سخن از تهران است؛ یک شهر با همهی خوبیها و بدیهایش. شهری که پایتخت است و بسیار پایتختها را پشت سر نهاده و از تاریخ به یاد دارد که پایتختهائی، برای همیشه پایتخت نماندهاند و میداند که این سرنوشت ممکن است در انتظار او هم باشد و روزی برسد که دیگر چشمها وگوشها، در پی دیدن جلوهها و شنیدن نواهای او نباشند.
این مقدمهی کوتاه به این معنا نیست که تهران کنونی به عنوان مرکز سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی کشور، الزاماً و اجباراً باید صفت مرکزیت را رها کرده وگوشهنشین شود. بلکه بر آنم تا به عنوان فردی که از سالها تجربهی مدیریت سیاسی و اجرائی برخوردار است، دیدگاههای خود را بیان دارم تا در راستای تضارب آراء و دستیابی به راهبردی هدفمند، کارآمد و قابل اجراء در این زمینه یاریگر مدیران جامعه برای تصمیمگیری در این امر مهم باشم. که اگر چنین نباشد، حتی با انتقال پایتخت هم، در آیندهای نزدیک شاهد تهران دیگری خواهیم بود که دست به گریبان معضلاتی است که تهران کنونی به آن دچار شده است.
چندی پیش آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم گفتند: «راهی جز انتقال مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور به نزدیکی آبهای جنوب نداریم. توسعهی کشور با ادامهی روند فعلی امکانپذیر نیست… تهران به عنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که هیچ راه حلّی جز انتقال مرکزیت نداریم.»
درادامهی سخنان رئیس جمهور، نظرات متفاوتی اعم از مخالفت و موافقت و… بیان شد که همه آنها مدیران کشور را در دستیابی به یک تصمیم جامع و مانع و راهگشا، کمک خواهد کرد.
صرف نظر از این که چرا رئیس جمهور محترم علیرغم تاکیدهای بسیار صادقانهی تکیه بر نظرات کارشناسی در تصمیم گیریها، بدون در دست داشتن سند قطعی یک مطالعهی انجام گرفته و تأیید شده در مراجع ذیصلاح، نسبت به انتقال پایتخت و مرکز سیاسی و اقتصادی کشور نظر میدهند و حتی محل استقرار مرکزیت جایگزین را نیز تعیین مینمایند، لازم است در این رابطه به چند پرسش پاسخ داده شود:
- انتخاب تهران به عنوان پایتخت (مرکز سیاسی و اقتصادی)، مبنای مطالعاتی و علمی داشته یا نه؟ و در صورت نداشتن مبنای مطالعاتی و علمی، این انتخاب از جانب تصمیم گیران آن زمان بر چه اساس بوده است؟
پاسخ: بدون تردید نمیتوان از تصمیم گیران سال ۱۱۶۵ هجری شمسی، یعنی ۲۳۸ سال پیش و در شرایط آن روز کشور انتظار پرداختن به مطالعهای جامع و علمی را داشت. امّا با تکیه بر شواهد و قرائن میتوان نتیجه گرفت که این تصمیم، بیشتر بر اساس شرایطی چون: موقعیت استراتژیک به لحاظ نظامی و امنیتی، شرایط اقلیمی و آب و هوائی نظیر امکان زیست چهار فصل در منطقهی استقرار شهر، دسترسیها و راههای عبور و مرور و حمل و نقل مناسب و قابل نظارت و کنترل در شرایط بحرانی بر اثر تهاجمات ضد امنیتی داخلی و نیز حملات دشمنان خارجی، تأمین آب و غذا و بررسی سوابق حوادث طبیعی (سیل، زلزله، طوفان و صاعقه) و پدیدهی خشکسالیهای چندساله بودهاند که محل استقرار تهران کنونی تا حدود زیادی این اهداف را تأمین میکرده و هنوز هم بخش عمدهای از این شرایط را داراست.
در این رابطه توجه به تامین منابع مالی و ابزار و امکانات اجرایی این تصمیم را نباید از نظر دور داشت.
