سنگ زپرداختن به آثار وجودی افراد مؤثر در زندگی فردی و جمعی ما دو جنبه متمایز اما به هم پیوسته دارد. یک جنبه پرداختن به خصلتهای فردی و منشهای آموزنده آنهاست و جنبه دوم ناظر بر آثار اجتماعی وجود ارزشمند این گونه انسانهای بزرگ است.
از جنبه فردی آنچه که حسن کریمی را برای من به مثابه یک نمونه درسآموز، جلوهگر ساخت. همه ویژگیهایی است که به صورت مکرر در توصیههای فردی نبی مکرم اسلام و ائمه طاهرین به مسلمانان تقدیم شده و جلوههای عملی آن نیز در زندگی فردی همه اولیای خدا، به خصوص معصومان منعکس شده و جامعه ما در پرتو سیره عملی پیامبر گرامی و آل علی آنها را بخشی از زندگی روزمره خود به حساب میآورند. از خودگذشتگی و ایثار، صدق در نیت و گفتار، دستگیری از نیازمندان، وفای به عهد، خدمترسانی بینام و نشان و بدون انتظار مزد و پاداش و از این قبیل همراه با کرم و جود و بخشندگی و تلاشگری بیپایان نمونههایی از این جنبههاست. شاید اگر مجال میبود میتوانستم به دهها خاطره شخصی از نحوه دفاع حقوقی از بیپناهانِ بیگناه که ایشان در مقام یک حقوقدان با شرافت، دیندار و میهندوست انجام دادهاند، اشاره کنم و بر اساس شهادت دوستان پر شمار آنچه که من شخصا دیدهام در زندگی و سیره عملی حسن حتی مشتی از خروار نیز نیست.
بدن رنجور و پر از بیماری و بستری شدنهای پرشمار و مداوم او در بیمارستان تا آخرین روزهای عمر نیز جلوههای دیگری از این ایثارگری بیمزد و منت و بدون تظاهر و ادا را به نمایش میگذارد. از این زاویه به گمان اینجانب میتوان بیپروا و به راحتی از این گزاره استفاده نمود که او گرچه به تقریب هرگز در صحنههایی که نماد و نمود اجتماعی و انعکاس رسانهای داشت مشاهده نمیشد، اما هر جایی که به فداکاری و پایمردی و از خودگذشتگی بیادعا و بیسر و صدا نیاز بود او را حاضر میدیدیم که با دغدغههای انسانی و دلشورهها و نگرانیها در باب انجام تعهدات اخلاقی و اجتماعی و تلاشهای خستگیناپذیر تا سرحد توانایی و وسع خود عمل میکرد.
جنبه دوم آثار اجتماعی به یادگار مانده از ایشان است. در این زمینه دوست دارم که ذکر خیری از پیر دِیر جریان توسعهخواهی صد ساله گذشته ایران زندهیاد استاد فقید میرمصطفی عالی نسب کنم که از زاویه همه نکاتی که در وصف حسن اشاره کردم، نمونه عالی ایران معاصر محسوب میشد. استاد فقید که با دغدغهمندی بیپایان بخش بزرگی از عمر خود را وقف کوشش نظری برای فهم ریشههای تداوم توسعهنیافتگی در ایران و سازماندهی اقدامات عملی و اغلب تاریخساز برای برونرفت از این شرایط کرده بود، از یک نکته که به گمان ایشان حلقه وصل بقاء و پایداری ایران علیرغم همه بیکفایتیها و ظلمها و فسادهای حاکمان در طول تاریخ به شمار میآورد و مرتباً استنادهای متنوعی از متفکران بزرگ داخلی و خارجی را بیان میکرد که این پدیده آنها را نیز دچار اعجاب و شگفتی کرده بود با بهرهگیری از یک تعبیر راهگشا و نافذ به سهم خود تلاش میکرد رمزگشایی اندیشهای از آن موضع ابهام بنماید. تعبیر دقیق ایشان این بود که گرچه در همه ناملایمات و نابهسامانی ذهنها متوجه قهرمانان میشود اما همواره در طول تاریخ بار اصلی نجات و تداوم و ایران ماندن ایران را ایشان مدیون و مرهون سنگهای زیرین آسیاب میدانست.
