استاد شیء بی جان نیست* . چیزی مثل تخته سیاه یا میز که بگوییم این میز را میبریم بیرون و میز دیگری را جایگزین میکنیم. استادی، دارایی هم نیست، یعنی نمیشود آن را فروخت یا وصیت کرد که پس از مرگ، دانش و تجربه میرسد به فرزند ارشدم.
استاد درجهدار نظامی هم نیست که بتوان او را خلع درجه کرد.* مثلاً کسی سرهنگ است و به هر دلیل درجه او از جانب فرمانده بازپس گرفته میشود. از آن لحظه، دیگر آن سرهنگ اقتداری بر زیردستها ندارد، چرا؟ چون او «درجهدار»ی به نمایندگی از فرمانده بوده و حالا همان «فرمان» که به او قدرت بخشیده، قدرتش را پس گرفته.
*استادی، مقام تدریجی الحصولِ باطنیِ قائم به ذات است.*
سخت شد؟ نرم نرم معنایش کنیم.
استادی باید « تحصیل» شود. کسی استاد، زاده نمیشود. سرشت این هستی، بر تدریج استوار است. هیچ بذری ناگهان درخت نمیشود، قطرهای ناگهان مروارید نمیشود، نطفه ای ناگهان نوزاد نمیشود و …. پس باید راه سپری شود. حالا چرا باطنی؟ چون متکی به صورتهای ظاهری نیست. یعنی شما نمیتوانید تست بالینی بگیرید برای تشخیص مقام استادی یا مثلاً با تحلیل عکس استخوان به استحکام عقل کسی حکم کنید. چرا قائم به ذات است ؟ چون نمیشود از روی کسی دانلود کرد و به دیگری آپلود کرد یا از تن کسی درآورد و بر تن دیگری پوشاند.
حالا با این توضیح، اگر استادی به دانشگاه نرود، استاد است که از مقام عزل میشود یا دانشگاه هست که دیگر «گاهِ دانش» نیست؟ آیا استاد هم مثل سرهنگ فهم و تجربه خود را حسب «فرمان» دریافت کرده که بتوان با «دستور» آن را پس گرفت؟ یا شاخص معکوس است، *دانشگاه آنجایی است که استاد میرود، استاد در خیابان هم قدم بزند آن خیابان دانشگاه است.*
عرصه دیگری داریم به نام دانشجاه! این عرصه پادگان است، یعنی درجه در آن «حکم» میشود و چنانکه پادگان وظیفه تربیت سرباز دارد برای «مراقبت از قدرت حاکم»، دانشجاه هم قرار است «سرباز نظری» تربیت کند، مسلط بر مهارتهای « جاه طلبی» و برای «توجیه استمرار جاه».
در دانشجاه، جوخه میشود گروه درسی و نیزه میشود جزوه، اما در ماهیت، همان « پادگان ایدئولوژیک» است *. درجه دارهای دانشجاه برای «مناصب سیاسی» و در راستای «رضای حاکم» تربیت میشوند، نه برای خردورزی.* پس عزل و نصب آنها هم تابع «امر» وتشریفات پادگانی است و برای ایشان معیار ترقی، امر پذیری است.
دانش، شورشگر است. دانشجاه یعنی تزریق دوز خفیفی از دانش و تلقین آنتی بادی با هدف ساقط کردن فرد از قابلیت دستیابی به «فهم فعال» و خرد طغیانگر..
@aliakbargorji2