• امروز : شنبه, ۲۵ مرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 16 August - 2025
::: 3470 ::: 0
0

: آخرین مطالب

ملک‌المتکلمین روشنفکر مشروطه | ندا مهیار چین در اوکراین به دنبال چیست؟ | دا وی (ترجمه: رضا جلالی) روز خبرنگار، گفت‌وگوی آینده با گذشته | محمدجواد حق‌شناس وقتی دانش در حصر می‌ماند | ندا مهیار جامعه‌شناسی جنبش مشروطه از منظر قواعد فیزیک اجتماع | سعید کافی انارکی (ساربان) تمجید فرانسوی‌ها از توسعه سیاسی در ایران مشروطه | علی مفتح* از هرات تا هشتادان | محسن روحی‌صفت* پیش‌زمینه شکل‌گیری جنبش مشروطیت در ایران | فریدون مجلسی ترور نافرجام محمدعلی‌شاه، پس‌از شهادت ملک‌المتکلمین | شیرین بیانی پس‌ از یک قرن سکوت | مریم مهدوی اصل* در خدمت ایران | شیرین بیانی چگونگی تألیف «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» از نگاه کوچکترین فرد خانواده ملک المتکلّمین و آرمانش | شیرین بیانی* (اسلامی نُدوشن) شیرین بیانی، نتیجه فرهنگ تاریخ‌ساز ملک‌المتکلمین روسیه نفوذ خود را در منطقه خارج نزدیک* از دست می‌دهد. | جفری‌مان کف (ترجمه: رضا جلالی) استرداد؛ روایت یک عقب نشینی یا تولد یک فضیلت؟ | روزبه کردونی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد رضاشاه، مهاجری در زمین خود | ندا مهیار راه‌های جلب اعتماد مردم | محمدجواد حق شناس شکست تکرار ۲۸ مرداد مراقب بلندگوهایی باشیم که اجزای جامعه‌ را رو در روی هم قرار می‌دهند نقد طرح دو فوریتی الزام دولت به شکایت از آمریکا و اسرائیل | دکتر سید محمود کاشانی* درنگی بر موضوع بازگشت اتباع افغان به کشورشان | ندا مهیار جنگ اسرائیل با ایران در کانون بحران | ندا مهیار اقامتگاه های بوم گردی؛ از گذشته تا فردا | پورنگ پورحسینی ظرفیت‌های بوم‌گردی در احیای اکوسیستم‌های آسیب‌دیده طبیعی با مشارکت جامعه محلی | علی قمی اویلی* گردشگری جامعه محور هدیه ایران به گردشگری جهانی | سید مصطفا فاطمی* بوم‌گردی و احیای پیوندهای روایی در ایران | روزبه کردونی روستاگردی، تجربه اصالت در طبیعت | ندا مهیار در باب کورتکس آسیایی و اروپایی | علی مفتح بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) به وقت گره‌گشایی ازمذاکرات شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دلیل در اوج ماندن دلار برغم اقدامات مخرب ترامپ | اسوار پراساد (ترجمه: رضا جلالی) لنج‌های چوبی، نماد هویت فرهنگی | محمدجواد حق‌شناس جهنم در فومن؛ یک پروژه و چند نکته | علی مفتح جزیره آزاد هسته ای | حشمت‌الله جعفری* خردادگان، بیداری طبیعت و انسان | ندا مهیار جنبش بوم گردی | نعمت الله فاضلی تصمیم برای تغییر نام خلیج فارس خود تاییدی بر اصالت نام آن است | علی مفتح ایران را بهتر بشناسیم | محمدجواد حق‌شناس ظهور استعمار «جهش یافته» در هم آغوشی تاج و تاراج | ابوالفضل فاتح سخنان ترامپ‌ در عربستان | سید محمود صدری پکن چگونه تغییر خواهد کرد؟ | رانا میتر (ترجمه: رضا جلالی) گفتگوهای ایران و آمریکا | سید محمود صدری* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد فرزند خلیج فارس | محمدجواد حق‌شناس در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران | محمدجواد حق‌شناس در فضای منافع ملی پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس

19

شاه کلیدی به نام نجیب بارور در مسیر آرمان اتحاد | سعید بازخانه

  • کد خبر : 14504
  • 31 مرداد 1402 - 16:44
شاه کلیدی به نام نجیب بارور در مسیر آرمان اتحاد | سعید بازخانه
نجیب بارور را در دوره عصیان و گسست تمدنی می‌بایست همچون شاه کلیدی از خراسان در آغوش گرفت، دستانش را فشرد، واژگانش را لمس کرد و آرمان اتحادش را به تمام معنا در اشعار و گفتمانش درک کرد و زیست.

