مناظرۀ تلویزیونی دیشب (شامگاه هشتم بهمن) خانمها معصومۀ ابتکار و انسیۀ خزعلی در برنامۀ تلویزیونی «شیوه» بیش از آنکه دربارۀ مسایل و حقوق زنان باشد، سیاسی بود و انگار سید محمد خاتمی یا حسن روحانی با محمود احمدینژاد یا ابراهیم رییسی مناظره میکند و جای شگفتی هم نبود چون خانم ابتکار معاون دو رییس جمهور (خاتمی و روحانی) بوده و خانم خزعلی معاون رییس جمهوری فعلی است و اگرچه از خواهرش میانهروتر و طبعا در حال حاضر منتقد احمدینژاد امروزی است اما به جریانی تعلق دارد که روزی او را برکشید.
هر چند هوش و حواس مردم به زلزلۀ خوی و حملۀ پهپادی به اصفهان و ماجرای سفارت جمهوری آذربایجان و بحث فروش اموال دولتی به از ما بهتران و البته قیمت ارز و گوشت است و از پیش مشخص بود خانم ابتکار چه خواهد گفت و خانم خزعلی چه و اگرچه در مناظره بنابر قانع کردن طرف مقابل نیست چون در واقع با مخاطبان سخن میگویند و به بهانۀ مناظرۀ دو مقام قبلی و فعلی حوزۀ زنان ۱۸ نکته قابل یادآوری است:
مهمترین بخش مناظره آنجا بود که تا خانم خزعلی از آموزش زنان گفت خانم ابتکار بیدرنگ طعنه زد: بگویید در چارچوب همان سند ۲۰۳۰ که برای ما حرام بود و برای شما حلال شده است. خانم خزعلی هم هر چند تکذیب نکرد اما گفت با حق تحفظ پذیرفتهایم. تا روشن شود ۲۰۳۰ برای نواصولگرایان ذنب لایغفر نیست! (ساعتی پیش البته خانم خزعلی در توییتی در توییتر فیلتر شده در صدد اصلاح و در واقع تغییر سخن دیشب خود برآمد و نوشت: جمهوری اسلامی ایران همچنان بر موضع خود در مخالفت با اجرای بند آموزش سند ۲۰۳۰ در کشور پابرجاست و مدیریت گروه توانمندسازی اقتصادی آیورا که ایران به مدت دو سال عهده دار آن است ارتباطی با ۲۰۳۰ ندارد)
دوم: «برابری» اصطلاحی مدرن و برآمده از انقلاب فرانسه و غیردینی است و از این رو نزد برخی از سنتگرایان هر متنی که بر برابری تأکید کند غیردینی تلقی میشود به همین خاطر خانم خزعلی تصریح کرد: عدالت از برابری بالاتر است. (چرا که در نگاه سنتی نه زن با مرد برابر است نه عالم با عامی). خانم ابتکار البته وراد این بحث نشد چون نمیخواست مباحث جدلی و فقهی پیش آید. با این حال صراحت خانم خزعلی در نفی برابری از حیث بیان صادقانه ستودنی بود. (در ادامه و برای یرهیز از تکرار “خانم” را برای او و طرف دیگر نخواهم آورد)
سوم: در یکی از اولین برنامه های “شیوه” پس از ۲۵ شهریور که بین غلامحسین کرباسچی و عبدالله گنجی انجام شد هر دو طرف تصریح کردند ۲۰ میلیون زن ایرانی حجاب حداکثری ندارند یعنی چادر نمی پوشند واگر قوانین سختگیرانه معیار باشد بدحجاب یا کمحجاب یا شلحجاب یا به تعبیر رهبری «ضعیفالحجاب» هستند. با این وصف نزد این ۲۰ میلیون دختر و زن ایرانی اگر کسی به سیاست علاقه نداشته باشد و نداند ابتکار و خزعلی به دو اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا تعلق دارند یا از این تقسیمبندی عبور کرده باشد، طبعا هیچ یک از این دو با پوشش حداکثری و چادر نماینده آنان به حساب نمیآمد. هر چند خانم ابتکار هم به خاطر علایق محیط زیستی و هم شاید جنبش سبز، جدای چادر سیاه، سبزپوش است. او البته از ابتدا چادری نبود و بعد از آن که معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست شد و در دیداری با رهبری به خواست خانم زهرا شجاعی معاون امور زنان در آن نشست چادر پوشید و بعدتر همان پوشش را حفظ کرد. خزعلی اما فرزند یکی از سنتیترین فقیهان شورای نگهبان و طبعا از ابتدا چادری بوده است
چهارم: ابتکار خود را نمایندۀ معترضان ندانست و چند بار گفت باید از آنان دعوت میکردید. موضعی شبیه آنچه محمد قوچانی ( مدیر و سردبیبر مجلۀ آگاهینو) در همین برنامه گفت. طرف او اما به گونهای سخن میگفت که انگار ابتکار از جانب آنان هم نمایندگی دارد
پنجم: دفاع صریح ابتکار از شعار «زن، زندگی، آزادی» در حالی بود که خزعلی هم ادبیات مردان اصولگرا علیه این شعار را تکرار نکرد و گفت: آزادی یکی از شعارهای سه گانه انقلاب اسلامی بوده و دربارۀ زن و زندگی هم به جملهای از آیتالله خامنهای استناد کرد.