- چه تغییراتی در دو قرن اخیر و سالهای گذشته در این زیستگاه پدید آمده که موضوع انتقال پایتخت را در ذهن مدیران کشور بارور کرده است؟
پاسخ: عمدهی تغییراتی که به عنوان معضل ومشکل گریبانگیر شهر تهران شدهاند به اختصار عبارتند از:
- گسترش بدون برنامه و بیرویهی شهر تهران بدون توجه به ظرفیتهای طبیعی منطقه و اثرات این گسترش بر آن
- گسترش دائمی مراکز مهم سیاسی، اداری، خدماتی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی، بهداشتی و درمانی، نظامی و انتظامی و تأسیس واحدهای بزرگ تولیدی و اشتغال آفرین، زمینههای مهاجرت مداوم از سراسر کشور و مراجعات روزانهی جمعیت زیادی از شهرها و روستاهای اطراف را به تهران مهیا و در ادامه، بروز مشکلات حمل و نقل شهری و ایجاد ترافیک و… موجبات آلودگی صوتی و تصویری و آلودگی شدید وخطرناک هوا را فراهم نموده است.
- آیا الزاماّ مرکزیت سیاسی و مرکزیت اقتصادی باید در یک کلانشهر متمرکز باشند؟
پاسخ: نمونه هائی در برخی کشورهای جهان یافت میشوند که به جای اختصاص یک شهر به مرکزیت سیاسی و اقتصادی، این دو مقوله در دو کلانشهر جدا تمرکز یافتهاند که از آن جمله شهرهای واشنگتن و اسلامآباد، مرکزیت سیاسی ایالات متحدهی آمریکا و پاکستان و نیویورک وکراچی مرکزیت اقتصادی آن دو کشور را بر عهده دارند و نمونههای دیگری را نیز میتوان در سایر کشورها سراغ گرفت.
بنا براین، امکان تفکیک این دو مرکزیت از هم، با برنامهریزی اصولی و زمانبندی دقیق پیش بینی شده، وجود دارد.
- آیا موضوع انتقال پایتخت در دستور کار دولتهای پیشین قرار گرفته و مطالعاتی در این زمینه انجام شده است؟
پاسخ: موضوع انتقال تهران برای اولین بار، تقریبا در اوایل سال ۱۳۵۷ در شورای عالی مبارزه با آلودگی محیط زیست مطرح گردید، اما بینتیجه ماند. و پس از آن در نیمهی اول دههی شصت در دولت آقای مهندس موسوی مورد بررسی مجدد قرار گرفت و مصوباتی نیز داشت که به دلیل شرایط جنگی کشور به اجرا در نیامدهاند. در دولت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، همزمان با شهرداری آقای غلامحسین کرباسچی نیز بررسیهای اولیه برای مکانیابی (نه مطالعه) صورت گرفت. ولیکن با توجه به برنامههای شهرداری برای بهبود رفت و آمد درون شهری و کاهش آلودگی هوا، موضوع «انتقال پایتخت» به «سیاست تمرکز زدائی از شهر تهران» تغییر پیدا کرد.
- آیا انتقال مرکزیت سیاسی و اقتصادی (پایتخت) به جنوب کشور، میتواند به عنوان یک تصمیم اصولی و قابل اجراء در دستور کار دولت قرار گیرد؟
پاسخ: پیشبینیهای انجام شده در خصوص تغییرات آب و هوائی منطقه نشان میدهد که جنوب کشورمان در اثر تغییرات اقلیمی (مهمترین چالش زیست محیطی جهان در حال حاضر) به سمت گرمتر شدن میرود و بر اساس مطالعاتِ «آژانس همکاری بینالمللی ژاپن» (جایکا | jica)، در خصوص «تقویت مدیریت زیست محیطی صنایع نفتی در خلیج فارس ونواحی ساحلی آن»، تخریب زیست محیطیِ سواحل جنوب بیش از توان و تابآوری منطقه بوده و اگر استقرار مرکزیتی بزرگمقیاس در آن ناممکن نباشد، بدون شک بسیار دشوار و هزینه بر خواهد بود.
از سوی دیگر تهدیدات نظامی، خلیج فارس را چند قرن پیش از دستیابی به منابع نفتی، محل منازعات منطقهای و بینالمللی قرارداده و اهمیت امنیت پایتخت و مرکز سیاسی و اقتصادی کشور را الزامآور نموده که توجه به آن حیاتی است.
