• امروز : چهارشنبه, ۳ بهمن , ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 22 January - 2025
::: 3405 ::: 0
0

: آخرین مطالب

زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیم‌نواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیم‌نواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه می‌خواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر» انجمن‌های مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز ناکارآمد‌ترین شورا | فتح الله اُمی نجات ایران | فتح‌ الله امّی چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟ در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنش‎گری دانشگاه بود یادی از۱۶ آذر | فتح‌ الله امّی وقایع ‎نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم ‎نواز روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخم‌ها | محمدجواد حق‌شناس سیاست‌ورزی صلح‌آمیز ایرانی از منظر کنش‌گری مرزی | مقصود فراستخواه* دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت | علی‌اصغر سیدآبادی* دلایل دوری از سیاست دوستی در جریان‌های سیاسی امروز با رویکرد شناختی | عباسعلی رهبر* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) نگاهی به جریان پایتخت‌گزینی در تاریخ ایران | غلامحسین تکمیل همایون در پایتخت‌ گزینیِ تهران | مرتضی رحیم‌نواز* تهران و چالش انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی* آخرالزمان یا جنگی بزرگ در خاورمیانه؟! | هادی طلوعی* اردن و سیستم جدید انتخاباتی | نصرت الله تاجیک* تهران، پایتخت هفت هزار ساله | محمدجواد حق شناس نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای می‌گذارند | مانوئل فاتک، کریستوف‌تری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد حرکت به روی یال جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه | مرتضی‌ رحیم‌نواز داستان آشنایی یک شاعر

1

آخرالزمان یا جنگی بزرگ در خاورمیانه؟! | هادی طلوعی*

  • کد خبر : 17945
آخرالزمان یا جنگی بزرگ در خاورمیانه؟! | هادی طلوعی*
در صورتی که جنگ بزرگ و نهایی ایران و اسرائیل آغاز شود، به مثابه آخرالزمان تعبیر می‌شود. در ابتدا واکنش احتمالی ایران به حملات اسرائیل به تأسیسات اتمی خویش، موشک‌باران بیشتر مراکز صنعتی و نظامی آن خواهد بود. سپس اهداف حیاتی و اقتصادی ایران ممکن است مورد تعرض اسرائیل قرار گیرد.

در آستانه سالگرد جنگ میان جنبش مقاومت اسلامی حماس و دولت اسرائیل (اکتبر ۲۰۲۴) حداقل از ۵ محور در داخل خاک ایران و طی دو مرحله، موجی از موشک‌های بالستیک با سرعتی فراصوت به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک شدند. این دومین نوبت از حملات موشکی ایران به اسرائیل محسوب می‌شد؛ اما از نظر شمار و حجم تسلیحات و وسعت عملیات دو برابر حمله قبلی در ماه آوریل همان سال بود. ایران با این عملیات بی‌سابقه و متحورانه نشان داد که برای احیاء بازدارندگی خویش حاضر است تا آستانه جنگی منطقه‌ای با اسرائیل پیش برود. بازدارندگی که پس از عملیات ترور اسماعیل هنیه در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایران و سپس ضربات اسرائیل به گروه حزب‌الله لبنان با انفجار ابزارهای ارتباطی و حذف رهبران سیاسی و نظامی آن تضعیف شده بود. حاصل این عملیات‌ها سران اسرائیل را سرمست از غرور نموده بود و حتی به طور تلویحی ایران را جزء اهداف احتمالی بعدی در جنگ برمی‌شمردند.

در عرصه روابط بین‌الملل بازدارنگی رایج‌ترین مفهومی است که کشورها برای مقابله با تهدیدات حیاتی خویش بدان توسل می‌جویند. بازدارنگی اصولاً به معنای قابلیت تحمیل خسارات غیرقابل تحمل بر کشور متخاصم و برانگیختن آگاهی آن در محاسبه سود و زیان هزینه‌های احتمالی اقداماتش است. البته این قابلیت بایستی واقعی باشد، یعنی تهدید، حریف را به این باور برساند که طرف مقابل از چنین توانمندی برخوردار است. به عبارتی عقلانی بودن تهدید، شرط اعتبار آن به حساب می‌آید. کشوری که به دنبال بازدارندگی است، نه تنها باید دارای قدرت فائقه بوده و مقاصد نظامی و مجازات‌ها را به حریفان انتقال دهد، بلکه بایستی این باور را در کشور متخاصم ایجاد کند که در صورت تخطی از حدود ممنوعه، مجازات‌های اعلام شده قطعاً به اجرا درمی‌آید.

