حشمتالله فلاحتپیشه، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا درباره آسیبشناسی عملکرد مسئولان در اتفاقات اخیر کشور گفت: متأسفانه همیشه در زمانی که در داخل کشور نوعی ناآرامی به وجود میآید، صحبت از گفتوگو مطرح میشود اما به محض ایجاد آرامش، سختگیرانهترین روشها و تکفیرهای سیاسی در دستور کار قرار میگیرد. در عین حال که نباید همه حوادث قبلی را با هم شبیهسازی کرد اما تجربه نشان داده در هر دوره که یک ناآرامی در کشور ایجاد شده، مجموعه معترضان و یا کسانی که موضعگیری داشتند، با یک اسم و برچسب از عرصه سیاسی رانده شده و برخی از آنها نیز از کشور خارج شدند که امروز بخش اعظم شاکله رسانههای فارسی زبان خارج از کشور را تشکیل میدهند؛ از قضایای اعتراضی دهه ۷۰ تا گرفته تا حوادث دهه ۸۰ و ۹۰. در حالی که بخشی از این معترضان خواستههای اصلاحطلبانه، نه براندازانه، داشتند اما به واسطه این سیاست و روش برچسبزنی دچار محرومیت از حقوق مشروع سیاسی و اجتماعی شدند.
وی افزود: در مسئله مربوط به بنزین در سال ۹۸ اگر بخواهیم عوامل اصلی این حادثه را نام ببریم سران سه قوه بودند و آن زمان ما در مجلس از وزیر کشور خواستیم در مجلس حضور پیدا کرده و به سؤالات نمایندگان پاسخ دهد و یک ریشهیابی از حادثه صورت بگیرد که این اتفاق نیفتاد و اتفاقا همین سؤالکنندگان بعدا قربانی سؤال خودشان شدند در حالی که قطعا چنین مجلسی که در قبال این نوع قضایا و ناآرامیها سؤال میکند بهتر از مجلسی است که نمایندگان آن مسئولیت بیانیه خود را برعهده نمیگیرند.
فلاحتپیشه اظهار کرد: در قضایای اخیر نیز میبینیم که الان دوباره بحث گفتوگو مطرح شده است اما اگر از کسانی که این بحث را مطرح میکنند بپرسید چه راهکاری برای شکلگیری فضای گفتوگو دارید، هیچ راهکار و ایدهای ندارند. گفتوگو باید با هدف اصلاح صورت گیرد نه با هدف توجیه. به عبارتی اگر کسی یک موضعی ارائه دهد و بخواهد سایرین با این موضع همراهی کنند و اسم گفتوگو را بر این فرآیند بگذارد و اگر دیگران نیز بر موضع خود بایستند و با او همراهی نکنند، این فرآیند را بیفایده بداند و باز عدهای برچسب مخالف گفتوگو را به دیگران بزنند، کار به جایی نمیرسد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه به راحتی نمیتوان همه را به یک چوب راند، گفت: خیلی از جوانان و نوجوانان معترض واقعا سابقه ذهنی از سیاستها ندارند و معصومتر از آن هستند که درگیر یک سری بازیهای سیاسی شوند و نباید به همه آنها برچسب و عنوان آشوبگر و اغتشاشگر را اطلاق کرد.
- خروجی نامطلوب نهادهای خارج از کشور
وی ابراز کرد: کمتر کشوری مانند ایران وجود دارد که این حجم از تعدد و تکرر دستگاههای مأمور در خارج از کشور را داشته باشد. الان در کنار سفارتخانهها و کنسولگریها، نهادها و سازمانهای مختلف فرهنگی، تبلیغی و دینی نیز داریم. سؤال من این است که وقتی این همه ایرانی در خارج از کشور در تجمعات اعتراضی حاضر میشوند، پس این نهادها در خارج چه کار میکنند و برای کدام یک از اهداف قانون اساسی کشور فعالیت دارند که حتی نتوانستند چند نفر ایرانی را در این مدت برای حمایت از نظام گردهم بیاورند در حالی که بودجه کلان دلاری دریافت میکنند اما خروجی مناسبی ندارند در حالی که یکی از لوکسترین مناصب اداری و سیاسی در ایران همین مناصب مربوط به نهادهای خارج از کشور است.
