راه و روش اصلاح طلبی ارتدکس با محور «خط امامیها » به سبک و سیاق گذشته در ایران دیگر فاقد هر گونه اثر گذاری است؛ نه حنایش پیش حکومت رنگی دارد و نه اکثریت ملت و حتی بخشی از بدنه اصلاح طلبی به آن امیدی دارند!
اگر بناست اصلاحات درونزا در ایران مورد قبول واقع شود، ابتدا باید صریح و روشن سهممان را از اشتباهات گذشته بپذیریم و نسبت به آن عذر خواهی کنیم، و با نقد دههی ۶۰ جمهوری اسلامی شروع کنیم و شفاف و مشخص از حکومت بخواهیم که روند اصلاح قانون اساسی را در یک فرآیند دموکراتیک با حضور همه ی ایرانیان و ذیل نظر نهادهای بی طرف و تحت نظارت همه ذینفعان در دستور کار خود قرار دهد.
همچنین به اپوزسیون خارج نشین اعلام کنیم که ایران امروز و خاورمیانهی فعلی انبار باروت و خشم و طغیان است و لذا اعتراضات به وضع موجود نیاز به رفتارها و روشهای مسالمت آمیز برای کنشهای سیاسی در تغییر مثبت اوضاع دارد.
تحریم و بستن گلوگاه اقتصادی ایرانیان چارهی کار آنها برای پاسخگو کردن حکومت نیست. عقلای اپوزسیون به جای حمایت از تحریم و روشهای خشونت آمیز اعتراض که باب میل تندروهای داخلی برای سرکوب و اعمال خشونت بیشتر است، به دنبال راهها و روشهای اعتراضی میانه و خشونت پرهیز مرسوم در جهان باشند که نیاز مبرم امروز جامعه ایران است.
همچنین باید با برداشتن تحریمها اجازهی دستیابی مردم، نهادهای مستقل مدنی و نیز بخش خصوصی واقعی به بازارهای جهانی و تجهیزات روز دنیا خصوصا در بخش سلامت و بهداشت و مواد غذایی فراهم آید.
لازم است به تندروهای دو طرف منازعهی فعلی انذار دهیم که ملت ایران و اساسا تمدن ایران زمین زیر فشار ناکارآمدی، فساد و ناتوانی دستگاه حاکمه از یکسو و تحریم و تعارضهای ساختگی و غیر ساختگی با همسایگان از سوی دیگر در معرض خطر با اهداف فروپاشی قرار دارند.
اقتصاد از هم پاشیده، تورم لجام گسیخته، کسری بودجه نهادهای بیدر و پیکر دولتی و حکومتی که همچون اژدهایی سهمگین تمامی منابع مملکت را میبلعد و همچنان ولعِ بلع دارد، وضعیت ناپایدار و خطرناک محیط زیست؛ بحران آب و کاهش درآمد ارزی کشور؛ یک دهه رشد اقتصادی منفی یا نزدیک به صفر و افزایش شکاف طبقاتی و نابودی کامل طبقهی متوسط؛ تنها بخشی از سیاههای است که در اثر سیاستهای غلط حکمرانی و تحریم خارجی بر ایران رفته است.
آنچه اکنون ایران نیاز دارد به جای سرنگونی طلبی، تغییر و دگرگونی طلبی ساختاری است . چه موافق روش حکومت باشیم و چه مخالف آن، باید روی موضوع ورود کمترین آسیب به سرزمین مادری و حفظ یکپارچگی آن با هم توافق کنیم!
این حداقل ویژگی سیاستمداران با شرف است. شرافت سیاسی حکم میکند که اگر مخالف حکومتیم، با هر گونه شرارت و بی اخلاقی و خشونت در اعتراض و مبارزه مخالف باشیم و اگر موافق حکومتیم، برای ماندگار شدنش به هر خشونت و حیلتی متوسل نشویم!
آنچه اصل است و برایش میتوان از جان هم گذشت، دفاع از تمامیت ارضی ایران، حمایت از حقوق تک تک شهروندان ایرانی و توسعه ی پایدار و همه جانبهی کشور و تامین آزادی و عدالت است.
امید که حکومت صدای رُنسانس معترضین، خصوصا نسل جوان را شنیده باشد و خود پیشگام تغییرات بنیادین در ایران زمین شود!
ایران با ملت غیور، نجیب و با فرهنگش تعریف میشود که اعراب بادیه نشین را تمدن، و مغولان فاتح را آداب حکمرانی آموخت!
این سرزمین اهورایی، بارها مورد تاخت و تاز حرامیان، و سالهای متمادی تحت حکومت نااهلان و جاهلان قرار داشته است و حتی بارها تلی از خاکستر از آن بر جای مانده است، اما این تمدن کهن، بارها و بارها ققنوس وار از خاکستر خود برخواسته و استوار مانده است چون دماوند…!
در پایان خداوند رحمان را میخوانیم که درهای رحمت و مودتش را بر روی این کشور و ملت شجاع و آزادهاش بگشاید و مردم این سرزمین را عاقبت به خیر گرداند