جلدسازی و صحافی از زمره هنرهایی است که در سرزمین ایران دارای سابقهای بس طولانی میباشد. این هنر – صنعت در گذشته تنها جهت استحکام بخشیدن به کتاب مورد استفاده قرار میگرفته است، امّا بعدها علاوه بر این خصوصیت بارز از عامل تزیینی بودن نیز برای هر چه بهتر جلوهگر نمودن آن بهره برده است.
جلدها اغلب از چرم ساخته میشدند. در دورههای مختلف از حیات و شکوفایی هنر جلدسازی؛ تکنیکهایی برای ساخت و تولید جلدها ابداع گشته که در تنوع بخشیدن به نمای بیرونی و ظاهری کتب نقش ارزندهای را بر عهده داشتهاند.
تاریخ صحافی در فرهنگ پیشین ایرانی و اسلامی، بخشی از هنر و پیشه ورّاقی بوده است. بدین معنی که ورّاقان در قرون نخستین اسلامی معمولاً خود به صحافی و مجلدگری اشتغال داشتهاند. هنر جلدسازی ایرانیان میان اروپاییان از مقام خاص برخوردار است، و در تعدادی از کتب فرهنگی ذکر آن آمده است.
ورّاق معمولاً به کسی گفته میشد که نسخهها را کتابت و تزیین و تجلید و وصالی میکرد و خود آن را میفروخت. اغلب آنها دکانی داشتند که محل تجمع اهل فضل و ادب بود. صحافی و مجلدگری در تمدن و فرهنگ سنتی ما عبارت از حرفه و هنری است که صاحب آن پیشه، کتاب بیجلد را تجلید و کتاب معیوب را وصالی و مرمت و شیرازه¬دوزی و گاهی کتاب را جدول¬کشی می¬کرد. همچنین میتوانست به اوراق موش¬خورده و کرم زده و آتش دیده، به وسیله متن و حاشیه کردن آن اوراق، رونق تازهای به نسخه ببخشد. جز آنکه کاغذ را آهار مهره کند و احیاناً پوست را دوپوست سازد. غالب صحافانی که از ایشان نام و نشانی در متون بر جای مانده نیز در شهرهایی چون هرات و سمرقند به آفرینش آثار هنری مشغول بودهاند. رشد و اعتلای هنر صحافی در قرن نهم هجری صورت گرفته است و به گفته و پذیرش بیشتر محققان محوریت خراسان در هنر صحافی بیشتر از شهرهای دیگر بوده است. دوران شکوفایی و عظمت هنر تجلید و کتاب¬سازی در ایران، دو قرن هشتم و نهم هجری است. شهر هرات و شهرهای دیگر خراسان مانند مرو، بلخ، بخارا، مشهد و نیشابور مرکز کار هنرمندان و کانون پرورش هنر در تجلید نسخ خطی و کتابسازی بوده که نفیسترین جلدهای چرمی، سوخت، ضربی، معرق را در این شهرها میساختهاند.
اجزای جلد کتاب
به علت وجود عوامل مخرب بیرونی، از جلد کتاب به عنوان لایهای محافظ برای نگهداری اوراق کتاب مورد استفاده قرار میگیرد. جلد کتاب معمولاً با ضخامت و مقاومت بیشتری نسبت به اوراق کتاب ساخته میشود. جلد کتاب، فارغ از انواع مختلف آن (چرمی، لاکی و…) دارای اجزایی است که بعضی از قسمتهای کتاب مانند عطف و جاناخنی به کتاب چسبیده شده و محافظت اوراق کتاب را بر عهده دارد و بعضی دیگر همچون دفتینها (جلد رو و پشت جلد) محافظ رو و پشت صفحات کتاب هستند که با لولا (جا ناخنی) به عطف کتاب متصل شده و از تمام اوراق نگهداری میکند. در مجموع اجزای جلد کتاب را میتوان به ترتیب زیر تقسیمبندی نمود:
• جلد زیری و رویی
دفتین (طبله، دفه، پشتی): به هر یک از دو طرف جلد گفته میشود به همین لحاظ اوراق کتاب را «بین الدفتین» میگویند. پشتی هم در تداول مردم گفته میشده.