فلاحتپیشه با تأکید بر اینکه این انتقادات به معنای نفی نقشهها و توطئههای دشمنان ما نیست، گفت: حتما آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و برخی کشورهای منطقه دلسوز و دوست ملت ایران نیستند و از هر موضوعی برای تضعیف توان چانهزنی ایران استفاده میکنند و واقعا به دنبال تجزیه ایران هستند و همین الان میتوانید در سایت «بی بیسی» انگلیسی نقشه تقسیم ایران به ده کشور را پیدا کنید اما آیا میتوان انکار کرد که نهادها و دستگاههای ایرانی خارج از کشور نتوانستند حتی یک جمعیت محدود را تحت عنوان دفاع از آرمانهای نظام که مأموریت آنهاست، کنار هم جمع کنند در حالی که دیدیم در این مدت هزاران نفر در خارج از کشور جمع شدند و علیه جمهوری اسلامی شعار دادند. اینها نشان میدهد در کشور یک «الیگارشی اداری» شکل گرفته و به عبارت بهتر کشور قربانی این الیگارشی اداری شده است.
- تبیین مفهوم الیگارشی اداری
فلاحتپیشه در تشریح مفهوم «الیگارشی اداری» گفت: اینها کسانی هستند که مناصب خاص خود را دارند و در این مناصب نیز تابوگونه عمل کرده و هیچگونه اصلاحی را نمیپذیرند و اقدام اصلاحی نمیکنند. به اعتقاد من کشور نیازمند یک «مجمع تشخیص تابو» است که این مجمع حرف دل مردم را بفهمد و بشنود و بداند چه تابوهایی به جامعه تحمیل شده و چه آفاتی را در پی دارد. امروز فرزندان برخی از مسئولان در کشورهای غربی با سبک و سیاق متفاوتی زندگی میکنند اما همین مسئولان در کشور به نگهبانان تابو تبدیل شدند.
وی یادآور شد: امروز در حالی که نوجوانان و جوانان عمده اطلاعات خود را از تلفنهای همراه و فضای مجازی دریافت میکنند دیگر مسئولان نمیتوانند به راحتی این تناقضها را حل کنند و با سیاست کلیشهای برچسبزنی دیگر نمیتوان این واقعیات را انکار کرد.
فلاحتپیشه در ادامه به بیان یکی از اقدامات این الیگارشی اداری در حوزه سیاست خارجی پرداخت و گفت: دو ماه پیش امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در اجلاس گروه هفت طرح واردات نفت ایران بدون نیاز به برجام را مطرح کرد. به عبارتی در آن زمان آنقدر ایران در موضع قوی بود که غربیها حاضر به انجام چنین کاری بودند اما امروز میبینیم که مکرون از انقلاب در ایران صحبت میکند. اینها دستاوردهای یک مدیریت الیگارشیک تابوگونه است که از هر اتفاقی در داخل و خارج به جای اینکه برای انجام یک سری اصلاحات استفاده کند بیشتر در فکر محدودتر کردن آن جمع الیگارشیک خود است و اگر کسی هم خیرخواهانه صحبت کند زود باید از آن فضای کارشناسی خارج شود. به همین دلیل میبینیم که حتی در نظام مشورتی نوعی ذهنخوانی از نظرات کارشناسی انجام میگیرد در حالی که باید یک سری اذهان تابوزده را در دستگاههای مختلف بیدار کنند.
وی تصریح کرد: سیاست یک دنیای متحول است که اگر اصلاحی در آن انجام نگیرد دچار تعفن میشود و بدترین نوع تعفن همین تعفن سیاسی است. لذا امیدوارم صحبتهایی که مسئولان امروز بر محور اصلاح و گفتوگو بیان میکنند، عملی شود و به مانند قبل دوباره شاهد تکفیرهای سیاسی، تحکیم الیگارشی اداری و رسیدن به یک چالش جدید نباشیم.
