وضعیت کنونی زمان خاموشی و انفعال و انتظار نیست. بلکه زمان ساختن است. آزادی، برابری و دموکراسی را باید ساخت. ایران آینده را آنگونه که تصور میکنیم و میخواهیم باید بسازیم. نباید گمان کرد که پشت ابرهای تاریکی خورشید گرم و درخشان آزادی منتظر ما است و فقط کافی است ابرها کنار بروند. حالا که جمعیتی داریم و اتحادی، حالا که ” امر جمعی” دغدغه ماست ، حالا که خشمی داریم و بغضی، حالا که غم جوانان از دست رفته بر شانههای ما سنگینی میکند، کار کنیم و رویای جمعی خود را بسازیم. سیلاب حوادث ممکن است پیش از آنکه ما فکر کنیم به راه بیفتد. ما در دوران خطیری هستیم.
باید “زن، زندگی ،آزادی” را به مطالبهای مدنی و گسترده تبدیل کرد .لازم است شکل سیاسی ،حقوقی و قانونی ایران دموکراتیک، شیوه رسیدن به آن و موانع جدی آن به دقت معرفی شوند. باید نابرابریهای جنسیتی، دینی و همه اشکال تبعیض به شکل مساله و مطالبه درآیند .نابرابری در تاریخ و زبان ما نهادینه شدهاست . تاریخ نابرابری را آشکار و افشا کنیم و زبان را از زنستیزی و قومستیزی پاک گردانیم .
” زن،زندگی،آزادی” بزرگتر از تغییری سیاسی است و باید تفسیر حقوقی و سیاسی، تفسیر دینی متناسب خود و ادبیات و هنر خود را داشته باشد. فراموش نکنیم که در برخی مناطق ایران زنان از حقوق اولیه و حتی قانونی خود به دلیل باورهای محلی محروم اند. اقلیتها نیز همین طور.
درسها ، کلاسها و سخنرانیها را برگزار کنیم و در آنها درباره ایران سخن بگوییم.فعالیت هنری و ادبی موثر بکنیم. هنر و ادبیات آزاد را نشان دهیم و از آن حمایت کنیم .هنر و ادبیات آزادی را بسازیم. کارهای موثر را درحوزههای گوناگون همرسان کنیم و در آنها مشارکت جمعی داشتهباشیم.
اعتراض بکنیم .باید درباره شیوههای مدنی و موثر اعتراض و انتقاد صحبت کرد. شهامت اعتراض را به دست آوریم و در دیگران گسترش بدهیم. شعار روشنگر این جنبش این بودهاست که : “جرات آزاد بودن داشتهباش”.
درباره اختلاف نظرها و شیوههای رفع آنها ، درباره دیگر پذیری و همگرایی ،درباره حقوق بشر و لزوم کثرتگرایی، درباره تفکر انتقادی و توان نقد اخبار و آراء ،درباره بهترین شیوههای با هم بودن صحبت بکنیم. .باید جامعه چنان قوی ، حقخواه و نسبت به نابرابری و نقض حقوق حساس باشد که هزینه نقضحقوق برای هر صاحب قدرتی در جامعه بالا برود.
نگذاریم جمعیتی که بهدست آوردهایم پراکنده شود. نگذاریم صدای جمعی ما گنگ و کماثر شود. در وضعیت بیرسانگی و بینمایندگی ، صداهای خودمان یعنی این فضای مجازی و فضاهای واقعی اجتماع و گفتگو را گرم ، پویا، متکثر و نقاد نگهداریم. منزوی نباشیم و نشویم.
آزادی را باید ساخت.
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک
یک سخن در میانه نبود:
ــ آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!