دکتر خانبابا بیانی، استاد نامدار و بنیانگذار گروه تاریخ دانشگاه تهران، بنیانگذار و رئیس «کتابخانه ملی ایران» از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۴۰ه. ش و همچنین بنیانگذار «اداره اسناد وزارت امورخارجه»، در مقدمهای بر جلد دوم کتاب «فهرست بخشیاز اسناد و عهدنامهها و سفرنامهها و رسالههای دوره قاجاریه»، نشریه شماره۲ مرکز بررسی و تنظیم اسناد وزارتامورخارجه که درسال ۱۳۵۴ه. ش چاپ و منتشر شده، درصفحه ۴ نوشتهاست: «اما اهمیت این دفاتر: بامطالعه دقیق و عمیق هزاران سندی که در این دفاتر جمعآوری شده میتوان به اهمیت سیاسی و تاریخی آنها پیبرد. هرنامه و دستوری در این دفاتر سند و مدرک مثبت و متیقنی است از اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نظامی دورهای که مدت یکقرنونیم سرنوشت کشور ایران رادر اختیار داشته است.
آگاهی به مطالب دفاتر تنها منحصر بداخله کشور نبوده بلکه با گزارشهای دقیقی که سفیران و مأموران سیاسی از حوزه مأموریت خود دادهاند بخوبی میتوان به اوضاع کشورهای در ارتباط با ایران پیبرد و ضمن تطبیق وقایع و حوادث نتایج سودمند و استفادههای سرشار تاریخی و سیاسی برد.»
سپس وی در صفحههای ۳۶ و ۳۷ همین کتاب درباره دوره پادشاهی کوتاهمدت اما بسیار پُرچالش «محمدعلیشاه قاجار ۱۳۲۴-۱۳۲۷ه. ق»، نوشتهاست: «محمدعلیمیرزا پساز فوت مظفرالدینشاه بنام محمدعلیشاه بتخت سلطنت جلوس نمود و قانوناساسی مشروطیت را که پدرش امضاء کرده بود صحه گذاشت. ولی پساز اندکمدتی بتحریک و به اغوای دشمنان مشروطیت مثل امیربهادر جنگ وزیر دربار ولیاخوف روسی فرمانده قزاقخانه، به سوگند و پیمان خود پشتپا زده بدشمنی علنی با مشروطیت برخاست. روسها این دشمنی با مجلس و مشروطه را روزبروز بیشتر تقویت نمودند تا آنجا که محمدعلیشاه مشیرالدوله را از صدارت انداخت و امینالسلطان را در ربیعالاول ۱۳۲۵ به این مقام منصوب نمود.
کار مخالفت صدراعظم جدید بجائی رسید که سرانجام در تاریخ رجب ۱۳۲۵ موقعیکه از مجلس بیرون میآمد بدست یکیاز فدائیان مشروطهخواه بقتل رسید و شاه چندی پساز این واقعه وزیر سابق مالیه ابوالقاسمخان ناصرالملک همدانی را به ریاست وزرائی انتخاب کرد.
محمدعلیشاه در زیر فشار وکلای مجلس متمم اساسی را امضا کرد و در شوال ۱۳۲۵ شخصاً به مجلس آمد و در حفظ مشروطیت به قرآن قسم یاد نمود لیکن باز از اعمال سوءنیت خود نسبت به مشروطهخواهان و تشویق مخالفان ایشان دست برنداشت.
کار مخالفت شاه و ملت به جنگ و خونریزی کشید و حتی در روز سهشنبه ۲۳جمایالاول ۱۳۲۶ مجلس را بدست لیاخوف بتوپ بست و عدهای از وکلا را کشت و یا فراری کرد.
محمدعلیشاه، رهبران آزادیخواه را مانند سیدمحمد طباطبائی و سیدعبداله بهبهانی تبعید کرد، ملکالمتکلمین و عدهای از مشروطهخواهان را در باغشاه بدار آویخت و عدهای را نیز به زندان انداخت و باین ترتیب مشروطه اول ایران که از ۱۴جمادیالاخر ۱۳۲۴ تا ۲۳جمادیالاول ۱۳۲۶ طول کشیده بود از میان رفت و دوره استبدادصغیر شروع شد.
توپ بستن مجلس شورایملی و برافکندن انجمنهای ملی و قلع و قمع آزادیخواهان، ملت ایران را از پا نینداخت و برای احقاق حق به جنگ و خونریزی متوسل گردید. مقاومت دلیرانه رهبران مشروطهخواه: ستارخان سردارملی و باقرخان سالارملی و محمدولیخان تنکابنی و یپرمخان و علیقلیخان سرداراسعد و نجفقلیخان صصمامالسلطنه، سرانجام ریشههای استبداد را از بنیاد سست کرد تا جائیکه محمدعلیشاه مجبور شد در صبح روز ۲۷جمادیالاخر ۱۳۲۷ به سفارت روس پناه برده از سلطنت استعفا نماید.»
