افزایش ناگهانی قیمت ارز بهصورت ویژه بر بازار کالا و خدمات، اثر مستقیم گذاشته است. به این دلیل زمانی که ارزش پول ملی کشور کاهش پیدا میکند این وضعیت بر زندگی طبقه متوسط و ضعیف جامعه تأثیر منفی داشته و دارد.
اگر ارزش پول ملی براثر شوکهای خارجی یا متغیرهای برونزا دچار کاهش شود، این شرایط قدرت خرید طبقات ضعیف را کاهش میدهد.
وقتی میگوییم طبقات متوسط و ضعیف آسیب میبینند بهاینعلت است که اقلیتی از این شرایط منتفع میشوند. افرادی که املاک مجلل دارند یا املاکی بیش از نیاز مصرفی خود و خانواده خوددارند یا ماشینهای متعدد و لوکس دارند یا کالاهای سرمایهای دارند، این دسته از افراد در شرایط بالا رفتن قیمت ارز سود میکنند.
سرمایه این اقلیت چند برابر میشود درحالیکه هزینه مصرفی آنها ثابت باقیمانده است. این گروه با چند برابر شدن سرمایه خود انگیزه پیدا میکنند و تلاش دارند تا با سرمایهگذاری بیشتر به اندوخته خود اضافه کنند.
در کشورهای پیشرفته ابزار مالیات میتواند مهارکننده تورم باشد و با عملکردی که به نفع اقتصاد و تولید دارد، از عمیق شدن شکاف طبقاتی جلوگیری میکند.
به عقیده نگارنده اقتصاد ایران از سه نوع بیانضباطی رنج میبرد. اول: بیانضباطی پولی است که در سیستم بانکی وجود دارد. دوم: بیانظباطی مالی است که در تخصیص نامناسب بودجه نمایان میشود. سوم: بیانضباطی اداری است که در کشور بروز و ظهور دارد.
سند چشمانداز با نگاهی تدوین شد که ایران را اولین در منطقه آسیای جنوب غربی معرفی کند. امروز اجرای پیشبینیهای سند چشمانداز در چه مرحلهای قرار دارد؟! نهتنها آن اتفاق نیفتاد بلکه فاصله ما از کشورهای منطقه بیشتر شده است. متأسفانه ایران امروز از کشورهایی همچون عربستان، امارات، کویت، آذربایجان و ترکیه عقبمانده است این در حالی است که برخی از این کشورها منابع و ظرفیتهای چشمگیر ایران را ندارند.
با این شرایط نیاز به طراحی و تدوین گامهایی است که به شکل عملی در مسیر تعامل با جهان برداشته شوند. امروز کشور در جغرافیای سیاسی و اقتصادی جهان، در انزوا قرارگرفته است. این وضعیت در تضاد با مسیر منطقی اقتصاد است. اقتصاد دستور و فرمان نمیپذیرد ولی به تعامل و ارتباط واکنش مثبت نشان میدهد.
ایران باید بپذیرد که اقتصاد نیاز به ارتباطات جهانی دارد. اگر میخواهیم وارد تعامل با اقتصاد جهانی شویم نباید بهضرورت ارتباط نظام بانکی ایران با نظام بانکی جهان بیتوجه باشیم.
در غیر این صورت در یک اقتصاد بسته حتی اگر بهترین اقتصاددانان دنیا را هم به خدمت بگیریم بازهم کار اساسی صورت نمیگیرد و دردی از کشور دوا نخواهد شد. مسیر گذر از مشکلات کشور در تعامل با اقتصاد جهانی نهفته است.