از زاویه جنگ کنونی، اقدام ایران نوعی اعلام آمادگی به اسرائیل و حامیان جهانی آن بود که در صورت لزوم، تهران انگیزه و توانمندی کافی را برای ورود به جنگی عظیم با اسرائیل خواهد داشت. در نگاه نخست اقدام ایران منطقی و ناشی از مقتضیات بقا در دنیایی است که ویژگی بارز آن حاکمیت عریان قدرت‌طلبی میان بازیگران اصلی روابط بین‌الملل یعنی دولت‌ها است. به نوعی ایران برای پیشگیری از جنگ بزرگ (حفظ صلح)، حریف (اسرائیل) را از تعرض به منافع حیاتی و امنیت سرزمینی خویش بازمی‌داشت. اما این نگاه به هیچ عنوان مورد پذیرش اسرائیل یا متحد اصلی آن در جهان غرب یعنی آمریکا نیست. اسرائیل از گذشته و در طی جنگ‌هایی که با کشورهای عربی داشت، اینچنین مورد تهاجم قرار نگرفته بود. هرگز پایتخت آن و مراکز جمعیتی بمباران نشده و از حاشیه امنی در نبردهای فراسرزمینی برخوردار بود. بنابراین در اثر این حمله بازدارندگی نظامی و متعاقب آن امنیت ملی اسرائیل به خطر افتاد. طبیعی است که اسرائیل از انگیزه کافی برای پاسخگویی به ایران در جهت اعاده نظم سابق (حفاظت از شهروندان غیرنظامی) در برابر حملات خارجی برخوردار باشد. بر این مبنا واکنش نظامی اسرائیل و تهاجم به حریم هوایی ایران بسیار محتمل است. این نکته‌ای است که بایستی مورد توجه دست‌اندرکاران سیاست خارجی و استراتژیست‌های نظامی ایران قرار گیرد.

تا قبل از سال ۲۰۲۴ مقابله ایران با اسرائیل عمدتاً در قالب حمایت از جنبش‌های مبارز فلسطینی و لبنانی در برابر تجاوزات اسرائیل بود و هیچ گاه به سطح رویارویی نظامی نمی‌رسید. واکنش‌های اسرائیل نیز بیشتر بر تضعیف یا شکست متحدین ایران و ترور مقامات سیاسی ـ نظامی این جنبش‌ها متمرکز بود. هرچند اقدامات اسرائیل در سال‌های اخیر با تحور بیشتری صورت می‌گرفت و به عرصه‌های حملات سایبری و خرابکاری صنعتی در تأسیسات نظامی ـ راهبردی ایران و ترور یا قتل دست‌اندرکاران صنایع هسته‌ای گسترش یافت. اما از آنجا که اسرائیل هیچ‌گاه مسئولیت چنین اقداماتی را نمی‌پذیرفت، بنابر ملاحظاتی ایران را از پاسخ متقابل آسوده می‌ساخت. بدین ترتیب خطوط بازدارندگی ایران ـ اسرائیل بر پایه پرهیز از تعرض مستقیم نظامی به خاک همدیگر استوار شده بود. اما اکنون این منطق دیگر برقرار نیست.

از سوی دیگر اسرائیل به طور غیررسمی یک قدرت اتمی است و بنابر تخمین‌ها حدود ۲۰۰ بمب هسته‌ای تولید کرده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، همواره منطق حاکم بر روابط نظامی کشورهای دارنده سلاح اتمی، پیشگیری از اقدام به جنگ سراسری بود. چراکه جنگ اتمی هیچ سابقه‌ای در روابط بین‌الملل نداشت تا بتوان به میزان تخریب‌های احتمالی یا سود و زیان آن پرداخت. تنها تجربه بشر از جنگ هسته‌ای، با کاربرد یکجانبه این نوع از سلاح‌ها، منوط به بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن توسط آمریکا بود که با کشتاری وحشتناک و خرابی‌های عظیم همراه شد. اما جنگ‌هایی که تاکنون به اتکای تسلیحات متعارف رخ داده است، از قابلیت پیش بینی در مورد شدت و ضعف آن و حجم تلفات و آسیب‌های متصور برخوردار است. اکنون این ملاحظات در مناسبات ایران و اسرائیل نادیده گرفته شده است. چراکه اسرائیل در این ایام به طور فزاینده‌ای بر تهدیدات نظامی علیه ایران اصرار می‌ورود و همواره از هدف گرفتن تأسیسات نفتی و پتروشیمی، مراکز هسته‌ای یا پایگاه‌های نظامی سخن می‌گوید. ایران نیز در مقابل اعلام کرده است که تعرض اسرائیل به داخل خاکش با پاسخ مجدد مواجه خواهد شد. بنابراین اکنون جنگ از آنچه تصور می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است.

