علت پرداختن به شریعتی، بهدلیل احساس نیازی بود که در این چندسال پیش آمده است. اکنون ما بهعنوان نشریهای که تلاش میکنیم بهطور طبیعی به نیاز مخاطب و نیاز جامعه توجه کنیم، این حس برای ما پیش آمده که چون معمولاً هرشماره از هفتهنامه «نیمروز» را به یک پرونده اختصاص میدهیم، براساس آن یک موضوع یا یک شخصیت را از جوانب مختلف چه موافق و چه مخالف مورد پژوهش، بحث و نقد قرار میدهیم، بنابراین این رویکرد را در شورای تحریریه و سردبیری «نیمروز» با دوستان مطرح کردیم. سپس مشاهده کردیم تقریباً شاید بیشاز ۶۰درصد این دوره از نشریه که از دوسال پیش شروع به کار کردیم و امروز تقریبا به شماره ۵۶ – ۵۷ خودش رسیده است، تاکنون با این رویکرد و روند پیش رفته است.
در سال گذشته، ما روی بحث شریعتی مبادرت به برگزاری یک میزگرد کردیم و تلاش کردیم از چهارمنظر به این شخصیت بپردازیم که در این چهارمنظر هم تلاش شد ابعاد مختلفی از شریعتی مورد بحث قرار بگیرد.
یک نگاه از منظر جامعهشناسی بود، نگاه دوم از منظر تاریخ بود، نگاه سوم از منظر حوزه ارتباطات بود و البته نگاه چهارم هم از منظر دین بود.
سال گذشته این چهارمنظر را در نشستی که در همین مکان برگزار شد، تعریف کردیم و از چهار استاد دعوت کردیم برای گفتوگو درباره شریعتی در این بخش و همچنین از موضع سیاست ما را یاری کنند. بنابراین آقایان خانیکی، مهرآیین، فیاضزاهد و غلامرضا کاشی هرکدام از زوایا و نگاه خودشان به مسئله پرداختند. ضمناینکه ما تلاش کردیم تا یادداشتهای مستقلی هم درباره ایشان و از ابعاد مختلف از سایر نویسندگان دریافت کنیم.
این روند برخلاف پیشبینی ما با استقبال روبهرو شد و به نظر من درباره سئوالی که شما به آن پرداختید؛ چرا شریعتی هنوز پساز نیمقرن زنده است و مورد توجه؟ خیلیها آمدند، رفتند و مرور زمان از فروغ آدمها کم کرد اما این موتوری که شریعتی روشن کرده بود و پشت اندیشههایش است، برای خود من هم این پرسش بود که داستان چیست؟
در جلسه سال گذشته با وجودی که در گرمای تابستان بود، شاید حدود ۱۰۰نفر آمدند. با اینکه در هفتهنامه «نیمروز» ما تلاش میکنیم فقط یکبار به یک موضوع بپردازیم، شاید شریعتی استثناء شده است که ما امسال هم دوباره گفتیم حداقل از بعد دیگر بتوانیم به آن بپردازیم. بنابراین این سئوال را مطرح کردیم که آیا شریعتی میتواند پاسخگوی پرسشهای جامعه امروز ما باشد؟ آیا حداقل میتواند به بخشی از ابهامات پاسخ بدهد؟ آیا اصلاً طرح شریعتی در روزگاری که جامعه و مردم به شدت از دین فاصله گرفتهاند، بهدلیل رویکرد حکومت دینی، امکان اینکه بتوانیم یک بازخوانی مجددی را از دین و از مفهوم مذهب فارغ از سیاست بهعنوان یک نیاز فطری بشر امروز ارائه کند، آیا نجاتبخش است؟
برخلاف صراحت شریعتی که بههرحال نسبت به خوانش رسمی و روحانی از دین همیشه با مشکل جدی روبهرو بودهاند و حتی روحانیت سنتی به شدت مخالف که چه عرض کنم در تقابل و حتی در ضدیت با شریعتی بود و به نظر من همچنان هم هست، تفکری که شاید امروز در غالب تفکر مصباح نمود و بروز دارد، بههرحال یک تفکر ضدشریعتی است. از قضا ما در نشریه سال گذشته، اصلاً یکیاز مطالب اساسی که به آن پرداختیم موضوع مصباح و شریعتی بود. ولی به هرحال امروز خوانشی که برفضای سیاسی کشور حاکم است، خیلی متأثر از نگاه آقای مصباح است و البته شاگردان ایشان. خوب اکنون موقعیت و جایگاه شریعتی در مجموعه کجای کار است؟
بنابراین این موضوع باعث شد تا در یک نشست محدود و بیشتر با حضور عزیزانی که دغدغه مسائل فکری و اندیشهای دارند، ما مسئله را باز کنیم و گفتوگوی جدی داشته باشیم و اصلاً شاید دوستان به ما بگویند که شما دارید اشتباه میکنید و نوع نگاه شما اشتباه است. بنابراین امروز ما میخواهیم این موضوع را با دوستانی که در جلسه حضور پیدا کردهاند به مشارکت بگذاریم که اصلاً چگونه به مسئله نگاه میکنید؟ آیا ما درست مشاهده میکنیم؟ ما اشتباه میکنیم؟ نقدی بر آن وارد است یا نیست؟ امروز این نسبت چیست؟ اصلاً سراغ شریعتی رفتن در حال حاضر درست است یا اشتباه است و زیانبار؟
تعهد ما این بوده است که مطالب تولیدی هفتهنامه «نیمروز» برای حلکردن مشکلات یا حداقل پاسخگویی به نیازها و پرسشهای جامعه امروزی ما باشد. بنابراین در دوسال اخیر نزدیک به هزاریادداشت که براساس تولید محتوای بوده است، انجام دادهایم و حتی یک مطلب را هم از جایی نقل نکردهایم یا بازنشر ندادهایم. عمدتاً زحمت تحریریه «نیمروز» بوده است و دوستان عزیزی که به ما لطف داشتهاند و در غالب تکنیکهای روزنامهنگاری یادداشت، مصاحبه و گزارشنویسی تلاش کردهایم که حداقل دین خودمان به جامعه و فضای روشنفکری کشور و رسانهای ادا کنیم.
* مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفتهنامه نیمروز