موضوع درگذشت مهسا امینی، دختر مظلومی که در مقر گشت ارشاد درگذشت در روزهای اخیر باعث شکل گیری اعتراضها و خواستههایی از سوی مردم شد. اعتراض مردم به رفتار گشت ارشاد البته بدون پیشینه نبود؛ آخرین بار دو ماه پیش، اعتراض به رفتار عجیب ون پلیس که در مقابل درخواست مادری که جلوی ماشین پلیس را گرفته بود و عنوان میکرد دخترم مریض است و او را نبرید، آنقدر افکار عمومی را درگیر کرده بود که پلیس اعلام کرد که با افرادی که چنین کردهاند برخورد شده است، اما انتظار آن بود که مشخص شود چه کسانی این طور دور از انسانیت رفتار کردهاند و چگونه توبیخ شدهاند؟!
با چنین پیش زمینه ذهنی، حالا موضوع درگذشت یک دختر شهرستانی ذهن بسیاری از مردم حق پرست را پر کرده است و سوالات بسیاری پیش آمده که مطمئنا پاسخگویی به آن روشی قاطعتر و شفافتر را میطلبد. شکل گیری این دغدغهها در روزهای اخیر تقریبا تمام فضای مجازی را پر کرده و بدیهی بود که به اعتراض در سطح دانشگاهها و شهرها هم کشیده میشود. تعدادی از افراد فعال رسانهای با عنوان عدالت خواهان هم درخواست تجمع در تهران در این زمینه دادند اما گویا پاسخی به آنها داده نشد. واقعیت این است که این گونه تجمعات که بر مبنای خواستهها و دغدغههای مردم است، طبق قانون اساسی با رعایت شرایط، نیازی به درخواست ندارد. ضمن اینکه در این گونه موارد رفتار منطقی این است که حق اعتراض مردم به رسمیت شناخته شود و با حمایت پلیس از اعتراضها، این پیام منتقل شود که همان طور که سران قوا بر پیگیری سریع و دقیق این ماجرا پافشاری کردند، در عمل هم اجازه اعتراض به مردم داده میشود تا مکملی بر آن دستور باشد. این میان مشخص است که عدهای به دنبال سوء استفاده از اعتراضها هستند اما اگر دولت شرایطی را برای مردم فراهم کند که بتوانند اعتراض مدنی خود را نشان دهند، خود مردم مانع از سوء استفاده خواهند شد اما زمانی که اولا حق اعتراض مردم به رسمیت شناخته نشود و ثانیا رسانههایی مثل صدا و سیما هر نوع اعتراضی را در راستههای خواستههای دشمنان بداند یا همه معترضان را عاملان بیگانه و مخالفان دین بخواند، فصلهای بین معترضان مدنی و دولت یا حاکمیت شکل میگیرد که پر کردنی نیست. به نظر میرسید بعد از سال ۱۳۸۸ و زخمهایی که از آن سال در بین مردم باقی مانده، تجربهای برای دولتها بوجود آمده ولی چنین نیست.
نکته دوم این است که درخواست جمع شدن روشهای غیر منطقی و حتی ضد دینی به عنوان مبارزه با بیحجابی، درخواستی است که این روزها بسیاری از شخصیتها و تشکلها دارند. نتیجهای که از اقدامات گشتهای موسوم به ارشاد به دست آمده، دقیقا نقض غرضی است که فلسفه اصلی تشکیل این نیروها بوده است. مطالبی که از علمایی چون آیت الله بیات زنجانی، مصطفی محقق داماد، سروش محلاتی، محمدجواد حجتی کرمانی و… در این مورد منتشر شده، میتواند مسیر را برای اصلاح نشان دهد.
این موضوع را این روزها در سخنان بعضی از مقامات رسمی و نمایندگان مجلس هم میتوان دید، و توجه بیشتر به آن و اقدام سریعتر در این زمینه میتواند به آرامش روانی مردم منجر شود. یک عضو کمیسیون امورداخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی با طرح این پرسش که آیا رفتار بزرگان انقلاب و بزرگان دین در تبیین مسائل مانند رفتار ما در مواجهه با حجاب بوده است، بیان کرد: مقایسه وضعیت حجاب در مقاطع زمانی مختلف نشان میدهد گشت ارشاد نتیجهای جز هزینه و ضربه برای نظام نداشته است اما مسئله اصلی این است که عدهای در برابر پذیرش حقیقت مقاومت میکنند. جلال رشیدی کوچی گفت: ما به جد میگوییم که باید قبول کنند که نیروی انتظامی از ناحیه گشت ارشاد در حال آسیب دیدن است. شجاعانهترین کاری که یک فرد میتواند انجام دهد این است که در وهله اول اشتباه خود را بپذیرد. سپس در جهت رفع خسارت گام بردارند. برخی از دوستان ما اصلا حاضر نیستند راجع به اشتباه خود صحبت کنند و اصرار دارند که کار درست را انجام دادهاند. دوستان باید بپذیرند گشت ارشاد اشتباه بوده چون نتیجهای جز خسران و ضرر برای کشور نداشته است. این احتیاج به آمار و ارقام و نظرسنجی ندارد. اگر گشت ارشاد به تنهایی قرار بود در مسئله حجاب موفق بشود ما نسبت به ۱۰ سال گذشته حداقل باید وضعیتمان در حوزه حجاب ثابت بود. شما به عنوان فردی که در کشور ایران زندگی میکنید با هر نوع شیوه تفکری نسبت به ۱۵ سال گذشته که مقولهای به عنوان گشت ارشاد ایجاد شد پاسخ دهید آیا مسئله حجاب مثبت ارزیابی میشود یا منفی؟ اگر ما پاسخ این پرسش را بتوانیم بپذیریم میتوانیم خیلی کارهای دیگری انجام دهیم.
نماینده مردم مرودشت در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: آیا شیوه بزرگان ما در دین اسلام و بزرگان ما در انقلاب این بوده است؟ ما اصول انقلاب را رها کردیم و متاسفانه یک سری افراد را شاخص کردهایم و به جای اینکه افراد را با شاخصههای انقلاب بسنجیم در حال سنجیدن انقلاب با شاخصهای افراد هستیم. سوال بنده این است افرادی که به این کلاسها توجیهی توسط گشت ارشاد برده میشوند وقتی بیرون میآیند متنبه شده و توبه میکنند؟ کجا در آئین اسلام دیدهایم که این برخوردها باشد. صحبت بنده نافی مبارزه با آسیبهایی که به صورت سیستماتیک از بیرون به کشور تحمیل میشود نیست. ای کاش ویدیوی مهسا امینی را پخش نکرده بودند. این بنده خدا که حجابش مشکلی نداشت. در مقایسه با عرفی که در جامعه جاافتاده ایشان جزو افرادی بود که حجاب بدی هم نداشت.