ششم: ابتکار به کنگرۀ پر سر و صدای «زنان تأثیرگذار» هم اشاره و از یاد نکردن از مریم میرزاخانی نابغۀ فقید ریاضی انتقاد کرد. خزعلی هم گفت: انشاءالله در آینده شاهد مریم میرزاخانیها خواهیم بود. حال آنکه هیچ یک از دعوت شدگان شباهتی با ویژگیهای او نداشتند.
هفتم: اشارۀ ابتکار به «زندانیان سیاسی که به خاطر اظهار نظر در حبساند» و آرزوی آزادی آنان واکنش خزعلی را در پی داشت که گفت: به خاطر اظهار نظر نبوده است. ابتکار اما گفت: بوده است. چند سال قبل که در مناظرۀ روز دانشجو در تلویزیون مقابل دکتر روحالامینی نشست هم اینگونه شروع کرد: با یاد «محسن» شهید شما و «محسن»های زندانی ما که به محسن میردامادی و محسن صفایی فراهانی اشاره داشت.
هشتم: لحن و ادبیات انسیۀ خزعلی با زنان اصولگرایی که قبلا دعوت شده بودند خصوصا خانم فریبا علاسوند کاملا تفاوت داشت چرا که سلیس و صریح سخن میگفت. نه میپیچاند و نه میفلسفید. هر چند هر جا توانست طعنه زد. آنجا که قتل همسر محمد علی نجفی به دست مقام سابق اصلاحطلب را یادآور شد یا از تعبیر «آواربرداری» استفاده کرد یا گفت “به یاد داریم که گفتند خودمان هم صبح جمعه باخبر شدیم” انگار احمدینژاد به جای او حرف میزد و هنگامی که ابتکار، ریاست جمهوری ابراهیم رییسی در غیاب نصف واجداین شرایط و بدون رقابت جدی را یادآور شد و دولت را فاقد پشتوانۀ اجتماعی توصیف کرد انگار حسن روحانی است که صحبت میکند. خاتمی و احمدینژاد با هم مناظره نکردهاند ولی مناظرههای روحانی و رییسی در یادها مانده است.
نهم: اشارات مکرر خزعلی به آبان ۹۸ برای آن بود که بپرسد چرا موضع اصلاحطلبان در قبال آبان ۹۸ با شهریور ۱۴۰۱ متفاوت است. آیا به خاطر آن که در آن زمان دولت روحانی بر سر کار بود که اگرچه اصلاح طلب نبود اما مورد حمایت اصلاح طلبان بود و اکنون ابراهیم رییسی بر سر کار است؟ حتی گفت چرا از فرمانداری که دستور تیر داد حمایت شد. در اینجا هم مشخص بود که خزعلی ملاحظات ابتکار را ندارد که چندان بر آبان درنگ نکرد اما گفت گلوله در پاسخ به اعتراض هر جا به کار رود محکوم است.
