دکتر علیرضا آزاد : درّههای سیاسی در مسیر قلّههای علمی!
(تحلیلی بر یادداشت مجله Nature درباره پیشرفتهای علمی ایران)
✍ دکتر علیرضا آزاد
▪️سرپرست جدید دانشگاه فردوسی، روز ۱ دی ۱۴۰۲ در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه مشهد، با استناد به یادداشتی از مجله معتبر Nature اظهار داشت: “در آن مقاله تصریح شده است که با رهبری حضرت آیتالله خامنهای، ایران بهزودی یکی از قدرتهای برتر در عرصه پژوهش و فناوری خواهد شد و امپراطوری علمی میتواند در ایران مجدداً ظهور و بروز کند.”
در تحلیل این سخنان لازم است به نکات زیر توجه شود:
۱. ارائه سخنرانی در مجامع عمومی از سوی بالاترین مقام مسؤول دانشگاه، اقدامی پسندیده و سبب نزدیکتر شدن جامعه و دانشگاه و قابل ستایش است. امیدوارم این اقدام به نماز جمعه و مجامع مشابه محدود نگردد.
۲. یادداشت مجله Nature در سال ۲۰۰۵ و ناظر به اقدامات دولت اصلاحات (۱۳۷۶-۱۳۸۴ / ۱۹۹۷-۲۰۰۵) در عرصههای علمی نوشته شد و ارجاع به آن در سال ۲۰۲۳ از سوی سرپرست محترم دانشگاه، بدون اشاره به تاریخ انتشارش، این شائبه نادرست را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که گویی درباره شرایط علمی امروز ایران نوشته شده است.
۳. درج پیوست متن اصلی Nature در ذیل گزارش خبری این سخنرانی در سایت رسمی دانشگاه، شاید مخاطب عادی را مجاب کند اما از منظر نخبگان دانشگاهی که معنای استناد به مطلب منتشر شده در ۱۸ سال قبل و تفاوت مقاله و سرمقاله و یادداشت سردبیر را در یک مجله معتبر علمی میدانند، اقدامی ناشیانه از سوی روابط عمومی دانشگاه قلمداد میشود.
۴. نویسنده یادداشت مجله Nature، دلایل پیشرفت علمی ایران در آن دوره را به شرح زیر برشمرده است:
– برنامهریزی و سرمایهگذاری فزاینده دولت وقت به ریاست آقای خاتمی در حوزه دانش
– کاهش محدودیتهای سیاسی و اجتماعی
– پشتیبانی رهبر انقلاب از اعتماد به نفس علمی در کشور
– اعطای استقلال و آزادی بیشتر به دانشگاهها و موسسات پژوهشی
– افزایش چشمگیر حقوق اعضای هیأت علمی
– فاصله گرفتن دانشمندان از سیاستبازی
– و…
۵. تقلیل محتوای یادداشت و تحلیلِ تک عاملی و اتصال آن به منویات رهبری، همه ماجرا نیست. شکوفایی علمی کشور طی دوران -البته پراشتباه- اصلاحات، دلایل و عواملی داشت. اکنون نیز اگر میخواهیم به قلّههای پیشرفت علمی برسیم، باید از درّههای زیر بگذریم:
– ادامه سیاست خطرناک خالصسازی دانشگاهها
– اخراج اعضای هیأت علمی دلسوز
– تحمیل بازنشستگی زودهنگام به استادان
– جذب نیروهای همسوی ناکارآمد
– غلبه اغراض سیاسی بر اهداف علمی
– تشویق غیرمستقیم نخبگان به مهاجرت، با ناامید کردن جوانان
– گسترش جو امنیتی در دانشگاه
– تعلیق و اخراج و تهدید دانشجویان
– اعمال نظر نهادهای غیردانشگاهی در تصمیمگیریهای دانشگاه
– سلب استقلال و آزادی نهادهای دانشگاهی
– ایدئولوژیکسازی نهادهای آکادمیک
– و…
۶. نویسنده این یادداشت در سال ۲۰۰۵، دو تهدید اصلی ادامه رشد و تعالی علمی ایران را گسترش تحریم و وقوع تحولات سیاسی میداند. احتمالاً هدف جناب دکتر میرزایی از طرح این مطلب نیز این بود که نیت دشمنانی که با اعمال تحریمهای ظالمانه، قصد جلوگیری از پیشرفت علمی ایران را دارند، فاش نماید. اکنون پس از دو دهه، متأسفانه همین عوامل سبب افول علمی ایران شده است. بهحدی که اکنون نه تنها از آن قلّهها، درّهها فاصله داریم بلکه متأسفانه جزء ۵ کشور دارای بیشترین مهاجرت نخبگان و ۷ کشور دارای بیشترین مقالات مردود شده بهخاطر تقلب علمی هستیم.
جناب دکتر میرزایی سکاندار دانشگاهی شده است که استادان و دانشجویانش، در ۲ سال گذشته بیش از ۴۰ تقاضا برای تدریس و تحصیل، فقط به یکی از دانشگاههای ایتالیا ارسال کردهاند (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) امیدوارم ایشان با الهام از محتوای یادداشتی که به آن اشاره کرده است، خسارتهایی که رئیس معزول پیشین و سایر آمران و عاملان بر کیان دانشگاه وارد کردهاند را سریعاً جبران نماید و نهال امید را در باغ آفتزده دانشگاه پرافتخار فردوسی مشهد، دوباره آبیاری نماید تا این دانشگاه، الگوی عبور از درهها و رسیدن به قلههای علمی در کشور گردد.
از سرپرست جدید دانشگاه که در اغلب سخنرانیها، به سخنان رهبر انقلاب استشهاد میکند، برادرانه میخواهم از سیره عملی ایشان پیروی نماید. رهبر انقلاب در آغاز رمضان ۱۴۰۰ بیان کرد: «من در سخنرانی اول فروردین در باب رتبه اقتصادی کشور، آماری را عرض کردم… بعد مشخص شد آمار ما درست نبوده و آنچه گفتم مربوط به ۴-۵-۶ سال قبل است.» ایشان سپس از کسانی که نادرستی آن آمار را گوشزد کردند، تشکر نمود. امیدوارم جناب دکتر میرزایی که به مطلب ۱۸ سال قبل استناد کرد، اکنون که به جوانب سخنش واقف شد، با الگوگیری از انصاف علمی رهبر انقلاب، سخنان اخیرش را تصحیح کند و ولایتمداری خود را عملاً ثابت نماید.