روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: افسوس که هنوز عناصری با پیشانیهای پینه بسته، شعارهای دوآتشه، ژستهای سوپرانقلابی و گفتارها و نوشتارهای بشدت افراطی در حال بردن همه چیز به لبه پرتگاه هستند و در عین حال کسی به این فکر نمیافتد که اینهمه نفرت افکنی در داخل و مانع پیشرفت کارهای بزرگ شدن در روابط بینالملل، با چه هدفی صورت میگیرد.
روزنامه جمهوری اسلامی درسرمقاله خود به قلم محمد مهاجری با عنوان «باز هم غفلت از ایلی کوهنهای داخلی!» این گونه آورده است:
ما قلم به دست نگرفتهایم که قضاوت کنیم. قضاوت، وظیفه قاضی است، کسی که درسش را خوانده، آموزشش را دیده و جایگاه اجتماعیش دادرسی است.
کار قلم به دستان، علاوه بر ثبت وقایع و تحلیل و تفسیر عملکردها، پیشبینی آنچه ممکن است رخ بدهد و هشدار دادن درباره خطرها و تهدیدهاست. بنابراین، از این قلم انتظار نداشته باشید نظر بدهد فلان شخص که چند روز قبل به جرم جاسوسی برای انگلیس اعدام شد، استحقاق چنین مجازاتی را داشت یا نه، این را باید قانون بگوید و مجری آن که قاضی است. بعد از آنکه قاضی به وظیفه خودش عمل کرد، نوبت به اقشاری از مردم جامعه میرسد که درباره چگونگی شکل گرفتن چنین وقایعی فکر کنند و برای مصون ماندن جامعه از عوارض منفی آنها چارهای بیندیشند و مانع تکرار خسرانها شوند. اهالی رسانه و قلم به دستان، یکی از این اقشارند.
حرف امروز این قلم اینست که اعدام یک جاسوس فقط وقتی اثر مصونیت بخشی خود را در جامعه برجای خواهد گذاشت که متولیان امور با ردیابی شیوههای بکار گرفته شده توسط او، به سراغ نمونههای مشابه بروند و اجازه ندهند افراد دیگری با استفاده از همان شیوهها اهداف بیگانگان را دنبال کنند و محقق سازند.
دیدیم که پیشانی پینه بسته هم میتواند ابزاری برای خیانت باشد، دیدیم که سوابق انقلابی گری هم میتواند وسیلهای برای فریب باشد، دیدیم که تندروی و توسل به شعارهای دوآتشه علیه این و آن هم میتواند پوششی برای چهرههای دست آموز دشمنان باشد و دیدیم که شعارهای آتشین علیه قدرتهای خارجی دادن و مخالفت با برجام و افایتیاف هم میتواند راهی برای جلوگیری است
افشای چهره واقعی این جاسوسه، عوارضی در داخل داشت و موجب حذفها و جابجائیهائی شد ولی افسوس که هنوز عناصری با پیشانیهای پینه بسته، شعارهای دوآتشه، ژستهای سوپرانقلابی و گفتارها و نوشتارهای بشدت افراطی در حال بردن همه چیز به لبه پرتگاه هستند و در عین حال کسی به این فکر نمیافتد که اینهمه نفرت افکنی در داخل و مانع پیشرفت کارهای بزرگ شدن در روابط بینالملل، با چه هدفی صورت میگیرد.
کسی به این سؤال جواب نمیدهد که ایلی کوهنها و کاترین شکدمهای داخلی ما چرا آزادانه به کار خود ادامه میدهند و از رهگذر خدمات درخشان! آنها هر روز تحریمها بیشتر، حلقه محاصره تنگتر، معیشت مردم سختتر و سفرهها کوچکتر میشوند؟
تکرار این نکته را در حاشیه اعدام جاسوس انگلیس لازم میدانیم که حرف امروز ما اینست که اعدام یک جاسوس فقط وقتی اثر مصونیت بخشی خود را در جامعه برجای خواهد گذاشت که متولیان امور با ردیابی شیوههای بکار گرفته شده توسط او، به سراغ نمونههای مشابه بروند و اجازه ندهند افراد دیگری با استفاده از همان شیوهها اهداف بیگانگان را دنبال کنند و محقق سازند