- اولین گام اصلاحی
فلاحتپیشه درباره پیشنهاد خود در خصوص مهمترین گامهای اصلاحی پس از برقراری امنیت نسبی گفت: اولین گامی که باید برداشته شود این است که خیلی سریع افرادی که فقط معترض بودند از کسانی که جرم آشکار کردند جدا شوند و یک فضای نویی در کشور شکل بگیرد. در ادامه نیز باید شرایط در کوتاهمدت به سمت یک توافق و رفع تنش در داخل برود و در بلندمدت هم امکان یک رقابت آزاد سیاسی فراهم شود.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: در این مسیر باید یک اصلاح جدی نسبت به مسئله نظارت استصوابی انجام شود زیرا این نوع نظارت دچار برخی سوء استفادهها شده و طبق آن بسیاری از افراد شایسته از عرصه سیاسی کنار رفتهاند. به اعتقاد من اگر افراد، طبق قانون به لحاظ استعلامات چهارگانه قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و سازمان ثبت احوال مشکلی نداشتند دیگر نباید مانعی برای حضور آنان در انتخابات وجود داشته باشد. این اصلاح دامنه حضور نخبگان را در عرصه سیاسی گستردهتر میکند و مردم از سلایق و گرایشهای مختلف میتوانند نمایندگانی در حاکمیت داشته باشند.
وی یادآور شد: همچنین نهادهایی که در خارج از کشور کارکرد و تأثیر مناسبی ندارند و بیشتر هزینهبر هستند باید جایگزین نهادهایی شوند که واقعا بتوانند نمایندگی مردم ایران در سراسر دنیا را بر عهده بگیرند.
- حرکت به سمت نظام حزبی
فلاحتپیشه با تأکید بر اینکه در بلندمدت باید به سمت یک نظام حزبی حرکت کرد، گفت: باید پذیرفت که بخشی از سرخوردگیهای انباشتهشده ناشی از سیاستمدارانی است که شعارها و وعدههای اصلاحی دادند اما در نهایت خودشان محافظهکار شدند و منافعشان را بر شعارهای سیاسی خود ارجح دانستند. در حالی که در یک نظام حزبی نمیتوان به راحتی از زیر بار شعارها و وعدهها فرار کرد.
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ابراز کرد: کشور باید حرکت به سوی شفافیت و پاسخگویی را انتخاب کند و باید به جای برخورد، به اعتراضات پاسخ داد. در قضیه مرحومه مهسا امینی زمان زیادی طول کشید که پس از یک سری ادعاهای ضد و نقیض، گزارش این اتفاق به مردم ارائه شود در حالی که همان ابتدا میشد جلوی چنین اتفاقی را گرفت.
- مسئولانی که پای تصمیم خود نمیایستند
وی با بیان اینکه اساسا ایجاد گشت ارشاد یک اقدام غیر قانونی بود، گفت: اخیرا مشخص شده شورای عالی انقلاب فرهنگی در آن زمان در خصوص ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، مصوبهای داشته و نیروی انتظامی را موظف کرده که گشت ارشاد را ایجاد کند و شماره مصوبه آن مشخص است اما اخیرا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اصل چنین مصوبهای را انکار کرد. این نشان میدهد تصمیمات بدون توجه به تبعات آن در جامعه گرفته میشود و وقتی آثار منفی آن مشخص میشود افراد حاضر به پذیرش مسئولیت خود نیستند و پای تبعات تصمیم خود نمیمانند.
فلاحتپیشه اظهار کرد: به عبارتی بخشی از تابوها به خاطر محافظهکار شدن تصمیمگیران کشور است که هیچ تصمیمگیری پای تصمیم خود نمیماند و یک تصمیم دوپهلو اتخاذ میکند و آن را موکول به چالشهای شکل گرفته در جامعه در آینده مینماید.
وی با تأکید بر اینکه چشم مسئولان باید بیشتر نسبت به واقعیات جامعه باز شود، گفت: سؤال بخش زیادی از جامعه این است که مسئولانی که نتوانستند فرزندان خود را مدیریت کنند چگونه میتوانند خواستهها و مطالبات نسل جدید را نادیده بگیرند و این تناقضهاست که مردم را به شدت رنج میدهد. لذا معتقدم برخوردهای حذفی و گزینشی که براساس تابوهای ناهمخوان با جامعه شکل گرفته، باید کنار گذاشته شود و به شکلگیری یک فضای اصلاحی در کشور منجر شود.