در داستان سامری نکات چند ی وجود دارد که در رابطه با حکمرانی ، پیش نیازها و دلایل تحول آن ، شایسته تامل است :
۱ ) سفر موسی برای دریافت تورات به طول می انجامد . در طولانی شدن سفر موسی و تاخیر در بازگشت ، نکته قابل تاملی است . من آن را به کارآمدی و ناکارآمدی حکومت – خواه حق خواه باطل – تشبیه می کنم .
بنی اسرائیل از پیامبرشان درخواست مجموعه قوانینی را نمودند تا بر اساس آن بتوانند زندگی اجتماعی خود را سامان دهند . اما به هر دلیل این درخواست به موقع اجابت نمی گردد . کاسه صبر مردم لبریز می گردد و شک و تردید نسبت به رهبر ، جای اطمینان و اعتماد به وی را می گیرد .
۲ ) در پی طولانی شدن سفر موسی و ایجاد شک و تردید ، سامری که از بزرگان قوم و صنعتگری متبحر و درعین حال ، دل در گرو گذشته دارد ، موقعیت را در می یابد و پرچمدار معترضان می شود.
این مطلب بیانگر آن است که در شرایط بی ثباتی سیاسی جامعه ، هر فردی نمی تواند مدعی رسمی نو شود و جامعه به هر شخصی روی خوش نشان نخواهد داد ، مگر آن که ۱ ) بزرگ باشد و بزرگی نماید ۲ ) متعلق به ایده و اندیشه ای باشد ، خواه تازه و نو ، که آزمایش نشده و امتحان خود را پس نداده است ، خواه سنتی و کهن ، که در میانه عقل و جنون ، سیران می کند .
۳ ) با طولانی شدن سفر موسی و در آن زمانه آشوبناک ، سامری مدعی داشتن راه حل می شود و برای این منظور از بنی اسرائیل طلب سکه طلا می نماید . بنی اسرائیل درخواست وی را اجابت و سکه های لازم را در اختیار وی قرار می دهند .
این مطلب بیانگر دو نکته مهم می باشد : ۱ ) تا جامعه نخواهد و دچار تحول نگردیده باشد ، زمینه و امکان تغییر حکومت فراهم نمی شود . ۲ ) لازمه هر گونه اقدام ی از جمله ایجاد یا حفظ نظام سیاسی ، دسترسی به توان مالی و قدرت اقتصادی است . اگر حمایت مالی بنی اسرائیل از سامری صورت نمی گرفت ، سامری قادر به ساخت گوساله زرین و در نتیجه رهبری جامعه نمی گردید .
۴ ) موسی در حالی جامعه بنی اسرائیل را به قصد دریافت تورات ترک می نماید که برادرش هارون را که خود نبی است در جامعه می گذارد ، و بر اطاعت بنی اسرائیل از وی تاکید می نماید ، با این حال ، با طولانی شدن غیبت برادر و بروز شک و تردید در جامعه ، هارون ، علیرغم همه کوشش ها ی ش نمی تواند مانع بازگشت جامعه به ارزش های جاهلی شود .
این مطلب ، بیانگر آن است که حتی در حکومت دینی و با وجود حجت خداوند در جامعه ، در صورتی که حاکمیت قادر به تامین نیازها ی جامعه نبوده و به ناکارآمدی دچار شود ، در این وضعیت ، جامعه آماده گذار خواهد گردید و حجت خدا هم نمی تواند مانع آن شود .
۵ ) سامری با ذوب سکه های اهدایی بنی اسرائیل و نیز هنرمندی خود ، گوساله ای زرین ساخت که قادر به تولید صدای خاص بود . همین امر ، بسیاری از بنی اسرائیل را مجذوب و آن ها را وادار به سجده در برابر گوساله نمود . بنی اسرائیل در برابر هیچ یک از معجزات ی که از موسی دیده بود – که گوساله سامری در برابر آن ، امری عادی و پیش پا افتاده بود – سجده نکرد ، لذا سجده در برابر چنین مخلوقی امری عجیب و فهم آن دشوار است
به نظر می رسد ، آن چه به درک مسئله کمک می نماید تفسیر متن است . هر فرهنگی به طور همزمان می بایست به دو نیاز اساسی جامعه پاسخ دهد : ۱ ) نیازهای دنیوی ۲ ) نیازهای معنوی . در صور تی که یک فرهنگ به هر جهت و با به کارگیری تمام ظرفیت های خود نتواند به این دو نیاز پاسخ دهد ، به بن بست فرهنگی رسیده و جامعه دچار بحران می شود . ب ه نظر می رسد در این داستان ، گوساله زرین ، نماد ثروت ، رفاه و زندگی این جهانی است . بنی اسرائیل به قصد رسیدن به جامعه ای مطلوب که خیر دنیا و آخرت در آن است در پی موسی از مصر خارج گردیده ، اما با گذشت سال های زیاد ، این وعده محقق نگردیده بود . به نظر می رسد گوساله پرستی بنی اسرائیل اعتراضی به رویکرد حاکمیت دینی بود که قادر به تامین نیازهای رفاهی جامعه خود نبوده است یا نسبت به آن اهتمام لازم را نداشته است .
۶ ) با گذشت چهل روز ، موسی با تورات به سوی بنی اسرائیل باز می گردد و با مشاهده گوساله پرستی بنی اسرائیل ، ابتدا معترض برادر شده و سپس سامری را اخراج می نماید و در پی آن قوم بنی اسرائیل مجدد ا روی به موسی آورده و گوساله پرستی را رها می نمای ن د .
این مطلب مؤید این نکته است ؛ هر حاکمیتی – حتی دینی – ، تنها با تغییر رویکردها که نیازهای جامعه را هدف قرار داده و آن ها را مرتفع می نماید می تواند به بقای خود ادامه دهد .