یک سال از درگذشت شادروان آقای حسن کریمی گذشت و جای او همچنان در میان دوستان خالی است. وی سری پرشور داشت و در نوجوانی در راه دفاع از میهن که مورد تجاوز قرار گرفته بود راهی جبهههای جنگ شد. او گام به گام فرماندهی بخشی از نیروهایی را که در برابر متجاوزان ایستادگی میکردند برعهده گرفت و به دنبال بیرون راندن متجاوزان از سرزمین کشور ما بود. او سالها با جانفشانی در نبردهای دفاع مقدّس حضور داشت و در این راه یک چشم خود را از دست داد و ترکش خمپاره به سر او وارد شد که امکان بیرون آوردن آن وجود نداشت. در پی به کار بردن سلاحهای شیمیایی که شرکتهایی از آلمان و هلند در دسترس نیروهای متجاوز گزارده بودند و صدام حسین برای پیشگیری از شکست نیروهای خود دستور به کار بردن آنها را میداد، ریه سردار حسن کریمی نیز شیمیایی شد. امیدوارم خاطرات خود را از سالهای حضور در جبهههای نبرد نوشته باشد و یا همرزمان او به نگارش درآورند.
در همین جا یادآور میشوم دهها هزار تن از رزمندگان ایرانی که در برابر تجاوز به سرزمین کشور ما ایستادگی میکردند، دچار حملات ناجوانمردانه شیمیایی شدند. از همان هنگام روشن بود که این مواد شیمیایی را پارهای از شرکتهای اروپایی به رژیم متجاوز صدام فروختهاند. دفتر خدمات حقوقی بینالمللی، وظیفه داشته با گردآوری دلایل و مستندات و بررسیهای حقوقی برای متوقف ساختن صدور این مواد شیمیایی به عراق و پیشگیری از به کار بردن این سلاحهای ممنوعه علیه رزمندگان ایرانی اقداماتی انجام دهد. ولی کاری نکرده است. همچنین اقدام موثری برای طرح دعوی علیه این شرکتهای فروشنده مواد شیمیایی به عراق برای گرفتن غرامتهای این جنایات جنگی انجام نداده است. به هرحال این وظیفه دولتها در کشور ما بوده و هست که با طرح دعوی علیه این شرکتها و دولتهایی که در روند فروش این سلاحهای ممنوعه و ضدانسانی بودهاند برای پرداخت غرامت به رزمندگان دفاع مقدّس و خانوادههای آنان اقدام کند.
شادروان حسنکریمی پس از آنکه مدتها درگیر درمان عوارض جراحات ناشی از حضور در جبهههای نبرد بود و تا اندازهای بهبود یافت راه ادامه تحصیل را در پیش گرفت و در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد. او با علاقه فراوان و استعداد ذاتی خود این رشته را دنبال میکرد و در ترم تحصیلی که من درس حقوق مدنی در بخش قراردادها را به عهده داشتم در کلاسهای درس من حضور مییافت. پس از گرفتن مدرک کارشناسی حقوق روابط دوستانه من و ایشان ادامه یافت. او سپس با تلاش فراوان درآزمون حرفه وکالت شرکت کرد و توانست از کانون وکلای مرکز پروانه وکالت دادگستری بگیرد.
شادروان حسن کریمی در این حرفه شریف هم به دوستان خود که برای اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی پیگرد میشدند کمک میکرد و وکالت آنان را میپذیرفت. آن چنانکه از خود وی میشنیدم با وجود عوارض جسمی، ساعتها در دادسراها و دادگاهها وقت میگزارد و به دفاع از موکّلان خود میپرداخت و در واقع از آزادی قلم و بیان دفاع میکرد. بنابراین شایسته است به نام یک وکیل دادگستری با شهامت که از حقوق اجتماعی موکّلان و آزادی بیان دفاع میکرد مورد ستایش قرار گیرد.
شادروان حسنکریمی فراتر از انجام وظایف خود در حرفه وکالت با همه توان به دنبال برپاساختن حکومت قانون در کشور بود. حکومت قانون بزرگترین دستاورد تمدّن بشری است. هر چند کشور ما هم مانند بسیاری از کشورها با روشهای تاریخی استبدادی اداره میشده ولی با پیروزی مشروطیت و تأسیس مجلس، تلاشهای فراوان برای برپاساختن حکومت قانون در کشور ما انجام شده است. با این حال سیاستهای بیگانه که یک ایران نیرومند را سدّ راه منافع نامشروع خود میدانند، مانع اصلی در دست یافتن ملت ایران به این هدف مقدّس بوده و هستند. هرچند با تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پنج اصل ازآن به برگزاری انتخاباتهای مجلس، ریاست جمهوری و شوراها پرداختهاند و اجرای این اصول ارزشمند نیازمند اصلاح قانون انتخابات بر پایه استانداردهای جهانی بوده است، ولی دولتهایی که یکی پس از دیگری قدرت سیاسی را به دست گرفتهاند به این تکلیف عمل نکردهاند و از همینرو نمایندگان حقیقی، شجاع و مدافع قانون اساسی به مجلسها راه نیافتهاند. همین امر زمینهساز تجاوز به حقوق مردم بوده و حکومت قانون دور از دسترس قرار گرفته است.
در این میان تجاوز به مقررات شهرسازی و تراکم فروشی از سوی شهرداران بزرگترین آسیب را به حقوق شهروندان و محیط زیست در شهرهای کشور ما رسانده است. آقای حسنکریمی تلاشهای فراوان برای متوقف ساختن تراکمفروشیها در پایتخت کشور داشت.
در همین راستا، پیشگیری از ساختوسازها در پادگان صفر یک ارتش در خیابان پاسداران دستآورد بزرگی برای تلاشهای او بود.
از سوی دیگر با پژوهشهای گستردهای که در زمینه تاریخ دوران نهضت ملی ایران داشت توانست به رازهای مداخله بیگانگان برای ناکامساختن کوششهای رهبران این نهضت برای برقرارساختن دموکراسی درکشور ما پی ببرد و به خوبی میدانست این تجربه ناگوار در حال تکرار است. ولی آسیبهایی که برتن و روان او در دوران حضور در جبهههای نبرد وارد شده بود فرصت اثرگزاری در راه این هدفهای ارزشمند سیاسی و اجتماعی را به او نداد و در هفتم اسفند ۱۴۰۱ زندگی افتخارآمیز او پایان پذیرفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
امیدوارم همرزمان و دوستان او هدفهای شرافتمندانه او را دنبال کنند و کشور ما از حکومت قانون برخوردار شود. برای همسر و فرزندان گرامی و برادر ایشان آقای دکتر محمد کریمی پزشک عالیقدر که مراقبتهای ویژهای در درمان شادروان حسن کریمی داشتهاند، بُردباری و تندرستی از درگاه خداوند بزرگ خواستارم.