با لحاظ این واقعیت که نه چین و نه آمریکا در قدم نخست، از تبدیل تایوان به یک زمین سوخته سودی نمیبرند باید دید که این زورآزمایی تلخ به چه شکلی خود را نشان میدهد؟
اینجاست که جنگ اوکراین به روشنی مسأله دوم و چه بسا سوم است (ترجمه سکوت آمریکا در بحران اوکراین) اتفاق بزرگ جای دیگری قرار است رخ دهد.
اشغال بیش از پانزده درصد از کشور اوکراین و ادامه آن تا رود دنیپر که اوکراین را به دو بخش تقریبا مساوی شرقی و غربی تقسیم میکند، چه بسا آخرین مرزها و اهداف و توان نظامی روسیه در اوکراین باشد (و در میان مدت شکل گرفتن دو اکراین شرقی و غربی)
البته از خاطر نباید دور داشت که پوتین حرکتی که از سالها پیش برنامهریزی شده را آنهم با محاسبهی همه واکنشهای اقتصادی رسانهای و نیز نظامی بلوک اروپا و آمریکا، در این زمان بخصوص آغاز کردهاست و چه بسا تا نه ماه آینده، این برگ برنده اوکراین در دست او باقی بماند لذا نتایج واقعی این مواجهه را باید در اواخر پاییز۲۰۲۲ جستجو کرد
پرسش: اگر برنامه پوتین از پیش آماده بوده چرا اجرای آن به این زمان محول شدهاست؟
پاسخ احتمالی و اجمالی: اتفاقنظر نهادهای امنیتی روسیه بر وقوع درگیری مستقیم آمریکا با چین به بهانه تایوان در اوایل مارس؛ همین زمانسنجی جدا از آنکه قدرت مانور آمریکا در برابر روسیه را به شدت کاهش میدهد امکان شکلگرفتن یک ائتلاف چینی روسی در برابر آمریکا را نیز فراهم خواهد کرد
به نظر میرسد که دنیای ما پس از بحران اتمی اکتبر ۱۹۶۲ کوبا، اکنون بیش از هر زمانی به یک قدرتنمایی اتمی از سوی آمریکا یا چین روبروست و ظاهراً برای یک قطببندی تازه و یارگیری جدید در جغرافیای سیاسی جهان، امکان دیگری در دست نیست! [پارادایمِ یا رومی روم یا زنگی زنگ]
کنارهگیری کوتاه مدت ایران از این یارگیریها که برای برخی کشورها ناگزیر خواهد بود، در میان مدت و دراز مدت به سود ایران خواهد بود. (پیوستن کشوری مانند ویتنام به صفبندی آمریکا در برابر چین و یا نزدیکی جدی عربستان به چین را نباید اتفاق عحیبی دانست)
سرنوشت مذاکرات وین نیز میتواند در دو هفته پیش رو و در مسیر همین قطببندی روشن شود