روسیه بازنده جنگ اوکراین است، حتی اگر «کییف» را نیز اشغال کند، زلنسکی را دستگیر یا ترور کند یا با استقرار در کییف و گماشتن دولت دستنشانده، او را وادار به فرار به غرب اوکراین یا خارج از کشور کند. سرنوشت پوتین نیز در اوکراین و جنگی که او بهتنهایی درباره آن تصمیم گرفت، رقم خواهد خورد. رئیسجمهوری که مسبب جنگ، تحریمهای فلجکننده و سقوط روسیه از قدرتی تعیینکننده و بازیگری تأثیرگذار در سطح جهان به شرایط احتمالا پس از فروپاشی شوروی است، باید پاسخگوی خطای استراتژیک خود باشد. از دیدگاه نظامی، ۲۰ روز پس از تهاجم سراسری، ارتش روسیه با استفاده از همه امکانات نظامی، به زحمت به دروازههای پایتخت رسیده و مشخص نیست در صورت حمله نهایی به کییف چه سرنوشتی در انتظار ارتش روسیه خواهد بود. برخلاف تصورات پوتین، مردم اوکراین از نیروهای نظامی روسیه استقبال نکردند. با تمام قوا و با اندک تجهیزات در مقابل ارتش تا بن دندان مسلح پوتین مقاومت کردند، مقاومتی که انتظار میرود حتی پس از سقوط کییف نیز ادامه داشته باشد و ارتش پوتین را در باتلاق اوکراین ماهها و در صورت لجاجت روسیه، سالها در خود گرفتار کند. از نظر اخلاقی نیز پوتین بازنده جنگ است. پوتین که نماد بالاکشیدن روسیه از یک کشور مفلوک جهانسومی، پس از فروپاشی شوروی، به یک قدرت نسبتا بزرگ اقتصادی و ارتقای جایگاه روسیه در جهان تا چند ماه قبل از مطرحترین رهبران جهان بود، در پرتو خطای استراتژیک و نسنجیده حمله نظامی به اوکراین، به عنصری منفور و مطرود تبدیل شد. موج نفرت و انزجار از او سراسر جهان را فراگرفته و در داخل روسیه نیز بر اساس آمار منتشرشده بیش از ۱۵۰۰ نفر از معترضان به جنگ، بازداشت و روانه زندان شدهاند. موج اعتراضات علیه اقدام پوتین با وجود سرکوب شدید، همچنان ادامه دارد. در مقابل زلنسکی، کمدین دیروز با ایستادگی ناباورانه و دست رد به پیشنهاد خروج و پناهندگی به قهرمان ملی ۴۳ میلیون اوکراینی و نماد مقاومت تبدیل شد. از نظر بینالمللی، ۱۴۱ کشور عضو سازمان ملل به قطعنامهای که حمله روسیه به اوکراین را محکوم میکند و خواستار خروج فوری نیروهای روسیه از اوکراین شدند، رأی مثبت دادند که چین بزرگترین متحد پوتین نیز در میان این کشورها قرار دارد. تنها چهار کشور بلاروس، کره شمالی، سوریه و اریتره به قطعنامه رأی منفی دادند. قطعنامه تصویبشده بهشدت از تهاجم روسیه به اوکراین ابراز تأسف میکند، از روسیه میخواهد که استفاده از زور علیه اوکراین را فورا متوقف کند و بیقیدوشرط تمام نیروهای نظامی خود را از اوکراین خارج کند. این بزرگترین شکست دیپلماتیک و انزوای بینالمللی روسیه طی چند دهه اخیر است. از منظر اقتصادی، تحریمها روسیه را به فلاکت خواهد کشاند و بر تهیه امکانات و لجستیک برای ارتش مهاجم در صورت طولانیشدن جنگ، بهشدت تأثیر گذاشت. ضمن اینکه افزایش تلفات علیالخصوص بین افسران ارشد و ژنرالها و فرسایشی شدن جنگ نارضایتی علیه پوتین را تشدید خواهد کرد.
