جشن ثبت جهانی درههای خرمآباد، تنها یک آیین فرهنگی یا رویداد گردشگری نیست؛ بلکه نمادی از بازشناسی هویت تاریخی ایران و فرصتی برای بازتعریف انسجام ملی در شرایط امروز جامعه ماست. آنچه در باغ گلستان قلعه فلکالافلاک رقم خورد، پیوندی میان میراث کهن و آیندهای بود که باید با وفاق، همدلی و همبستگی ملی ساخته شود. سخنان صالحیامیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در این آیین، فراتر از بیان ارزشهای تاریخی لرستان، حامل پیامی بنیادین بود: میراث فرهنگی صرفا یادگار گذشته نیست، بلکه سرمایهای برای ساخت امروز و فردای ایران است. هنگامی که قدمت درههای خرمآباد به ۶۳ هزار سال بازمیگردد، ما با بخشی از تاریخ زیست بشر مواجهیم؛ حقیقتی که غرور ملی را برمیانگیزد و بنیانی تازه برای انسجام اجتماعی فراهم میکند. ثبت جهانی یک اثر، در ذات خود اقدامی فرهنگی است، اما پیامدهای اجتماعی و سیاسی گستردهای دارد. این رویداد، مردم لرستان را به عنوان پاسداران یکی از کهنترین میراثهای انسانی، در متن هویت ملی ایران قرار داد و یادآور شد که هر گوشه از این سرزمین، بخشی از پیکره ایران است. همانگونه که وزیر میراثفرهنگی تأکید کرد، از خرمآباد و فلکالافلاک تا پل کشکان، مسجد جامع بروجرد و دریاچه گهر، همه و همه شناسنامه ایران فرهنگیاند. چنین اقداماتی میتوانند نقش کلیدی در تقویت همبستگی ایفا کنند. در روزگاری که جامعه بیش از هر زمان نیازمند اعتماد و انسجام است، جشنهای مردمی از این دست، امید اجتماعی را تقویت میکنند و بستر گفتوگوی مشترک ملت و دولت را فراهم میسازند. هنگامی که دولت با صراحت از کمبودها و مشکلات سخن میگوید و همزمان از مردم عذرخواهی میکند و در سوی دیگر، میراث فرهنگی به عنوان پشتوانه هویتی ملت معرفی میشود، زمینهای واقعی برای شکلگیری وفاق و پایداری اجتماعی به وجود میآید.
آیا این وضع برای سایر محکومان قضایی هم وجود دارد؟ چرا روزنامهها از درج خبر قیمت ارز در بازار منع میشوند، ولی یک نفر با چنین سوابقی میآید و پیشبینی قیمت ارز در ۱۵۰ هزار تومان میکند؟ ظاهرا پیمودن مرز میان اعدام تا مصونیت حقوقی و کیفری در ایران چندان دشوار نیست. آیا دادستانی محترم تهران با همه اینگونه برخورد میکند؟ تندروهای موجود که پروندههای ۵۰ سال پیش افراد را با اضافات رو میکنند، آیا از دیدن پرونده وی عاجز هستند؟
اکنون اینها را هم درنظر نمیگیرم و به یک پرسش مهم دیگر میپردازم. اگر قرار باشد تا این حد و برای مبلغی پول که نمیدانیم چقدر است، کوتاه آمد، پس چرا این کوتاه آمدن را در جاهای دیگر انجام نباید داد؟ چرا باید دربست به حمایت از او پرداخت و حتی نویسندگان را توجیه کرد که چقدر او میتواند خدمت کند، درحالی که دهها برابر این ارقام را میتوان از طریق احترام به سرمایهداران داخلی و بهبود روابط خارجی به دست آورد بدون اینکه با چنین تبعات بد سیاسی مواجه شوید. اینکه یک نفر حکم اعدام داشته است، حتما جرم او خیلی سنگین بوده، مگر اینکه حکومت و دستگاه قضایی آن حکم را نادرست بدانند، ولی اگر همچنان بر اعتبار آن حکم اصرار دارند و اینکه بیش از ۱۰ سال هم زیر حکم اعدام بوده و همچنان مقاومت میکرده است، نشان میدهد که این اندازه هزینه سیاسی برای او از جیب حکومت چندان عاقلانه و درست نیست. اگر اندکی از جایگاهی را که برای امثال او قایل شدهاند، برای سرمایهداران و کارآفرینان درستکار قایل شویم، بدون این عوارض، ایران را به بهترین جایگاهی که شایسته آن است، میرسانند. اگر فقط اندکی از این تساهل با مردم شود؛ در حجاب، در فیلترینگ، در تورم، در حقوق ملت برایتان از جان مایه خواهند گذاشت و نه تنها طلبکار نمیشوند و شاخ و شانه نمیکشند بلکه طرفدار دو آتشه شما خواهند شد. حیف که اغلب سیاستهای جاری با یکدیگر شبیه است و استثنا ندارد.
ثبت جهانی درههای خرمآباد یادآور این حقیقت است که انسجام ملی تنها با سیاست و اقتصاد ساخته نمیشود؛ بلکه نیازمند بازآفرینی هویت فرهنگی و تقویت پیوندهای تاریخی ملت با سرزمین است. این میراث کهن، سرمایهای است برای توسعه پایدار، چرا که میتواند با جذب گردشگر، تقویت اقتصاد محلی و ایجاد اشتغال، به زندگی امروز مردم رونق ببخشد. امروز لرستان نه فقط بخشی از ایران، بلکه به تایید و گواهی یونسکو نقطه کانونی ایران فرهنگی با سابقه زیست مستمر و پایدار انسان هوشمند از ۶۰ هزار سال پیش تا به امروز است. آیینهای که اگر درست صیقل یابد، بازتاب آن وحدت، همدلی، همبستگی و پایداری جمعی ایرانیان خواهد بود؛ همان سرمایهای که ایران برای عبور از چالشهای پیشرو بیش از هر زمان بدان نیاز دارد.