• امروز : دوشنبه, ۲۱ مهر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 13 October - 2025
::: 3479 ::: 0
0

: آخرین مطالب

اسنپ‌بک و ضرورت بازاندیشی در راهبردهای ملی | محمدجواد حق‌شناس جغرافیای اقتصادی جدید | آدام اس . پوزن (ترجمه: رضا جلالی) نوازندگان ارمنی، برای صلح در تخت‌جمشید، می‌نوازند | محمدجواد حق‌شناس ثبت جهانی دره‌های خرم‌آباد، گامی بزرگ در مسیر انسجام ملی و توسعه پایدار | محمدجواد حق‌شناس بدرود با خالق «قلندرخونه» وزارت میراث‌فرهنگی، پرچم‌دار بازتعریف «ایران» به‌عنوان یک تمدن بزرگ است | محمدجواد حق‌شناس گهرپارک سیرجان؛ نگین درخشان گردشگری | محمدجواد حق‌شناس پس از شی جین پنگ | تایلور جوست و دانیل ماتینگ لی (ترجمه: رضا جلالی) گویا، لمپنیسم بودن مُد شده | ندا مهیار ملک‌المتکلمین روشنفکر مشروطه | ندا مهیار چین در اوکراین به دنبال چیست؟ | دا وی (ترجمه: رضا جلالی) روز خبرنگار، گفت‌وگوی آینده با گذشته | محمدجواد حق‌شناس وقتی دانش در حصر می‌ماند | ندا مهیار جامعه‌شناسی جنبش مشروطه از منظر قواعد فیزیک اجتماع | سعید کافی انارکی (ساربان) تمجید فرانسوی‌ها از توسعه سیاسی در ایران مشروطه | علی مفتح* از هرات تا هشتادان | محسن روحی‌صفت* پیش‌زمینه شکل‌گیری جنبش مشروطیت در ایران | فریدون مجلسی ترور نافرجام محمدعلی‌شاه، پس‌از شهادت ملک‌المتکلمین | شیرین بیانی پس‌ از یک قرن سکوت | مریم مهدوی اصل* در خدمت ایران | شیرین بیانی چگونگی تألیف «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» از نگاه کوچکترین فرد خانواده ملک المتکلّمین و آرمانش | شیرین بیانی* (اسلامی نُدوشن) شیرین بیانی، نتیجه فرهنگ تاریخ‌ساز ملک‌المتکلمین روسیه نفوذ خود را در منطقه خارج نزدیک* از دست می‌دهد. | جفری‌مان کف (ترجمه: رضا جلالی) استرداد؛ روایت یک عقب نشینی یا تولد یک فضیلت؟ | روزبه کردونی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد رضاشاه، مهاجری در زمین خود | ندا مهیار راه‌های جلب اعتماد مردم | محمدجواد حق شناس شکست تکرار ۲۸ مرداد مراقب بلندگوهایی باشیم که اجزای جامعه‌ را رو در روی هم قرار می‌دهند نقد طرح دو فوریتی الزام دولت به شکایت از آمریکا و اسرائیل | دکتر سید محمود کاشانی* درنگی بر موضوع بازگشت اتباع افغان به کشورشان | ندا مهیار جنگ اسرائیل با ایران در کانون بحران | ندا مهیار اقامتگاه های بوم گردی؛ از گذشته تا فردا | پورنگ پورحسینی ظرفیت‌های بوم‌گردی در احیای اکوسیستم‌های آسیب‌دیده طبیعی با مشارکت جامعه محلی | علی قمی اویلی* گردشگری جامعه محور هدیه ایران به گردشگری جهانی | سید مصطفا فاطمی* بوم‌گردی و احیای پیوندهای روایی در ایران | روزبه کردونی روستاگردی، تجربه اصالت در طبیعت | ندا مهیار در باب کورتکس آسیایی و اروپایی | علی مفتح بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) به وقت گره‌گشایی ازمذاکرات شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دلیل در اوج ماندن دلار برغم اقدامات مخرب ترامپ | اسوار پراساد (ترجمه: رضا جلالی) لنج‌های چوبی، نماد هویت فرهنگی | محمدجواد حق‌شناس جهنم در فومن؛ یک پروژه و چند نکته | علی مفتح جزیره آزاد هسته ای | حشمت‌الله جعفری* خردادگان، بیداری طبیعت و انسان | ندا مهیار جنبش بوم گردی | نعمت الله فاضلی تصمیم برای تغییر نام خلیج فارس خود تاییدی بر اصالت نام آن است | علی مفتح ایران را بهتر بشناسیم | محمدجواد حق‌شناس