در خراسان در جوار چشمه غنی و غمگسار حوزه تمدن ایران می‌نشینیم و چشم دل به دامن طبیعت می‌دوزیم؛ گوش فرا می‌دهیم تا با هر خروشی بعض خفته از دل این سرزمین برون ریزد. چشمان خراسان مدت‌هاست گریان است و با هر جوششی هزاران درد و داستان غریب بیرون می‌ریزد. از فراق می‌گوید در عین نزدیکی. از فراغ می‌خواند در جبر زمانه. از اتحاد فریاد می‌زند در عین جدایی. چشمه از دل تاریخ می‌جوشد واز محملی می‌گوید حامل میراث مشترک نیاکان ما در دو سوی مرزهای جعلی امروزی و از محفلی می‌گوید که در آن ابوریحان بیرونی، خواجه عبدالله انصاری، حکیم سنایی، ناصر خسرو و ده‌ها ادیب و شاعر و روشنفکر را به جهان ایرانی هدیه داده است. چشمه این چنین به ما یادآور می‌شود که شاید برای برون رفت از این چرخه باطل جدایی و واگرایی تنها راه همبستگی است. چشمه اکنون پس از دهه‌ها شاه کلیدی را از دل خراسان به بیرون کشانده تا با افق نگاهش و عمق اندیشه‌اش یکبار دیگر منادی آرمان اتحاد باشد.

نجیب بارور را در دوره عصیان و گسست تمدنی می‌بایست همچون شاه کلیدی از خراسان در آغوش گرفت، دستانش را فشرد، واژگانش را لمس کرد و آرمان اتحادش را به تمام معنا در اشعار و گفتمانش درک کرد و زیست.

نجیب بارور را باید به مثابه شاه کلیدی نگریست که صندوق گنج گم شده تمدنی کهن را از خاک بیرون کشیده، از آن غبار می‌زداید و با دستانش به مخاطب پیشکش می‌کند.

او از رهگذر ادبیات و شعر این گنجینه را به ساکنان خراسان و مردم ایران و افعانستان هدیه می‌دهد. در دوران معاصر که ایران زمین در تنگنا و مصیبت به سر می‌برد و توده مردم در نسیان تاریخی و جامعه نخبگانی در فضایی دور از مفاهیمی چون اتحاد و انسجام، منفعل و در حال روزمرگی است، نجیب بارور را می‌توان به عنوان یکی از معدود طلایه داران آرمان اتحاد برشمرد. آرمان اتحاد مردمی که همواره میراث داران یک تمدن سترگ بوده‌اند اما در کوره راه‌های تاریخ گم گشته‌اند و هر یک در دره‌ای جدا افتاده و بی‌خبر سرنوشت یک تمدن رو به اضمحلال را به نظاره نشسته‌اند بی‌آنکه دریابند شاه کلید مدت هاست در زیر پای تک تک آن‌ها نهفته است.

نجیب بارور سال‌هاست آرمان اتحاد را با شعر فریاد می‌زند. اما برای درک صدای رسای او گوش‌های تیز و خرد جمعی لازم است. احتمالا او به خوبی می‌داند جز از رهگذر اتحاد و یکپارچگی مردم دو سوی مرز‌های ساختگی مسیر زوال تمدنی را به سرعت طی خواهند کرد. این وضعیت برای ساکنین اقغانستان که بخش عمده خراسان بزرگ را تشکیل می‌دهند از شدت و حدت بیشتری برخوردار است. این بحران زوال و واگرایی در شرایطی در حال وقوع است که بخش بزرگی از جامعه ایرانی نیز با گنجینه هویتی خود که در آنسوی مرز جا مانده بی‌گانه شده است. گزاف نیست اگر ادعا کنیم نجیب بارور از جمله پیشگامان ادبیات اتحاد و آرمان انسجام این ملت دو نیم شده در دوران معاصر است. از معدود بازماندگان زنجیره تمدنی که از آنسوی مرز خراسان به این سو آمده تا فریاد برآورد و آرمان اتحاد را در دل مردم خفته در نسیان تمدنی بیدار و بارور سازد.

اما وظیفه ما چیست؟ درک پیام او و انتقال آن به دیگران تا آگاهی گسترش یابد و فریاد آرمان اتحاد از دل و دهان هر آنکس که در این جغرافیا فارغ از اینکه در کدام سوی مرز تحمیلی زندگی می‌کند بیرون آید. اندیشه نجیب بارور باید به عنوان یک جریان فکری دوران معاصر در مجامع علمی، ادبی، فرهنگی و محافل محلی، ملی و فراملی انعکاس داده شود. اتفاقات بزرگ از مسیر آماده‌سازی ذهن‌ها آغاز می‌شود و سر انجام به دست انسان‌هایی پویا و شجاع به نتیجه می‌رسد. بارور با شعر در مسیر این آرمان قرار گرفته است. به امید اینکه شخصیت‌های بیشتری به این جرگه فکری تمدن‌سازی نوین ملحق شوند و در این مسیر گام بردارند.

هر کجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید

حرف تهران و سمرقند و سرپل برنید

هر که از جنگ سخن گفت بخندید بر او

حرف از پنجرۀ رو به تحمل بزنید

نه بگویید، به بت‌های سیاسی نه، نه!

روی گور همۀ تفرقه‌ها گل بزنید

مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور

با هم آرید و به مخروبۀ کابُل بزنید

دخترانِ قفس افتادۀ پامیرِ عزیز

گُلی از باغ خراسان به دو کاکُل بزنید

جام از بلخ بیارید و شراب از شیراز

مستیِ هر دو جهان را به تغزّل بزنید

هر کجا مرز، ببخشید که تکرار آمد

فرض با این که کشیدند، دو تا پُل بزنید.

نجیب بارور

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=14504
  • نویسنده : سعید بازخانه
  • 104 بازدید

نوشته ‎های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.