از دیدگاه مرحوم عالینسب، سنگهای زیرین آسیاب ایرانیان با شرافت و با حریت و با سخاوت و پرتوانی هستند که پیامبرگونه بدون احساس نیاز به مطرح شدن خود و در مورد استاد عالی نسب و زنده یاد شهید حسن کریمی با اصرار و با پافشاری در جلوگیری از مطرح شدن خود و پنهان ماندن خدمات در هر مقطع زمانی سعی میکنند که برای نجات و بقاء ایران دقیقاً همانجایی باشند که از آنها انتظار میرود که اینچنین بود که حسن کریمی در هنگامه تجاوز دشمن بعثی و اشغال بخشهایی از خاک گرامی این سرزمین در خط مقدم جبههها حضور داشت و هنگامی که برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و جبران خرابیهای ناشی از جنگ نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور در بحران عمیق اندیشهای فرو رفته بود حسن کریمی را در قامت یک دانشجوی خستگی ناپذیر میدیدیم که با همان احساسات دوران دفاع مقدس سعی در ارتقاء کیفیت داناییهای خود داشت و از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نمیورزید. شاید یکی از قلههای حسن انتخاب او در انتخاب رشته تحصیلیاش نمایان است. او رشته حقوق را برگزید چرا که نیک میدانست تا زمانی که در این سرزمین گرامی حاکمیت قانون برقرار نشود، سنگی روی سنگ بند نمیشود و در این مسیر تعرضهای کوچک و بزرگ پر شمار به حقوق انسانهای بیگناه و بیپناه به صورت روزمره مشاهده میشود.
او این مسیر را انتخاب کرد و با پرهیز از هرگونه مبالغه و با تأکید مطلق بر آنچه که شخصاً از نزدیک مشاهده کردهام مجاهدتهای او در این سنگر اگر بیش از خون دل خوردنهای او و جان فشانیهای او در دوران دفاع مقدس نبود کمتر از آن هم نبود. چه هنگامی که از حقوق یک مستأجر مستأصل اسباب پرتاب شده در وسط کوچه دفاع میکرد، چه هنگامی که از متهمان و زندانیان سیاسی بیگناه تا سر حد جان و توان دفاع میکرد و چه هنگامی که به بهانه یک خطای کوچک جان رسانهای را در خطر میدید.
از دیدگاه مطالعات توسعه اینگونه انسانها با این طرز عمل فردی و اجتماعی بذر امید و اعتماد و همبستگی اجتماعی میکارند و توسعه ایران بدون ایشان خیالی خام بیشتر نخواهد بود. امتیاز بزرگ امثال حسن و استاد فقید میرمصطفی عالی نسب آن بود که این کارها را از اعماق وجود و با ایمان ناب به وحدانیت خداوند و عدالت به مثابه اسم رمز نجات بشریت و با پیروی از پیامبر و علی(ع) انجام می دادند و شاید راز و رمز ماندگاری و جاودانگی عملی این سنگهای زیرین آسیاب بهرهمندی از افاضات و عنایات حضرت باری است چرا که در هر عملی که درجه اخلاص بالاتر باشد درجه نفوذ و ماندگاری نیز بیشتر خواهد شد.
آری حسن در قامت یک جانباز جنگ و در قامت حقوقدانی که از این راه نان نمی خورد اما برای بی پناهان بستر نان آوری فراهم می ساخت از چنین توفیقی برخوردار بود که در طول زندگی خود با بهره گیری از جراحات به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس به حق نمونه یک شهید زنده محسوب می شد و در رحلت خود نیز به خیل شهیدان و اولیا و صالحین پیوست و تا ایران باقی است و تا اسلام باقی است نام شهید حسن کریمی نیز درخشان، باقی خواهد ماند و ذکر خیر او و حسَناتش چراغ راه آیندگان خواهد بود.