17

رضا زمان : قتلِ مهرجویی

  • کد خبر : 14773
  • 25 مهر 1402 - 20:46
رضا زمان : قتلِ مهرجویی

عاقبتِ غریبی است. داریوش مهرجویی سزاوار چنین پایانی نبود. هر زندگی پایانی دارد، امّا هر پایانی سزاوار نیست. مردی که آزارش به کسی نرسیده بود، شرّ و ظلمی نرسانده بود، مردی که صادقانه و خالصانه به فرهنگ این کشور خدمت کرده بود، خادمِ معرفت و هنر بود، تا توانست خیر رساند، مستحقّ این‌چنین پایانِ هولناک […]

عاقبتِ غریبی است. داریوش مهرجویی سزاوار چنین پایانی نبود. هر زندگی پایانی دارد، امّا هر پایانی سزاوار نیست. مردی که آزارش به کسی نرسیده بود، شرّ و ظلمی نرسانده بود، مردی که صادقانه و خالصانه به فرهنگ این کشور خدمت کرده بود، خادمِ معرفت و هنر بود، تا توانست خیر رساند، مستحقّ این‌چنین پایانِ هولناک و دهشتناک نبود. زندگی که عادلانه نیست، ای کاش پایانش عادلانه بود. زندگی اگر نمایش است، اگر فیلم است، اگر آواز است، نمایش تلخی است، فیلم بدی است، آواز ناخوشی است، امّا ای کاش این نمایش، این فیلم، این آواز، برای مهرجویی لااقلّ پایان خوشی داشت.

مهرجویی، اندیشمند بود، متفکّر بود، هنرمند بود، مهمّ‌تر از همه انسانی خوب بود، باید در آرامش می‌مُرد؛ باید بدون رنج، بدون درد، در خوابِ خوش، روحش پر می‌کشید. مهرجویی لایق این سرانجامِ تلخ نبود. شایستهٔ این خون نبود؛ نباید جانش در خون خودش می‌غلتید، نباید با بدنی پاره‌پاره این جهان را ترک می‌گفت. نباید چنین می‌شد. عادلانه نبود این پایان. مگر عدالتی هست در این خلقت؟ نه، نیست. این خلقت چه کار دارد به باید و نباید ما. چه کار دارد به ظالم و مظلوم، به خوب و بدِ ما. هیچ! کور و ساکت!

برای مهرجویی، این چگونه پایان یافتن بسیار مهمّ بود. به پایان فکر می‌کرد. به مرگ می‌اندیشید، در آثارش و گفتارش می‌توان این را دید. هرچند او دنیاگرا بود، زندگی را دوست داشت. مهرجویی می‌ترسید که مرگی مثل «مرگ ایوان ایلیچ» نصیبش شود. می‌ترسید عذاب بکشد. تلخ است که عاقبتِ تلخی رقم خورد. آری، شاید در آن لحظه‌های برق‌آسای مرگ، مهرجویی هم مثل ایوان به این فکر می‌کرد که سزاوار این رنج و عذاب نیست، سزاوار چنین مرگی نیست. و نبود. مرگ حقّ است امّا قتل جنایت است. قتل یعنی زندگیی که می‌توانست ادامه یابد، پایان پذیرد. قتل یعنی جنایت، یعنی آنچه در خانهٔ مهرجویی گذشت. مرگِ ایوان ایلیچ لااقلّ یک اتّفاق بود، یک تصادف بود. امّا مرگِ مهرجویی، جنایت بود، یک جنایتِ جنایت‌آمیز! تلخ است، بسیار تلخ. شاید روزی یک تولستوی ایرانی پیدایش شود و داستانِ «قتلِ مهرجویی» را بنویسد. چه داستان تلخی، چه رعب‌آور، چه سخت و چه دهشتناک، چه خونین و سیاه! چه کسی جرأت نوشتنش را دارد، چه کسی جرأت خواندنش را دارد.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=14773
  • نویسنده : رضا زمان
  • 129 بازدید

برچسب ها

نوشته ‎های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.