با ظهور انقلاب صنعتی و با رشد تولیدیها و کارخانههای متعدد در سراسر جهان، زنان به عنوان نیروی کار پویا پا به این عرصه از پیش مردانه گذاشتند، هرچند پیش از آن زنان در نقش مادری و همسری و حتی به عنوان فرزند خانواده عهدهدار مسئولیتهای کوچک و بزرگی بودند که نه به عنوان کاری درآمدزا و نه به عنوان امری رسمی، جایی ثبت و ضبط نمیشد و به دلیل عادی انگاشتنش، ارزشی برایش قائل نبودند مگر در موارد خاص. چه بسا میزان فعالیت و انرژی صرف شده در جای جای خانه در امور کشاورزی و دامپروری، با میزان سختی و طولانی بودن بعضی از کارهای امروزی برابری میکرد و یا حتی پیشی میگرفت. امروزه زنان دوشادوش مردان، کنار نقشهای چندگانه همیشگی، نقش زن شاغل را هم به دوش میکشند. عدهای خود خواسته و با وجود تمکن مالی، اشتغال را برعدم آن ترجیح میدهند و عدهای که تعدادشان هم کم نیست، به دلیل تهیه معاش و کسب رزق حلال و گذران زندگی، به اجبار اشتغال در ساعتهای طولانی و یا حتی در مسیرهایی دورتر را متحمل شدهاند.
به نظر میرسد در هر دو گروه به دلیل حس استقلالی که از شاغل شدن ایجاد میشود، رضایت نسبی حاصل میشود. استقلال به هر دو معنای آزادی عمل و انتخاب چگونه گذراندن ساعات شبانه روز و هم به معنایعدم وابستگی اقتصادی.
زنان امروزی به دلیل دارا بودن تحصیلات دانشگاهی و کسب مهارتهای مختلف هنری، ورزشی، اجتماعی و… نیاز شاغل بودن را بیشتر در خود احساس میکنند. گاهی ممکن است به دلیل نقشهای متنوعی که در خانواده دارا هستند، دچار تعارض، آشفتگی و یا خستگی و نهایتا باعدم مدیریت صحیح وظایف روبرو شوند اما میتوان با برنامهریزی مناسب، مسیر توامان اشتغال و خانهداری را هموار ساخت. نقش همسران در صورت تاهل و نقش سایر اعضای خانواده در صورت مجرد بودن میتواند تاثیرگذار و مثبت تلقی شده و در راستای حمایت از زنان شاغل باشد، مخصوصا در خانوادههایی که با تعدد فرزندان روبرو هستند و اشتغال مادر خانواده چه به عنوان کمک خرجی و چه به عنوان سرپرست خانواده از ملزومات است.
به صورت کلی نمیتوان نقش زنان شاغل را به عنوان الگویی مهم در شخصیتسازی و شکلگیری هویت فرزندان نادیده گرفت، برای مثال مادران ورزشکاری که سالیان سال در این عرصه تلاش کردهاند و اوقات جوانی خود را صرف کسب تجربه و مهارت رشتهای ورزشی کرده اند، فارغ از پیام (زندگی سالم و تندرستی)، نمود واقعی و زنده زنان پر تلاشی هستند که اشتغال در کنار رشته ورزشی مورد علاقهشان میتواند افتخاری برای اعضای خانواده باشد. همینطور سایر زنان در سایر رشتهها و زمینههای شغلی. پیشتر گمان بر این بود که اشتغال زنان زمانی جدی انگاشته میشود که در محیطی غیر از محیط خانه حضور داشته باشند اما بسیارند زنانی که ضمن قبول مسئولیتهای خانه و خانهداری، با حضور در همان خانه، فعالیتی اقتصادی را به منزله امری درآمدزا و به عنوان مشغلهای مورد پسند انتخاب کردهاند.
آنچه که نهایتا در مبحث اشتغال زنان حائز اهمیت است، اختیار و انتخاب آگاهانه و بدون قید و شرط آنان است که انتظار میرود قوانین مدنی بتوانند هر چه بیشتر به مهیا شدن این مهم بپردازند.
- نگار ثابتی (مردمشناس)