به باور نگارنده این حادثه یک جنگ سهمگین با پیامدهای عظیم منطقه‌ای و جهانی خواهد بود. چراکه دو جبهه محور مقاومت به رهبری ایران با حضور بازیگران غیردولتی شامل گروه‌های حزب‌الله لبنان، جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی)، شبه نظامیان انصارالله یمن و دولت سوریه را شامل می‌شود و در جبهه مقابل هم اسرائیل با حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا قرار می‌گیرند. بدیهی است که جبهه غربی از امکانات مالی و تجهیزات نظامی قدرتمندی برخوردار است و ایران در صورت بروز یک جنگ فراگیر منطقه‌ای، آسیب‌های قابل توجهی خواهد دید. کشورهای عربی نیز همچون عربستان، امارات، کویت و بحرین در ابتدا بی‌طرف خواهند بود، اما با شعله‌ور شدن جنگ به دامن غرب پناه می‌برند. به نظر می‌رسد، اسرائیل سناریوی وحشتناکی را پیش روی ایران و خاورمیانه ترسیم کرده است. چنانکه از فردای ۷ اکتبر اسرائیل به دلیل ناتوانی در کسب اهداف اعلامی چون شکست کامل جنبش‌های مقاومت در فلسطین و لبنان به دنبال گشودن جبهه‌های جدید نبرد با ایران بوده است. در این سناریو جنگ فلسطینی (عربی) ـ اسرائیلی به رویارویی مستقیم ایران و آمریکا یا غرب تبدیل می‌شود و ذیل این تحول میزان آسیب‌پذیری اسرائیل کاهش می‌یابد. به دلیل اینکه ابتکارات صلح در فلسطین تاکنون ناموفق بوده، طبیعتاً دامنه جنگ گسترش یافته و کشورهای بیشتری مانند لبنان، سوریه، یمن و ایران را درگیر کرده است. حال تصور کنید که این جنگ به یک هماورد منطقه‌ای تبدیل شود. آنگاه ایران چه گزینه‌هایی پیش رو دارد؟

با امیدواری به حفظ صلح و پرهیز از گسترش ابعاد جنگ، نکاتی از پیش‌بینی‌های مفسران سیاسی که ما را از آینده‌ای خونین در خاورمیانه می‌ترسانند، ذیلاً آورده می‌شود.

در صورتی که جنگ بزرگ و نهایی ایران و اسرائیل آغاز شود، به مثابه آخرالزمان تعبیر می‌شود. در ابتدا واکنش احتمالی ایران به حملات اسرائیل به تأسیسات اتمی خویش، موشک‌باران بیشتر مراکز صنعتی و نظامی آن خواهد بود. سپس اهداف حیاتی و اقتصادی ایران ممکن است مورد تعرض اسرائیل قرار گیرد. ضمن اینکه در مرحله بعدی جنگ، مراکز شهری و جمعیت غیرنظامی طرفین مورد هدف قرار می‌گیرد. در این مقطع ایالات متحده ابتکار دیپلماتیک گذشته که شامل حمایت از اسرائیل و پرهیز همزمان از شروع جنگ با ایران و مدیریت تنش است را نادیده می‌گیرد. ایران نیز در مقابل پایگاه‌های نظامی آمریکا را به عنوان هدفی مشروع برای حملات خویش تلقی خواهد کرد. در این مرحله جنگ ایران ـ اسرائیل به حد کافی ابعاد منطقه‌ای یافته و آتش جنگ به آسانی دامن کشورهای بی‌طرف همچون اردن را دربرمی‌گیرد. آخرین حربه ایران برای پیشبرد اقدامات جنگی، انسداد تنگه هرمز به وسیله تله‌های مین‌گذاری شده یا آزمایش نظامی اتمی با پذیرفتن همه تبعاتش خواهد بود. در وضعیت جدید ممکن است کشورهای ثروتمند عربی نیز به جبهه غرب پیوسته تا به خیال خویش برای همیشه از تهدیدات ایران آسوده شوند. در این سناریو سرنوشت ایران در برابر اتحاد کشورهای اروپایی، آمریکا و اعراب حاشیه خلیج فارس آسیب‌پذیر می‌شود. البته در این میان اسرائیل آسیب و خسارات غیرقابل جبرانی می‌بیند، اما حاکمیت جمهوری اسلامی نیز به خطر می‌افتد.

به باور نگارنده برای جلوگیری از تحقق این سناریوی ترسناک، بایستی کانال‌های ارتباطی را با کشورهای بی‌طرف مانند اعراب یا ایالات متحده حفظ نمود. همچنین ضروری است تا پیش از آسیب‌های بیشتر به ساختار حزب‌الله و قدرت رزمی آن، آتش جنگ در لبنان خاموش گردد. این امر ممکن است به منزله عقب‌نشینی موقت در برابر اسرائیل تفسیر شود، اما مدیریت تنش و پیشگیری از سرایت جنگ به کشورهای بیشتر دستاوردی بزرگ برای ایران و ضامن بقا و حفاظت از متحدان منطقه‌ای آن خواهد بود. بایستی این واقعیت را پذیرفت که دستیابی به صلح و خاموش نمودن آتش جنگ در غزه بسیار آسان‌تر از وضعیتی است که اسرائیل به پایتخت‌های عربی بیشتری دست‌درازی می‌کند.


* دکترای علوم سیاسی و مدرس دانشگاه

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=17945
  • 33 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.