شهرپدیدهای سیال، پویا و نقشپذیر است. پدیدهای که از طریق بازنمایی فضاهای درهم یافته و متناقض از روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به وجود میآید. نظریههای متعددی درباره مفهوم شهر ارائه شده که از دهه ۸۰ به بعد در مفاهیم شهر و توسعه تأثیر بسیاری داشته است. اما آنچه دارای اهمیت است، پیوند شهر و انسان برای خلق مفهومی درست نسبت به ماهیت شهر است.
ویرت، شهر را به عنوان سکونتگاه نسبتاً بزرگ، متراکم و دائمی افراد ناهمگون اجتماعی بیان میکند. بیانچپنی، با پنج بعد مرزهای جغرافیایی، مداخلات انسانی در بخشهای مختلف شهر، شبکهها و پویشهای اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی، و ارتباطات و اصول مقررات خاص، شهر را بهعنوان یک واحد پیچیده و چندگونه معرفی میکند.
سازمان ملل متحد، در سال ۱۳۶۷ خورشیدی، شهر را چنین تعریف میکند: «شهر، مکانی با تراکم بالای جمعیت و مرکزیت سیاسی، اداری و تاریخی است که در آن، فعالیت اصلی مردم، غیر کشاورزی است و دارای مختصات شهری بوده که از طریق دولتی محلی، اداره میشود.» لذا شهر را نباید مجموعه سیمان و سنگ و آهن تصور نمود. شهر، در واقع مجموعهای از انسانهاست و اهمیت بعد انسانی و اجتماعی در شهر زیاد است.
لوئیس مامفورد معتقد بود که تعاملهای اجتماعی سنگین در شهرها بهمثابه شریانهای زندگی شهری میباشند، که بر نظرات کلیه شهرسازان تاثیر میگذارد. به عنوان مثال، ژان ژاکوبز، ایده شهرهای پیاده و نقش مهم فرهنگ خیابانها را قویا مورد حمایت قرار داد.
خلاقیت انسان و استعداد او به عنوان سرمایۀ انسانی خلاق، محرک اصلی توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی میشود که رقابت روزافزون شهرها، مناطق و کشورها به طور فزاینده به پرورش، حفظ و جذب آن وابسته خواهد بود. در دهه ۱۹۸۰ توسعه فرهنگی محلی، به مهمترین بخش از دستور کار شهرها و مناطق کشورهای توسعه یافته دنیا تبدیل شد و به ویژه در بریتانیا، استرالیا، ایالات متحده و کانادا، برنامهریزی فرهنگی شهر محور به عنوان مهمترین خط مشی نوآوری فرهنگی محلی سالهای اخیر پدیدار و واژه شهر خلاق به یک موتور محرک مدنی تبدیل شد.
خلاقیت بازتابهای زیادی در مطالعات شهری و منطقهای به دست آورده است و مفاهیم جدیدی همچون طبقه خلاق، صنایع خلاق، محیط خلاق و شهر خلاق را به ادبیات برنامهریزی افزوده است. خلاقیت شهری میتواند به عنوان نوعی چتر در نظر گرفته شود. مفهومی که شامل ابعاد مختلف خلاقیت از خلاقیت اقتصادی و اجتماعی تا خلاقیت و نوآوری فنّاورانه میشود. خلاقیت شهری به تمام مفاهیم همچون طبقه خلاق، صنایع خلاق، محیط خلاق و شهر خلاق اشاره دارد. با این حال خلاقیت شهری بیشتر بر ارزشهای درونی بین خلاقیت و فضای شهری تمرکز کرده است. از دیدگاه خلاقیت شهری سؤال اساسی این است که چرا برخی مکانها (شهرها و مناطق) برای فعالیتهای جدید و خلاق از سایر مکانها جذابتر هستند؟ و عوامل اساسی مکانی برای جلب فعالیتها و افراد جدید و خلاق کدامند؟.
شهر خلاق، نظریهای جدیدی است که به دنبال شهرگرایی افراطی در قرن گذشته، در اواخر قرن ۲۰ و اوایل سده ۲۱ مورد توجه برنامهریزان شهری قرار گرفت. هدف از مطرح شدن ایده شهر خلاق، تلاش برای مهیا کردن شرایط لازم برای بسترسازی مناسب در سرزندگی، زیست پذیری، پویایی، رقابتپذیری، پایداری، توسعه اقتصاد شهری است. لازمه تحقق شهر خلاق، استفاده خلاقانه از قابلیتهای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، مکانی و طبیعی موجود در شهرهاست.
نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده، هنرمندان، اساتید دانشگاه، مخترعین، مبتکران و کارآفرینان در حکم سرمایه اجتماعی برای گام برداشتن در مسیر شهرخلاق نقش کلیدی ایفا میکند.
همچنین تحقق محیط و فضای شهری خلاق، در گرو وجود مکانهای شهری اثرگذار در تعالی خلاقیت در شهرهاست. این مکانها از مقیاس یک نگارخانه کوچک در شهر شروع شده و تا مکانهایی با مقیاس جهانی مثل مراکز تجاری اقتصادی را شامل میشود. گرایش موجود در سالهای اخیر به سوی رقابت برای جلب گردشگر، خلق ارزش افزوده از ایده، حمایت از کسب وکارهای خلاق حرکت نموده است.
در نهایت شهر خلاق باعث ساری و جاری شدن تفکرات شهروندان برای بهتر شدن محیط زندگی و ارتقاء کیفیت زندگی آنان میگردد. در جهان امروز، شهرهای بزرگ یا کلانشهرها اهمیت و جایگاه ویژهای در شکلگیری جریانهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فنّاورانه دارند و عملاً به کانونهای پویایی، تولید و توسعۀ اقتصادی و اجتماعی جهان معاصر تبدیل شدهاند.
کلانشهرهای امروزی کانون ثروت، قدرت، تولید انبوه، نوآوریهای فرهنگی، انواع ایدئولوژیها و سرانجام کانون مصرف انبوه محسوب میشوند. بنابراین در راستای تداوم و افزایش سرعت پیشرفتهای علمی و فنّاورانه شگرفی که کشور ما در سالهای اخیر داشته است، لزوم توسعه شهرهای فعلی ایران با تأکید بر شهرهای خلاق امری ضروری و حیاتی است.
تهران به عنوان پایتخت و مهمترین کلان شهر کشور، ظرفیتهای وسیعی برای گام برداشتن در مسیر شهرخلاق را داراست. تنوع فرهنگی و قومی، طبقه خلاق متخصص، ظرفیتهای مکانی _ فضایی فراوان از امتیازات تهران برای خلاقیت گرایی در این شهر است.
به بیان دیگر هدایت صحیح تهران به عنوان مهمترین کلان شهر ایران برای پیوستن به شبکه شهرهای جهانی خلاق یکی از چالشهای اساسی برنامهریزان شهری است.
از مهمترین نیرویهای پیشران خلاق کلانشهر تهران میتوان به مهاجرت نخبگان و طبقه خلاق به تهران، تغییر سبک زندگی و فرهنگ مصرف، رشد سازمانهای مردم نهاد، افزایش دسترسی مردم به رسانه و شبکههای اجتماعی، افزایش تنوع فرهنگی و مصرف کالاهای فرهنگی، رشد و توسعه شرکتهای دانش بنیان، توسعه صنایع خلاق فرهنگی، توسعه گردشگری، اجرایی شدن قانون مالکیت معنوی؛ افزایش حضور در فضاهای عمومی و امکان زندگی شبانه، سیاست توسعه اقتصادی شهر و منطقه، افزایش هویت مکانی، حکمروایی خوب شهری، حرکت به سوی شهر هوشمند، توسعه صنایع با فناوری پیشرفته و در نهایت افزایش مطالبه کیفیت و زیستپذیری محیط سکونت اشاره نمود. در نهایت باید گفت باید گفت تهران خلاق را این گونه میتوان توصیف نمود: به دلیل بالا بودن مشارکت اجتماعی و وجود صنایع فرهنگی و خلاق، نوآوریهای اجتماعی افزایش مییابد. شرکتهای نوپا و خلاق رشد زیادی میکنند. و انواع مهارتها و خدمات به واسطه فناوریهای مدرن در دسترس شهروندان قرار میگیرد. امکان صادرات محصولات نوآورانه و صنایع فرهنگی فراهم میآید. تهران میتواند نقش فراملی در حوزه فرهنگی را ایفا نماید. در این حالت صنایع فرهنگی رشد میکند. امکانات اوقات فراغت و زیرساختهای فرهنگی توسعه مییابد. بنابراین شاهد ایجاد راستهها و مناطقی برای زندگی شبانه و افزایش رونق مشاغل مرتبط خواهیم بود. بنابراین لازم است برنامهریزان و مدیران شهری با توجه به اهمیت تحقق شهرخلاق در کلانشهر تهران سیاستها و اقدامات مناسبی را ایجاد نمایند.