محمد صدیق دهواری، نویسنده و پژوهشگر اهل سراوان درخصوص زندگینامه پیرمحمد ملازهی مینویسد: «شخصیتی از روستایی دورافتاده در بلوچستان بود که مرزهای جغرافیایی را درنوردید، در رسانههای بینالمللی درخشید و این روزها با تحولات اخیر بهعنوان چهرهای شناختهشده، برای نسل جوان تبدیلشد و سخنانش در گروههای مختلف دستبهدست میشد.
پیرمحمد ملازهی، زاده روستای پسکوه، در حاشیه شمالی کوه سر به فلک کشیده بیرک، از توابع سراوان بزرگ بود. وی پس از تحصیلات ابتدای، به علت نبود دبیرستان در سراوان در دهه چهل، برای گرفتن دیپلم، ناچار رهسپار زاهدان شد. جاذبههای شهری، عشق به ادامه تحصیل و شرکت در کنکور، دانشآموز روستایی را به تهران کشاند و علیرغم پذیرفته شدن در دانشگاه و اشتغال در وزارت کشاورزی، آموزشوپرورش، صداوسیما در (تهران و نوشهر و بمپور) گمشده خود را در رسانه یافت. فعالیت جبهه آزادیبخش بلوچستان در بغداد در دهه پنجاه، توجه رژیم پهلوی به مناطق قومیتی، همچون بلوچستان و کردستان و گسترش برنامههای رادیو در مراکز این دو استان را در برداشت و سبب انتقال ایشان به رادیو تلویویزن در تهران و پس از مدتی به انتقال به زاهدان گردید. تحلیلگر شرق آسیا که فعالیت رسانهای خویش را با مجله زنجانی در سال ۱۳۴۶در تهران آغاز کرده بود با حضور در برنامههای رادیو زاهدان در آن دهه، سبب رونق بخشیدن برنامهها گردید و در کنار استادان اشرف سربازی و کریم بخش داودی، دیگر تولیدکنندگان و مجریان رادیو به غنای برنامهها و جذب مخاطب افزود و فرصتی فراهم تا با شخصیت تکثرگرای مولوی عبدالعزیز ملازاده ارتباط تنگاتنگی برقرار سازد.
توجه به تحصیلکردگان بلوچ و سیستانی و جذب آنان در عرصه تصمیمگیری از سوی مولوی عبدالعزیز ملازاده، سبب شد، استاد پیرمحمد ملازهی در کوران حوادث پیش از انقلاب، حین انقلاب در زاهدان در کنار ایشان مانده و این حلقه را گسترش دهد و تحصیلکردگان و نخبگان فارغ از قومیت و مذهب در آن حلقه با کوشش این فعال سیاسی اجتماعی جای گرفتند.
در حادثه خونین عیدگاه در فروکش دادن التهاب و بازگشت آرامش به شهر درکنار مولانا با تنظیم بیانیه و انتشار در رادیو نقشآفرینی داشت.
از سوی دیگر این حلقه ارتباط بین تحصیلکردگان و مولانا عبدالعزیز، پیشوای مذهبی و سیاسی بلوچستان چنان مستحکم و اجرائی بود که در سفر به تهران با هدف دیدار و گفتوگو و رایزنی باشخصیتهای طراز اول انقلاب، جمعی از سیستانیها و بلوچهای تحصیلکرده او را همراهی و سبب صدور احکام انتصاب استاندار و رئیس دانشگاه سیستان و بلوچستان از میان جامعه دانشگاهی بلوچ شد. تا انتقال به تهران درسال۱۳۵۹ این فعالیتها ادامه یافت و علیرغم بازنشستگی از دهه هفتاد، همچنان پایتختنشین بود و البته فعال رسانهای.»
آشنایی من با استاد پیرمحمد ملازهی هرگز به دیدار میسر نشد، هرچند هر زمان نیاز بود تا در خصوص تحولات سیاسی و منطقهای و بینالمللی افغانستان با کارشناسی مصاحبه انجام دهم، نه تنها همیشه ابتدا با ایشان تماس تلفنی میگرفتم، بلکه بهعنوان خبرنگار دیپلماسی در طول برنامهها، میزگردها و همایشهای بینالمللی روزی را به خاطر نمیآورم که اسم افغانستان مطرح شده باشد و از تخصص و نظرهای کارشناسی پیرمحمد ملازهی نقل قول مستقیمی از سوی کارشناسان و دیپلماتهای وزارت امورخارجه مطرح نشده باشد. این داستان حداقل دو دهه از عمر حرفهای روزنامهنگاری تخصصی من در حوزه دیپلماسی را در بر میگیرد.
نام آشنای پیرمحمد ملازهی، برخلاف اینکه هرگز موفق به دیدار حضوری ایشان نشدم، اما به نیکی و خوبی در همه جا میدرخشید. صدای آرام و پدرانه او در پشت خط تلفن وقتی میگفت: «دخترم در مورد افغانستان نباید به خبرهای رسانهای صرف توجه کنی. ابتدا باید خوب این کشور و جامعهاش را بشناسی و نوع بازی و خواستّهای قدرتهای بزرگ و بینالمللی برای حضور در این کشور را درک کنی و بفهمی تا بدانی در پشت خبرهای روزانه از افغانستان چه واقعیتهای به دور از چشمان تیزبین رسانهها در حال اتفاق افتادن است تا به خوبی بتوانی مسائل آن را تحلیل کنی؛ بزرگترین درس زندگی حرفهای من بود. چراکه وقتی در تنها سفری که به هرات رفتم، آن درس استادی را از نزدیک لمس کردم و به راز استادی او و استفاده اثرگذار از صدا حتی در پشت خط تلفن تا بیآموزد از تجربههای اندوختهاش به نسل جوان که حتی هرگز چهره من را از نزدیک ندید، آگاه شوم.»
پیرمحمد ملازهی هرچند بیشترین دوران عمر پرگرانقدر خود را چه پیشاز بازنشستگی و چه پساز آن در فعالیتهای مستمر رسانهای بهویژه در بخش رادیو و تلویزیون سپری کرد، اما علاوه بر تجربههای رسانهای صوتی و تصویری و حضور در مناطق برون مرزی برای مشاهده و تجربه میدانی خبرنگاری از تلاش و کوشش بسیاری برای رسیدن به مرحله کارشناسی متبحر هم غفلت نورزید. رسیدن به این مرحله از مهارت کارشناسی فقط با سعی و کوشش شخصیاش میتوانست به وجود آمده باشد.
در دنیای رسانههای جمعی آن هم در عصر امروزی که رسیدن به مهارت و تخصص در حوزه کاری بسیار سخت و ناهموار است، اما پیرمحمد ملازهی توانسته بود با اراده شخصی و همت والای خود از یک کارشناس رسانهای عمومی به مرحله کارشناس تخصصی در حوزههای افغانستان و پاکستان و شبه قاره هند دست پیدا کند و مورد تقدیر و احترام حتی کارشناسان و دیپلماتهای دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. پیرمحمد ملازهی نمونهای تاثیرگذار و قابل احترام نه برای دستگاه وزارت امورخارجه بلکه آموزگاری است برای نسل جوان خبرنگاران.
* روزنامهنگار پژوهشگر دیپلماسی