دهم: خزعلی میتوانست به شیوۀ احمدینژاد مچ بگیرد که چرا فرزند یکی از اشغالکنندگان سفارت آمریکا که با عنوان «خواهر مری» مدتی به خاطر تسلط به انگلیسی سخنگوی دانشجویان هم بوده هماینک در آمریکاست اما نگفت شاید چون فرزند خود او هم در آن سامان است یا چون نمیخواست کار به جدل بکشد یا اخلاق را زیر پا بگذارد.
یازدهم: خزعلی مخاطب اصلی خود را زنان خانهدار قرار داده بود و از بیمۀ آنان و تجلیل از خانهداری سخن گفت چون میدانست ابتکار با پوشش چادر و سابقۀ فعالیت سیاسی و مقام دولتی هر قدر هم روشنفکر باشد نمیتواند خود را نمایندۀ روشنفکران سکولار و فمیسنیتها معرفی کند. ضمن این که هر چند در دولت دوم از ناچاری روحانی در تن دادن به کنار گذاشتن خانم شهیندُختِ مولاوردی معاون زنان شد ولی چه در دو دولت خاتمی و چه دولت اول روحانی رییس سازمان محیط زیست بوده نه فعال حقوق زنان. شاید به همین خاطر تلویزیون ترجیح داد از او دعوت کند نه از مولاوردی.
دوازدهم: هر چند خزعلی میکوشید بر مخاطب عام اثر بگذارد و کاری با مخاطب خاص نداشت اما اصرار بر طبیعی جلوه دادن مرگ مهسا امینی توی ذوق مخاطب میزد چرا که جدای بحث ضربه یا سکته و گزارش پزشکی قانونی در نفی ضربه چنان که آقای قالیباف به صراحت در تلویزیون گفت اتفاق در بازداشتگاه پلیس رخ داده است. بعید است خانم خزعلی نداند وقتی شخصی را خلاف میل جایی نگاه میدارند مسؤولیت با نگاهدارنده است و این که به جای بازداشت از واژۀ «هدایت» استفاده کنند رافع مسؤولیت نیست و اصلا اگر مرگ در مقر پلیس مشکلی ایجاد نمیکرد همکاران روزنامهنگار ما هم چه بسا به خاطر گزارشهاشان در زندان نبودند.
سیزدهم: در نگاه ابتکار مهمترین مانع در پیشبُرد برنامههای زنان در دو دولت اصلاحات و اعتدال همکاری نکردن دستگاههای دیگر بود و از این رو بارها گفت حالا که حکومت یکدستِ یکدست شده دیگر بهانهای نیست. او به عنوان مثال به لایحۀ جلوگیری از خشونت علیه زنان که در دولت روحانی و با امضای رییس جمهور وقت و رییس وقت قوۀ قضاییه (رییس جمهور کنونی) تسلیم مجلس شد اشاره کرد و گفت دو سال در مجلس ماند و تازه در کمیسیون تصویب شده است. خزعلی اما یکدست شدن حکومت را پررنگ نمیکرد و مدام میپرسید چرا در آن ۱۶سال خودتان انجام ندادید و ابتکار نگفت او بیشتر این دوران در سازمان محیط زیست بوده و برخی از اقدامات را برشمرد.
چهاردهم: وقنی ابتکار به انتصا سفیران زن در دولت روحانی و دوران وزارت جواد ظریف اشاره کرد خزعلی هم می خواست آمار بدهد اما ابتکار گفت: مدیران مدارس دخترانه را در فهرست مدیران زن نیاورید. منظور مدیران عالی است. مدیران مدارس دخترانه مدیر میانی هم به حساب نمیآیند. خزعلی دیگر سراغ آمارهای این گونه نرفت.
پانزدهم: خزعلی غیر مستقیم ابتکار یا همکاران او را متهم کرد به خارجی ها خط می دادند که فشار بیاورند تا آنان بتوانند امتیاز بگیرند و از زن سیاه پوستی گفت که چند سال پیش در کنفرانسی این موضوع را با او در میان گذاشته و امسال در زمرۀ دعوت شدگان کنگرۀ زنان تأثیرگذار بوده است. ابتکار اما به این ادعا اعتنا نکرد و حتی وقتی خزعلی گفت چرا باید از فیفا بخواهیم برای ورود زنان به ورزشگاهها دخالت کند، نگفت خوب! اقدام میکردید تا کار به دخالت و هشدار فیفا نکشد.