- در شرایطی که جهان به سرعت به سمت گسترش و توسعهی ارتباطات آن لاین پیش میرود، آیا مطالعه روی این مبحث به منظور شناخت تاثیر اجرای آن بر اهداف مورد نظر، لازم و امکانپذیر نیست؟
پاسخ: تحولات شتابنده وحیرتانگیز جهان در توسعهی فناوریهای نوین ارتباطی، هوش مصنوعی و… حاکی از آن است که در آیندهای نه چندان دور این فناوریها در گسترهای وسیعتر و پیشرفتهتر، زمام ارتباطات سیاسی، اقتصادی و حتی خدماتی را در اختیار خواهند گرفت. در این میان، توجه به این روند شتابنده و برنامهریزی برای دستیابی به جایگاه شایستهی سیاسی، اقتصادی در سطح جهان و توسعهی کشور، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و غفلت از آن زیانهای فراوان و جبران ناپذیری را برای آیندهی کشور در پی خواهد داشت.
علاوه بر نکات بالا، مواردی چند را که عمدتاً جنبهی اجرائی داشته و حتی در صورت رسیدن به نتیجهی قطعی برای انتقال پایتخت، امکان اجرائی آن را با چالش روبرو میسازد، خاطرنشان میکنم:
- در شرایط فعلی کشور، حتی در صورت حل مشکلات اساسی نظیر برجام و fatf و بطور کلی مشکلات ساختاری و سیاستی که منجر به نابسامانی کنونی شده، حداقل تا بیست یا سی سال دیگر، دولت و کشور قادر به تأمین منابع مالی و اجرای این ابر پروژه نیست و این ایده به هیچ وجه جزء اولویتهای کشور قرار نمیگیرد.
- انتقال پایتخت نیازمند قوانین و مقررات محکم و بازدارندهای است که مانع مهاجرتهای جدید شود. تجربهی قانونگزاری در کشور ما نشان میدهد که در هر مصوبهای ولو مبتنی بر مطالعات دقیق کارشناسی، آنقدر تبصره و بند اضافه میکنند که در نهایت اصل قانون تبدیل میشود به «شیر بییال و دم و اشکم» و این علاوه بر تغییراتی است که با تغییر دولتها و دورههای مجلس قانونگزاری، با اهداف مختلف در متن قوانین ایجاد میشود.
- مطرح شدن لایحهی دولت در مجلس، رقابتهای شدید غیر منطقی در میان مناطق و استانها و شهرستانهای کشور را موجب شده و خودِ این مسئله با توجه به بافت قومی و طایفهای اکثر مناطق کشور، بحران و یا شبه بحران جدیدی را به جامعه تحمیل و وفاق ملی مورد نظر رئیس جمهور محترم که نیاز اساسی کشور است را با مشکل مواجه میسازد.
- انتقال پایتخت به هر منطقه از کشور، به محض تصویب در کمیسیونهای مربوطهی مجلس، سامانهی اقتصادی منطقه را برای سالها دستخوش تحولات خسارت بار و بحرانزا نموده و در کنار بهرهمندیِ بادآوردهی عدهای در این رهگذر، موجب شکاف طبقاتی شدید و نارضایتیهای ناشی از زیاندیدگی در میان اقشار فرودست میگردد که بیتوجهی به تاثیراتی از این دست زیانبار خواهد بود.
- در شرایطی که حاکمیت و مدیریت کشور با معضلات اساسی و مزمن متعدد داخلی و خارجی رو در رو است، تامین منابع مالی، ماشین آلات، تجهیزاتِ سخت افزاری و نرم افزاری و مصالح ساختمانی، تقریبا همهی دستگاههای اجرایی دولتی و اغلب واحدهای بخش خصوصی را درگیر این انتقال نموده و اولویتهای اساسی کشور را که ارتباط مستقیم با رضایت و نارضایتی عموم مردم دارد تحت الشعاع قرار میدهد. و موجب بروز تبعات سوء سنگینی برای کشور و نظام خواهد شد.
لذا به نظر من ملاحظات و پیشنهاد سرکار خانم صادق مالواجرد وزیر محترم راه و شهرسازی مبنی بر «تمرکز زدائی از تهران» (جلوگیری از گسترش وضعیت فعلی تهران، انتقال تدریجی برخی خدمات و واحدهای تولیدی صنعتی به مناطق مناسب دیگر و همزمان انجام مطالعهی مکانیابی و طراحی شهری هوشمند و دارای قابلیتهای مناسب برای درازمدت و ساز و کار انتقال) بسیار متین، قابل تأمل و در صورت انجام یک مطالعهی کارشناسی و علمی و جامع و مانع، قابل اجرا خواهد بود.
* استاندار اسبق استانهای ایلام، چهارمحال بختیاری، مرکزی، کردستان و قزوین