علاوه بر ویژگیها و صفاتی که برادران و سروران ارجمند برای حاج حسن کریمی برشمردند، آقای کریمی وقت بسیار زیاد و حضور بسیار فعالی در منطقه سیستان و بلوچستان داشت. ایشان بدون اینکه کسی بداند در منطقه حضور پیدا میکرد و گاهی که ما خدمتشان میرسیدیم، وجب به وجب مناطق را میدیدیم که رفته است. بدون اینکه حتی به ما اطلاعی بدهد، مخلصانه و متواضعانه به مردم رسیدگی میکرد، حتی بعضاً میگفت آرزو دارم کار و زندگی خودم را رها بکنم و در منطقه حضور پیدا کنم، مقیم بشوم و به نوعی به مردم و مستضعفین خدمت کرده و رسیدگی بکنم.
در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا»
میفرماید که همه انسانها بر اساس شاکله خودشان عمل میکنند.
شاکله شاید نظریه محوری شخصیت در اسلام باشد، یعنی روحیات، رفتارها و حالات جوری میشود که افراد شاکلهای پیدا میکنند و بر پایه آن شاکله عمل میکند، و آن وقت اگر شاکله کسی شاکله اسلام باشد این فرد مکتبی میشود یا این فرد دارای رفتار تراز مکتب میشود.
اصطلاحی که در سالهای اول انقلاب بسیار رایج بود، ویژگیهایی که افراد و سخنرانان عزیز درباره حاج حسن آقا برشمردند در واقع ملهم از این شاکله ایشان بود. خلوص، مستضعف گرایی، عشقش به مستضعفین، عشقش به مناطق محروم، تواضع، عمق مطالعه،
منصف بودن، متعادل بودن، پرکاری و پرتوانی، ایثار و فداکاری از ویژگیهای ایشان بود. این ویژگیها شاکله حاج حسن کریمی بود.
گفت دانایی که گرگی خیره سر
هفت پنهان در نهاد یک بشر
لاجرم پیداست پیکاری سترگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور و بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
چه بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
چه بسا انسانهایی که بتوانند بر این گرگ غلبه کنند، چه بسا انسان زورآور دلیر هست که در چنگال گرگ خویش اسیر است،
هر که گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته میشود انسان پاک
خداوند روح این انسان صاحب صفات ارزشمند را متعالی بفرماید.