دولت اوکراین در اعتراض به شلیک پهپادها و موشکهای ایرانی از سوی روسیه به اهداف نظامی و غیر نظامی در اوکراین، سفیر جمهوریاسلامیایران را عنصر نامطلوب اعلام کرد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام، فروش موشک به روسیه را تکذیب و فروش پهپاد ایرانی را امری مربوط به پیش از جنگ اوکراین دانسته است. اما پافشاری اوکراین بر این ادعا و ارائه برخی مدارک مسئله را قدری مبهم کرده است.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا روسیه با آن همه ادعا، نیازی به موشک و پهپاد ایرانی دارد؟
این تردید و پرسش برای مقامهای ایرانی باید محسوستر از دیگران باشد، زیرا در جهان هیچ کشوری به اندازه ایران طعم موشک روسی را نچشیده و به اندازه آن در طی جنگ هشتساله ایران و عراق به رهبری صدامحسین، متحد روسیه (اتحادجماهیرشوروی) از اصابت انواع موشکهای روسی به شهرهای خود آسیب جانی و مالی ندیده است! روسیه که حتی سالها از تحویل موشکهای دفاعی S۳۰۰ خریداری شده توسط ایران به دلیل تحریم آمریکا خودداری کرده بود، چگونه ممکن است اکنون که به دلیل حمله به اوکراین منزوی شده است، نیاز به خرید موشک یا پهباد از ایران داشته باشد؟ به عبارت دیگر یا ماجرا ساختگی و دروغ است، یا روسیه موشکهایی را برای رد گم کردن به طور مستقیم یا غیر مستقیم خریداری کرده و با تبلیغات به کار برده است که ایران را آلوده جنگ با اوکراین و اشغال بخشهایی از این کشور کند و برای خود شریک جرم بتراشد و یا خبری ساختگی و بهانه تراشی غرب است که پس از نا امید شدن از تفاهم با ایران در مذاکرات وین، دنبال بهانهای برای ارتکاب راه حل نهایی یا تهدید توسل به آن است.
از سویی جوزپ بورل مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپایی، چند روز پیش مطلبی در باب مقایسه باغ اروپایی و جنگل دیگران گفته بود که در ایران برخی آن را به خود گرفته و واکنش نشان داده بودند. وقتی به خبر دقت کرده، دیدم جوزف بورل نگفته بود اروپا باغ است و دیگر مناطق جنگل! بلکه گفته بود اروپا کوشیده است خود را به صورت باغ بیاراید و «برخی» نقاط در شرایط جنگل باقی ماندهاند. در ایران کسانی آن «برخی» را به خود گرفته و پاسخ داده بودند که وقتی اروپا جنگل بود ما باغ بودیم و آنها همان استعمارگران امپریالیست هستند و فلان و بهمان.
اولا معلوم نیست چرا در ایران باید کسانی آن را به خود بگیرند، مگر از خودشان شک دارند؟
ثانیا مگر بحث تاریخ و مفاخر و رذائل پیشینیان مطرح بوده است که به مقایسه آباء و اجداد یکدیگر بپردازیم؟
ثالثا گرچه شاید سخن آقای جوزپ بورل ناشیانه و حساسیت برانگیز بوده باشد، باید بدانیم در دیپلماسی هر حرف راستی را هم نباید زد، اما، این ادعا که «شما خودتان خلاف حقوق بشر رفتار کرده اید»، نقائص رفتار دیگران، رفتار غیر حقوقی خود را توجیه نمیکند! اینکه اروپا از جنگلی مخوف و قبایل وحشی و کشیشان سالوس و مبلغ جهالت و جباران انکیزیسیونی دوران تفتیش عقاید باغی علم محور و هنرپرور در مسیر قانونمداری و عدالت و آزادی و دموکراسی بنا کرده باشد، هنر است. اما دلیل نمیشود که این باغ عاری از آفات و حشرات و خشکسالی زیان بخش نبوده باشد! وقتی بورل به برخی که در شرایط جنگلی باقی ماندهاند اشاره میکند، منظورش جاها و کسانی است که از قانون جنگل به قانون باغ تحول نیافتهاند. داعش را میگوید، رفتارهای طالبان و القاعده را میگوید، رفتارهای فاشیستی گروههایی در اروپا و آمریکا را میگوید. کسانی را میگوید که به شهروندانشان احترام نمیگذارند، حقوق بشری آنها را رعایت نمیکنند، به دانش و بینشی اشاره دارد که برای انقلابهایشان کم و بیش ساختارهایی را بنیان نهادهاند که از بازگشت توحش جنگلی پیشگیری کند، حکومتهایشان با مشارکتی تناسبی متعلق به همه اتباعشان باشد. اتنخاباتشان عمومی و فاقد نظارت تبعیضآمیز باشد، به برابری و برادری و آزادی اعتقاد داشته باشند و برخی را برابرتر و برادرتر و بهره مندی از آزادی را مختص گروه برهمنان و ویژگان نداند. همه جهان باید باغ باشد، و اروپا هم اگر مدعی باغ بودن است باید باغتر شود تا از تکرار چنان اتهامهایی که گذشتهاش را سیاه کرده است بپرهیزد.
دیگران هم در باغ جهانی در رفتار نسبت به شهروندان خود و نسبت به جوامع دیگر حرمت و حقوق برابر و همزیستی مسالمتآمیز را برقرار کنند و پاس دارند.