شانزدهم: در یادداشت سیاسی و گزارش گونه نباید سراغ تخیل رفت ولی میتوان تصور کرد پدران این دو خانم که چهره در نقاب خاک کشیدهاند دوباره حیات مییافتند و این برنامه را تماشا میکردند.
پدر خانم انسیه خزعلی ( آیتالله شیخ ابوالقاسم خزعلی) یک روحای سنتگرا و حامل پیام مراجع قم برای امام خمینی در سال ۱۳۵۸ بود که خواستار شرط مرد بودن یا منع ریاست جموری زنان در قانون اساسی بودند و رهبر فقید انقلاب به دکتر بهشتی ارجاع می دهد و او با زیرکی و مهارت کلمۀ «رجال» را قرار می دهد تا هم معنی «مردان» در آن مستتر باشد و هم بتوان توجیه کرد رجال در فارسی منحصر به زنان نیست و هر چهرۀ برجسته و شاخص سیاسی را دربرمیگیرد. با چنین دیدگاهی شاید بتوان تصور کرد مرحوم خزعلی از این که دخترش معاون رییس جمهور شده اگر هم مخالف نباشد چندان هم راضی نباشد هر چند نارضایتی اصلی او به خاطر برادران خانم خزعلی باید باشد که یکی – دکتر مهدی- مواضع سیاسی انتقادی دارد هر چند منتقدین به او کاملا اعتماد ندارند و پسر کوچکتر که با نامی دیگر وارد وادی موسیقی شده است. ( محمد حسین متولد ۱۳۶۱ با نام هنری سمیر زند).
پدر خانم معصومه ابتکار ( دکتر تقی ابتکار که چند ماه در دوران مسؤولیت نیروهای ملی رییس محیط زیست بود) بگوید: نیلوفر! زیادی سیاسی و مذهبی شدهای.
هفدهم: با این همه چنانچه گفته شد نسل تغییر کرده و کاش مناظره میان خانم خزعلی با دخترانی که متولد دهۀ ۸۰ هستند و جای دختر خانم ابتکار (متولد ۱۳۳۹) یا خانم خزعلی (متولد ۱۳۴۲) انجام میشد. کما این که معصومه ابتکار هم ۱۹ ساله بود که به دانشجویان پیرو خط امام پیوست و انسیه خزعلی هم ۱۷ ساله بود که به فعالیت سیاسی پرداخت و غالب دختران جوان امروز که به خانواده های صاحب منصبان منسوب نیستند در ۲۰ سالگی و به لطف فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اطلاعات گستردهتر و متنوعتری دارند و نه به دنبال آرمانهای نسل ابتکار و خزعلی که واقعا در پی زن، زندگی و آزادیاند.
اصولگرایی ایرانی اما ترجیح داده به جان زن از خانواده و مادر بگوید نه زن بما هو زن. یک سبک خاص زندگی را ترویج کند و همۀ سبکها را به رسمیت نشناسد چندان که در کتاب های درسی مشهود است و آزادی را اگرچه نفی نمیکند اما غیبت آن در ادبیات آنان و ترجیح تعابیر دیگر بر همه عیان است و برخی از نمایندگان مجلس اصولگرا که جای دیگر به بازی گرفته نمیشوند این روزها عریانتر از قبل با برخی طرحها که خامی آنها اسباب انتقاد خودشان هم شده رسما به دنبال بستن دهانها هستند!
هجدهم: حامیان ورود زنان به سیاست به دنبال تلطیف سیاست بودند اما تجربه نشان داده زنان بیش از آن که بتوانند بر سیاست تأثیر بگذارند و آن را تلطیف کنند خود تأثیر میپذیرند. چندان که دیشب میشد به جای خانم ابتکار آقایان خاتمی و روحانی را نشاند و به جای خانم خزعلی هم آقایان رییسی و گاهی احمدینژادِ متقدم را!