مسئولانجمهوریاسلامی با آن حجم از نفرت پراکنی در قالب حرفها و سخنان نابودگرانه علیه عربستان سعودی به یکباره با آن به اصطلاح دشمن ایدئولوگ، بر سر میز مذاکره نشستند. قاعدتا، آن چه آنان را مجاب به مذاکره و دوستی کرد، تامین منافع بود! پس وقتی مثل آهن داغ، به یک باره سرد شدند در باقی موضوعات سیاستداخلی و خارجی نیز قابلیت سرد شدن و نگاه معقول و معمول را خواهند داشت! این مقدمه صرفا جهت اطلاع بود!
مسئولانجمهوریاسلامی باید متوجه باشند فناوری و تکنولوژی، جهان امروز را انسانمحور و شهروند محور کرده است. بر همین اساس اکثریت کشورها و ملتها به درک و شناخت صحیحی از انسانگرایی رسیده و فقط کشورهایی مثل کرهشمالی، افغانستان و از این دست کشورها، به ساحت انسان احترام و کرامت نمیگذارند.
بارها جامعه امروز ایران از واعظان مشهور و غیر مشهور شنیده است که روی پیامبر ص خاکروبه و …میریختند. اما ایشان واکنشی مهربانانه و پندآموز و درسآموز نشان میدادند. قاعدتا چنین پیامبری، با چنین ویژگیهای انسانی، در مقابل افرادی که نظر و عقیدهای متفاوت از ایشان را، در جامعه آن روز ابراز میکردند، چنین تفاوتهایی را عین شایستگی و سرزنده بودن جامعه به حساب میآوردند.
وقتی کارشناسان و صاحبنظران دلسوز مملکت بر این نظر هستند، که قد، قواره و مختصات ذهنی و فکری اکثریت جامعه، بالاتر و جلوتر از مسئولان است. قاعدتا باید پذیرفت خُرد و کلانِ جامعه ایران به مثابه حکمرانانی هستند، که برای اداره امور مملکت طرح و ایده بالقوه دارند!
برای مثال اگر از همه شهروندان سوال شود، برای اداره مملکت چه نظری دارید؟ کسی را بدون پاسخ دادن، پیدا نخواهید کرد.
پس در چنین موقعیتی این سوال مطرح میشود که زندانیهای سیاسی در فضایی که اکثریت ملت، صاحب سبک و نظر و عقیده هستند، چه آوردهای برای حکمرانان دارد؟
برای مثال اگر شبکههای اجتماعی در قالب فناوری و تکنولوژی موجودیت نداشت، اگر دسترسی آسان و سریع به اطلاعات جهانی موجودیت نداشت، قاعدتا حبس و حصرهای سیاسی توجیه داشت.
اما وقتی چه تاجزادهها، مدنیها و … در جامعه یا در زندان باشند، شکل و محتوای جامعه امروز ایران، همین واقعیتیست که میبینید و تغییری در شکل و محتوای آن نمیبینید، پس حبس و حصرها چه آوردهای دارد؟
برای مثال حکمرانانی در طول تاریخ وجود دارند که میتوانستند تا زمان زنده بودنشان، تئوری و نظریه خود را پیش ببرند. اما وقتی دیدند، ذائقه مردم تغییر کرده، جامعهمحوری را جایگزین تئوری و نظریه خود کرده و به تعبیری آیندهنگری کردند و اتفاقا نام نیک شامل حال چنین حکمرانانی شده است!
اکنون نیز باید فضا به گونهای باشد که تمام اپوزیسیون داخلی و خارجی حرفهایشان را رک و صریح بزنند. چرا که هر گونه دفعی، قدرت جذب بیشتری تولید میکند.
نکته مهم و کلیدی اینکه اگر همه دهانها نیز بسته باشد یا شود، ذهنها به مثابه یک قدرت بیبدیل نقش آفرینی میکنند. چرا که انرژی از بین رفتنی نیست، فقط از حالتی به حالت دیگر تغییر شکل پیدا میکند. پس لازم است مسئولان جمهوریاسلامی دوستان فضای باز و دشمنان فضای بسته باشند.
چرا که جامعه امروز ایران، به درستی تحلیلگر و تفسیرگر شدهاند و بر همین اساس در زمان و مکان درست بهترین تصمیم و اقدام و عمل را خواهند داشت.
@Roshanfkrane