بر اساس دادههای پایگاه جهانی نظارت بر تحریمها، درحالحاضر روسیه با ۵۵۳۰ تحریم در بالاترین سطح در بین کشورهای تحت تحریم قرار گرفته است. بر همین اساس ایران با ۳۶۱۶، سوریه با ۲۶۰۸ و کره شمالی ۲۰۷۷ مورد تحریم در ردههای بعدی قرار دارند. هرچند تاکنون روسیه تا حد زیادی از تحریم نفتی و گازی، مهمترین و تأثیرگذارترین بر اقتصاد آن کشور مصون مانده ولی پیشبینی میشود در صورت ادامه جنگ و فاجعه انسانی ناشی از آن، غرب تحت فشار افکار عمومی مجبور خواهد شد این تحریمها را اعمال کند. در چنین وضعیتی تنها جایگزین برای صادرات نفت برای روسیه، بازار بزرگ انرژی روسیه، چین خواهد بود. اما رأی مثبت به قطعنامه سازمان ملل نشان داد که چین مایل نیست همه تخممرغهای خود را در سبد پوتین قرار داده و سرنوشت اقتصاد روبهرشد خود را به جنگ اوکراین گره بزند. در سطح راهبرد کلان رقابت آمریکا و روسیه، جنگ اوکراین با خطای استراتژیک پوتین، مهمترین دستاورد کاخ سفید برای مهار روسیه و جاهطلبیهای رهبر آن است. نتیجه اجتنابناپذیر جنگ اوکراین از نظر اقتصادی کاهش یا قطع کامل واردات انرژی از روسیه و محرومشدن مسکو از حدود ۲۵۰ میلیارد درآمد سالانه ناشی از آن از یکسو و وابستگی قاره سبز به منابع جایگزین و از جمله آمریکا خواهد بود. در چنین شرایطی پوتین برای کاهش فشارهای جنگ اوکراین و پیدا کردن مفری برای فرار از تحریمها، به ریسک خطرناکی دست زده و یکی از مهمترین توافقات بینالمللی درعدم اشاعه را گروگان جنگ در اوکراین کرده است؛ امری که از دیدگاه هیچیک از دیگر اعضای ۱+۵ پنهان نیست و از آن سخن میگویند. آمریکا بهصراحت درخواست روسیه را «بیربط» اعلام کرده و وزرای خارجه سه کشور اروپا انگشت اتهام در توقف مذکرات را بهسوی عامل خارجی نشانه رفتهاند که بهطور مشخصی مقصود آنها روسیه است. به نظر میرسد اینک توپ در زمین ایران قرار گرفته و لحظه تصمیم سخت در رویکرد سیاست خارجی متناسب با منافع ملی فرارسیده است. تردیدی نیست که اتخاذ این تصمیم فقط در اختیار دولت نیست. بااینحال دولت رئیسی در آزمون دشوار نمایش «اراده مستقل سیاسی و استقلال ایران» قرار گرفته است که در کنار آزادی و جمهوری اسلامی یکی از سه مطالبه مردم در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود. یکی از مهمترین مؤلفههای استقلال، استقلال سیاسی است؛ بهویژه در بزنگاههایی که کشور بتواند فارغ از ملاحظه و احیانا تأثیرگذاری دیگر کشورها مستقلا تصمیمگیری کند. اگر احیای برجام در راستای منافع ایران است، ایران باید نشان بدهد که از چنان اراده مستقل و استقلال سیاسی برخوردار است که فارغ از خواست یا فشار روسیه، تصمیمی در راستای حقوق ملت اتخاذ کند. رصد اخبار قبل از جنگ اوکراین نشانگر عزم و اراده جدی دولت و حاکمیت در احیای برجام است. رهبری لغو تحریمها ولو یک روز زودتر را بهصراحت به نفع کشور اعلام کردند. در پایان دور هشتم مذکرات وین انتظار میرفت با عبور از یکی دو مورد باقیمانده، توافق نهایی صورت گیرد. افکار عمومی در ایران تعلیق و توقف مذاکرات و دستیابی به توافق را از چشم روسیه و شرط نابجای آن میداند و هرگونه موضع مبهم شائبه تأثیرگذاری مسکو بر تصمیمات ایران را تقویت خواهد کرد. روسیه تاکنون همه کارتهای ممکن برای افزایش تنش بین ایران و غرب را استفاده و طی دو دهه بحران هستهای، بیشترین بهرهبرداری را از دو طرف مناقشه برده است. در مقاطع حساس مانند تصویب قطعنامههای ششگانه با گرفتن امتیاز از آمریکا و دیگر کشورهای غربی با آنان همراه و همگام و در شرایط سخت تحریم هم کمترین امتیاز را به ایران داده است. در شرایط کنونی نیز پوتین گرفتار در باتلاق اوکراین برای کاهش فشارها و انحراف توجه جهان، نیازمند ایجاد بحران موازی در مناطق دیگر است. هرچند باید اذعان کرد یکی از دلایل موفقیت روسیه در استفاده از کارت ایران، راهبرد غیرقابلتوجیه بهشدت ضدغربی در سیاست خارجی کشور است؛ موضوعی که باید آن را بهخوبی درک کرده و با هوشمندی و درایت از آن عبور کرد. بحران اوکراین شرایط منطقه و جهان را تغییر خواهد داد. این فرصت مناسبی برای ایران در استفاده از این فرصت شاید تکرارنشدنی است. به نظرم در چنین شرایطی ضروری است ایران برای قانعکردن افکار عمومی کشور و نمایش قدرت و استقلال رأی به صراحت اعلام کند:
– خواستار احیای هرچه سریعتر توافق هستهای است.
– تحریمهای روسیه ارتباطی با مسئله برجام ندارد و مسکو باید مشکلات خود با غرب و تحریمها را بدون ارتباط آن با مذاکرات وین، حلوفصل کند.
– آماده مذاکره مستقیم با آمریکا در قالب مذاکرات احیای برجام و همچنین دوجانبه است.
پیامد این تصمیم، احساس غرور ملی، اقناع افکار عمومی، حمایت از حاکمیت و کاهش گسل دولت-ملت خواهد بود. راهبرد خلاف این اقدام، شائبه وابستگی ایران به روسیه و سرافکندگی ملی را در پی خواهد داشت. شجاعت اتخاذ تصمیم برخاسته از استقلال کشور، از مسئولان کشور (رئیسجمهور، وزیر خارجه) و نهادهای بالادستی چون شورای عالی امنیت ملی تا دیگر قوا در این برهه حساس مهمترین انتظار مردم از مسئولان و شرطبندی بر اسب بازنده پوتین خلاف منافع ملی است.