دعوت از سهتن از رهبران اپوزیسیون در «کنفرانس مونیخ» بدون تردید یک موفقیت ارزندۀ بینالمللی برای آنان بود. آن موفقیت مدیون ۵ماه اعتراضات هممیهنانمان در داخل و خارج از کشور بود. در عین حال، یک عامل مهم دیگر هم نقش کلیدی در موفقیت آنان داشت: سیاست خارجی باصطلاح «انقلابی» جمهوری اسلامی، که نقش ستون پنجم را در پیروزی اپوزیسیون داشت و دارد.
مداخلات نظامی در کشورهای دیگر تحت عناوینی همچون «صدور انقلاب» یا «محور مقاومت»؛ شریک جرم بودن با روسیه در تجاوز نظامی به اوکراین و نابودی زیرساختهای آن کشور؛ شعار نابودی اسرائیل؛ استفاده از هستهای بمنظور ابزاری در چانهزنی و امتیازگیری از غرب؛ بازداشتهای اتباع غربی و ایرانیان دو تابعیتی بعنوان «جاسوسی»؛ نقض حقوق بشر و خودداری از هر نوع همکاری با سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر؛ عدم همکاری با کنوانسیونهای بینالمللی ناظر بر نقل و انتقالات مالی و پولشویی و موارد دیگر، که ایران را در برابر جامعۀ جهانی قرار داده.
شاید رهبران اپوزیسیون هرگز متوجه نشوند که چقدر دعوتشان به کنفرانس بینالمللی مونیخ و عزت و احترامی که به آنان گذارده شد را مدیون و مرهون عملکرد، و درستتر گفته باشم، پاس گلهای جمهوری اسلامی هستند.