اکنون باتوجه به این مقدمه اسنادی – تاریخی دکتر خانبابا بیانی، در اینجا به دوبرگ سند مشروطه بههنگام «مجلسملی اول» ایران که ترجمهای از روزنامه تایمز لندن است و به ترور نافرجام محمدعلیشاه اشاره میکند، پسازگذر ۱۱۷ سال که ابتدا در اردیبهشتماه۱۳۹۸ه. ش از بایگانی اداره اسناد وزارت امورخارجه استخراج و اکنون درسال ۱۴۰۳ه. ش باتوجه به همخوانی و هماهنگی آن با مقاله وزین دکتر شیرین بیانی، استاد تاریخ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ مغول که فرزند گرامی استاد زندهیاد دکتر خانبابا بیانی هستند، بهرسم فرهنگ معنوی ایرانیان برای قدردانی از زحمات این خانواده ایراندوست کشورمان، دراین پژوهش روزنامهنگاری برای نخستینبار به ثبت تاریخ درمیآوریم. البته به این امید هرچند کوچک که خود روزنهای باشد برای انگیزه و تشویق پژوهشگران جوان کشور برای بازگشایی اسنادی – تاریخی این دوره پُرمخاطره در تاریخ ایرانزمین که بزرگان فرهنگ و دانش کشور از حدود دوقرن گذشته تاکنون برای جمعآوری، بایگانی و دسترسی آسان و راحت آن برای تمامی نسلهای ایران زحمت بسیاری کشیدهاند.
نکته مهم دراین پژوهش این است که بهلحاظ ذکر تاریخ ۱۲نوامبر ۱۹۰۸ میلادی (۱۷ شوال ۱۳۲۶ه. ق) دراین سند دوبرگی، تقریباً حدود ۶ماه پساز تاریخ ۲۴ژوئن۱۹۰۸ میلادی (۲۴جمادیالاول ۱۳۲۶ه. ق) است که متاسفانه ملکالمتکلمین بهشیوهای بسیار بیرحمانه بههمراه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه که از نخستین بنیانگذاران «مجلسملی ایران» هستند، به شهادت میرسند.
هرچند این سند دوبرگی بازگوکننده حقایق بسیار اندک و بهشدت تلخ و ناگوار آن دوره تاریک تاریخ ایران است، اما این نیاز را برمیانگیزد تا با بازبینی و پژوهشهای اسنادی دقیقتر که امید است درهای پژوهش، بهروی پژوهشگران کشور گشوده شود، به واکاوی دراین دوران از ناگفتههای بسیار زیاد برای شناخت بیشتر از تحولات سیاسی – اجتماعی بهمنظور درک و فهم بهتر از حقایق حتی امروزی جامعه ایرانی پرداخته شود تا با ارائه راهحلهای راهبردی و هدفمند ازسوی محققین و پژوهشگران کشور بتوان در هماهنگی علمی – اجرایی بر بسیاریاز مسائل و معضلات کشور غلبه و آیندهای روشن پیشروی داشته باشیم.
ازهمینروی، متن و عکس این دو برگ سند، برای آگاهی مخاطبین هفتهنامه «نیمروز» تقدیم خوانندگان محترم میشود که به شرح زیر است:
سفارت علیه ایران در لندن
ترجمه مجمل مقاله طایمس راجع بسوء قصد بذات اقدس همایونی روحی فداه
خواندن تلگراف امروز راجع بنارنجک انداختن اعلیحضرت شاه مایه تاسف [ناخوانا] برای تمام طرفداران (جنبش [کونتس] در ایران) خواهد شد و اعلیحضرت خیلی خوشبختاند که مثل جدشان ناصرالدینشاه و وزیرشان اتابک اعظم بخطر میوفتاند اگرچه مرتکب سوءنیت ولی [ناخوانا] از نمره قاتل اتابکی شد روسای مسئول [کونتس موسیون] برصدمه که بکوشش موسیون از این قسم حمله بشاه میرسد البته ملتفتاند و سد ان قسم کارها را خواهند کرد در طهران عقیده عامه براین است که در دایره دولتی روس از قصد اصلاحات در ایران و برقراری دولت پارلمانی در ایران خیلی بدشان میآید ولی با رفتار خوبی که سفارت روس تاحال در طهران کرده که مثل سفارت ما تمام جهدش این بود که اصلاح بین طرفین نماید این قسم احساس بدولت روس نسبت دادن در اینمدت رفع نشد
اشکال تغییر صحیح در وضع حکومت و فتنه و فساد درباریان که سبب اصلاحات همهچیز از دستشان میرود و بلکه زیادروی و خبط مجلس ملی همه دست بهم داده مایه اختلاف شده و شاه و رعیتشان را ازهم جدا ساخته و متصل اسباب زد و خورد شده چندموقع پیشآمد که همچو معلوم شد که اصلاح بین طرفین شد ولی باندک فاصله مجادله سختتری پیشآمد.
در دوازدهم نوامبر اعلیحضرت شاه بمجلس ملی رفتند و [کونتس موسیون] را برقراری مقدس ذکر کردند و سبب همراهی شاه صلح برپا شد و بعد در مجلس اصلاحیه مخصوص که سه هفته بعداز نزاع شد روسای مجلس ملی عقیدشان براین شد که اعلیحضرت شاه قلباً خالص و خیرخواه [کونتس موسیون] میباشند ولی باوجود این مجاهدین بهمان حالت سوءظن و دشمنی باقی ماندند و [ناخوانا] در طهران اعتماد براین نکردند که صلح و اتفاق باقی خواهد بود خبرنگار، که روز قبل خبر داد «که طالبان [ناخوانا] حکومتی باز درکارند و انجمنها مشغول خریدن اسلحهاند و خبرهای خیلی بد در میان مردم شیوع دارد ولی از اینکه مشاورین اعلیحضرت شاه صلاح دیدند که شاه بیرون بیاید معلوم میشود که مجلس گمان نکرد که این خبرهای بد باین زودی بمقام عمل بیاید.