سهند ایرانمهر : به یاد کریم ساعی و سایبان سبزی که برای تهران ساخت
✍🏻سهند ایرانمهر
🔸امروز سالروز تولد کریم ساعی است. کسی که حق شهروندان در داشتن محیطی سبز و دلگشا را در زندگی روزمره شهری درک میکرد و شهر را صرفا در تراکم سیمان و آهن و سود مادی نمیدید. به همین دلیل اولین کسی بود که موضوع «توسعه طرح فضای سبز شهری» را جا انداخت.
کریم ساعی دو سال در مونپلیه، انستیتو اگرونومیک فرانسه، مهندسی خواند بنابراین درک دقیقی از تاثیر فضای سبز شانز لیزه بر هویتش شهری داشته است. طرح کشت درخت در دو طرف خیابان ولیعصر از میدان تجریش تا میدان راه آهن را در زمان رضاشاه ارایه و اجرا کرد. گفته شده است که در آغاز پیشنهاد شده بود که در این مسیر کاج کشت شود اما به عقیده من کریم ساعی به خوبی میدانسته است که چنار درخت بومی این منطقه بود، حسابش را در طول دورانها، پس داده است و تاریخ هم گواهانی بر آن دارد چنانکه «پیتر دلاواله» سیاح دوره صفویان در سفرنامهاش مینویسد:
« تهران شهر بزرگی است اما جمعیتش از پایتخت صفوی(قزوین) کمتر است. هوای فوق العاده گرمی دارد اما پر از درختهای میوه و نهرهای بزرگ است. در تمام عمرم و در هیچ کجا اینقدر درخت چنار تنومند و زیبا ندیده بودم . من به این شهر، شهر چنار لقب دادهام».
ثمانه قدرخان خبرنگار حوزه اجتماعی و محیط زیست زمانی درباره این چنارها نوشت: چنارهای خیابان ولیعصر نسبشان به «کن» میرسد؛ محلهای در شمال تهران که «ارباب خلیل»، باغدار معروف محله کن، در آن زندگی میکرد و نهالهای جوان چنار را از خزانه چنار «باغ نو» سوار بر اسب و الاغ میکرد و برای کاشت دو طرف خیابان پهلوی یا ولیعصر امروزی میفرستاد. روزنامه همشهری در مرداد ۹۸ از زبان مرتضی رحیمی، پسر «ارباب خلیل»، آخرین فرزند و تنها بازمانده او، نوشت که پدرش خلیل رحیمی، باغداری بود که برای درختانش ارزش زیادی قایل بود. به گفته مرتضی رحیمی، «زمانی که از «بلدیه» شهر اعلام کردند که قرار است سرتاسر خیابان ولیعصر فعلی، پهلوی سابق را چنار بکارند، نخستین نفر پدرم را انتخاب کردند. آن زمان بزرگان روستا در بین شهرنشینان شناخته شده بودند. بهویژه باغداران شمیرانی پدرم را خوب میشناختند. قرارشد نهالهای چنار از کن راهی تهران شود.»
فاصله روستا تا شهر زیاده بوده است. به گفته تنها بازمانده ارباب خلیل، نهالها بار اسب و الاغ میشد و با چند باغدار حرفهای به تهران میآمد. نهالهای جوان و خوشفرم چشم هر بینندهای را خیره میکرد. مرتضی رحیمی اضافه میکند: «پدرم تعریف میکرد که شهردار وقت تهران، دستی روی نهالها کشید و با تعجب گفت احتمالاً این درختها ریشه ندارند. چطور ممکن است اینقدر سریع کاشته شوند. خبر به رضا شاه رسید. آمد و دستور داد چند نهال را از خاک دربیاورند. همه تعجب کردند. نهالها نه تنها ریشه داشتند، بلکه ریشهها قطور و به هم تنیده بودند. آنقدر کیف کرده بود که همان جا به پدرم گفت تو خلیل نیستی، ارباب خلیل هستی، و این اسم روی پدر خدا بیامرزمان ماند.
ساعی اولین کسی بوده است که برای جنگل کاری هم گامهای اساسی و مهم برداشته و بسیاری به او لقب پدر علم جنگلکاری در ایران دادهاند. احداث پارک ساعی و ایجاد رشته جنگل و مراتع نیز نتایج وجود سبز او بوده است.
کریم ساعی در روز پنجشنبه چهارم دی ۱۳۳۱ خورشیدی کریم ساعی در راه بازگشت از یک مأموریت پژوهشی از شیراز به تهران در اثر سقوط هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی ایران نزدیک فرودگاه مهرآباد جان خود را از دست داد.
اگرچه ساعی و قدر و منزلت و بزرگی کاری که او کرد در زمان خود او به خوبی درک میشد اما نسل ما که این روزها شاهد بر زمین افتادن این درختها از پوسیدگی، قارچ، آلودگیهای نوری، جوندگان موذی و ناکارآمدی طرحها و ایدههای موسمی است با مقایسه این وضعیت با کار بزرگی که او در زمان خودش کرد، بیش از نسل او در برابر کارنامه کریم ساعی انگشت تحیر به دندان گرفته است!