داخل جلد: منظور قسمت داخلی جلد میباشد که آستر روی آن چسبانده میشود و در جلدهای کتب نفیس، تکنیکهای ظریفی همچون مشبک و معرق بر روی آن انجام میشد.
بیرون جلد: قسمت بیرونی و نمای جلد کتاب است که بستر مناسبی برای تکنیک ضربی و طلا اندازی و همچنین دیگر تکنیکها بوده است و معمولاً پرکارتر و تزیینیتر از قسمت داخلی جلد کار میشد. وقایه نیز میگویند (افشار، ۱۳۸۱، ص۳۵۸-۳۵۷).
عطف جلد: قسمت عطف جلد که اوراق کتاب از ته به آن چسبانده میشد تا از افتادن اوراق کتاب جلوگیری کند. عطف جلد در ایران بر عکس جلدهای غربی تزیین و طلا کوبی نمیشد و فقط گاهی اوقات نام کتاب و نویسندهی آنرا که بر روی کاغذ نوشته شده بود در پشت آن میچسباندند. البته در بعضی از کتابهای نفیس استثناءً روی آن نقش گل و برگ ختایی به صورت حل کاری با طلا اجرا میشد.
قسمت عطف جلد (متصل به جاناخنی و اوراق کتاب)
قسمت عطف جلد (عطف متصل به سر طبل)
- جاناخنی (لولا)
اصطلاح جا ناخنی به قسمتی از تو رفتگی جلد کتاب گفته میشود که ما بین عطف و جلد کتاب قرار میگیرد و نقش لولا برای باز و بسته شدن جلد کتاب را بر عهده دارد. البته این قسمت از جلد کتاب بسیار مهم است، چون علاوه بر باز و بسته شدن کتاب نقش مهمتر آن، تنها نقطه اتصال اوراق صحافی شدهی کتاب به جلد کتاب میباشد.
جاناخنی
- لبه برگردان (سرطبل)
لبهای است متصل به دفه سمت چپ جلد که آن را در بعضی از جلدها برای محافظت بیشتر اوارق کتاب میساختهاند و به طور لولایی به آن متصل است. از نظر شکلی مستطیلی است که سوی بیرونی آن مثلثوار باشد. ها لدین میگوید: یکی از بزرگترین خدمات صحافان اسلامی به این صنعت، اختراع لبه برگردان یا لسان بود و آنرا میتوان از جهاتی پیش در آمد شکلهایی دانست که بعدها صحافان غرب بکار میگرفتند.
این برگردان به جلد پشت متصل بود و روی لبه بیرونی صفحات کتاب را میپوشاند که در نتیجه حافظ آن را در مقابل گرد و خاک بود و سپس به شکل در پاکت، در زیر جلد جلو تا میخورد. این پدیده شاخص اعتبار جلدهای اسلامی شده و از جهاتی میتوان آن را پیش در آمد سگکهایی دانست که بعدها صحافان غرب به کار میگرفتند.
- جنس جلدها
در ادوار گذشته هر چه شیوههای مختلف کتاب آرایی تکامل پیدا میکند، تنوع جلدها و مواد مورد استفاده در آنها نیز بیشتر میشود. انواع موادی که برای ساختن جلدهادر این دورهها بکار گرفته میشدهاند عبارتند از: کاغذی، چرمی، پارچهای، چوبی، فلزی، ترکیبی کاغذ و چرم، گالینگوری (در دوره معاصر)
جلد کاغذی و مقوایی، جلد پارچهای، جلد چرمی، جلد چوبی، جلد روغنی (لاکی)، مشمعی یا گالینگوری، جلد فلزی
- تکنیکهای جلدسازی چرمی
جلد یک لا چرم، جلد مغزی (سجافی، سجاف دار یا زغزهای)، جلد رسمی (طرحهای هندسی)، جلد سوزنی بوم چرمی، جلد ضربی، کوبیده یا مشتهای، جلد سوخت، جلد معرق، جلد معرق زری، جلد مشبک
*هنرمند صحاف و مرمتگر