اردیبهشت سال ۱۳۳۰ دکتر محمد مصدق به نخستوزیری ایران رسید و زمزمه ملیشدن نفت در همه کشور پیچید. انگلستان که منافع خود را از دست رفته میدید، به تقّلا افتاد و به سازمان ملل و دیوان بینالمللی دادگستری(دادگاه لاهه) شکایت کرد. به دنبال طرح این شکایت دولت مصدق اعلام کرد که مسئله نفت در ایران یک موضوع داخلی و اختلاف نظر بین یک کشور و یک شرکت خارجی است و ایران تنها حاضر به مذاکره با نمایندگان کمپانی یعنی AIOC است و خود را ملزم به پاسخگویی به دولت بریتانیا نمیبیند!
انگلیسیها پس از رسیدن مصدق به سریر قدرت، گفته بودند ما رابطهمان را فقط با اعیحضرت برقرارمیسازیم، در اجرای این منظور، سفیر انگلیس در تهران با شاه دیدار کرد و از وی خواست که قانون خلع ید (شرکت نفت انگلیس) را توشیح نکند. اما چون مطابق اصل ۴۹ متمم قانون اساسی، شاه نمیتواند اجرای قوانین مصوب مجلس شورای ملی را تعویض یا توقیف کند، انجام این تقاضا مقدور نشد.
در پی قاطعیت و پایداری مصدق، دولت انگلستان، شکایت تازهای تسلیم شورای امنیت سازمان ملل کرد و در آن اقدامات ایران در ملیشدن صنعت نفت را تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه خواند!
مصدق ضمن رد ادعای انگلستان در مورد به خطرافتادن صلح منطقهای به تشریح سوءاستفادههای آن دولت و شرکت ملی نفت انگلیس از منابع طبیعی و ثروتهای ملی ایران پرداخت. شورای امنیت، ادّله مصدق را که این منازعه بین دولت ایران و یک شرکت بازرگانی است و نه منازعهای میان دو دولت که در صلاحیت شورای امنیت باشد، پذیرفت و حکم به نفع ایران داد، در نتیجه، روابط سیاسی ایران و انگلستان قطع شد. رای داوران لاهه، ۹ به ۵ به سود ایران بود.
بخشی از متن دفاعیه دکتر محمد مصدق در دادگاه جهانی لاهه:
«برای من جای تردید نیست که مقصود از مراجعه به شورای امنیت و دیوان بینالمللی، آن است که باز از ما تعهدات مشابهی تحصیل کنند و حال آنکه یادگارهای تلخ و اجحافات امتیاز ۱۹۳۳، هنوز از خاطرهها محو نشده و اگر بنا بود ادارهٔ صنایع ملی شده را دوباره تسلیم بیگانگان کنیم، اساساً چه حاجتی به ملی کردن صنعت نفت داشتیم؟
رویهٔ دولت و ملت ایران در این قضیه مؤلمه به شرحی بود که توضیح دادم و انصافاً باید تصدیق کرد که رویهٔ ما معتدل و منصفانه بوده. برای من درک این نکته دشوار است که چرا موضوع ادعای اشخاص راجع به خسارات ناشی از ملیشدن صنایع در مورد کشور ایران این همه محل گفتوگو قرار گرفته و حال آنکه در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله انگلستان که صنایع خود را ملی ساختهاند، چنین اشکالی پیش نیامدهاست.
ما اینطور منصفانه عمل کردهایم، مع ذلک با کمال تأسف ملاحظه میکنیم که تراستهای بینالمللی ما را مورد حمله و بایکوت خود قرار داده و از این راه خسارات عظیمی به کشور ما وارد میآورند.
آقایان قضات:
من یقین دارم اگر رسیدگی به اصل موضوع به شما محّول شده بود، حقّانیت ما را تصدیق میفرمودید و پیشنهادهایی که به شرکت ایران و انگلیس دادهایم، عادلانه تلقی مینمودید، ولی به طوری که در ابتدای بیانات خود توضیح دادم، این امر به قدری در نظر ما حیاتی و مقدس است که به هیچ صورت نمیتوانیم آن را در معرض خطر رسیدگی بیگانه قرار دهیم، ولو آنکه آن خطر هم صرف تصّور باشد.
تصمیم ملیشدن صنعت نفت، نتیجهٔ ارادهٔ سیاسی یک ملت مستقل و آزاد است. تمنا دارم به این نکته توجه بفرمایید که درخواست ما از شما این است که به اتکای مقررات منشور ملل متحد، از دخالت در موضوع خودداری فرمایید.
به بهانه ۹ ژوئن سالگرد نطق تاریخی دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه، در دفاع از ملی شدن صنعت نفت ایران