وقتی که مغولها حمله کردند، ترکمنهای خراسان و آسیای میانه به آن چه امروز ترکیه است کوچ کردند. در میان این افراد، پیروان اهل بیت و امیرالمومنین (ع) هم بود. رفته رفته و پس از سالها زندگی در آسیای صغیر، علویگری تکامل یافته و از دو شاخه متشکل شد. یکی از این شاخهها بکتاشیگری بود که به طریقت بکتاشیه که اصل خود را به حاجی بکتاش ولی (گویا زاده نیشابور) میرسانده و دیگری غیر بکتاشیها بودند که از طریقت شیخ صفی الدین اردبیلی پیروی میکردند و به قزلباشها معروف شدند. قزلباشها که نام آنها از دو واژه «قزل: سرخ» و «باش: سر» تشکیل شده، جنگجویانی بودند که به پایهگذاری حکومت صفویه کمک کردند. اینها که شاخه نظامی و ارتش پادشاهی را تشکیل میدادند، در کنار پادشاه و علما سه راس قدرت در دوران صفویه محسوب میشدند.
اما اطلاق نام «قزلباش» به شاخهای از علویان بر میگردد به تشکیل دولت صفویه در سال ۸۸۰ خورشیدی. با شروع حکومت صفوی در تبریز، علویان هم به خاطر علاقه قلبی به مکتب شیخ صفی، رویای تشکیل دولت شیعه در آناتولی یا آسیای صغیر را در ذهن پروراندند و همین هم باعث برانگیخته شدن سوء ظن عثمانیان نسبت به این شاخه از علویان شد. برای کاهش نفوذ شاه اسماعیل و دراویش اردبیل، بایزید دوم، سلطان عثمانی از یک سو سیاست تطمیع علویان با احیای خانقاهها را در پیش گرفت و از سوی دیگر آنها را تهدید نمود. حتی افرادی را که برای زیارت شیخ صفی الدین اردبیلی به ایران میآمدند را مجازات و تبعید میکرد. همین سیاست سرکوب علویان که به خصوص بعد از جنگ چالدران شدت گرفت، باعث شد که حتی تا به امروز در بسیاری از اوقات واژه «قزلباش» مساوی با کافر، زندیق، رافضی و ملحد در ترکیه به کار رود.
بر خلاف قزلباشها که قصد ایجاد حکومت علوی/ شیعه را داشتند و علیه عثمانیها قیام میکردند، طریقت بکتاشیه به نوعی همسو با دولت عثمانی بود و هیچ گونه انگیزه سیاسی در میان آنها وجود نداشت. همین هم سبب شد تا عثمانیها با حمایت از بکتاشیه و تقویت جایگاه آن در میان علویان از این طریقت به عنوان واسطه برای ارتباط با قزلباشها و جهت تعدیل و نظارت بر علویگری استفاده کنند.
اما بعد از جنگ چالدران بود که عثمانیها شرایط زندگی را برای علویان بسیار تنگ کردند. گفته میشود که شروع کافر نامیدن قزلباشها به پیش از آغاز جنگ و فتوای شیخ الاسلام ابن کمال پاشا میرسد. در این دوره، سلطان عثمانی با استفاده از این فتوا و شناسایی علویان، اقدام به قتل عام افراد بسیاری پیش از جنگ کرد. آمار دقیق این قتل و عام مشخص نیست. بعد از جنگ هم عثمانیها علویان را چنان سرکوب کردهاند که حتی در دست گرفتن قرآن برای آنها ممنوع شد. تا جایی که علویان مجبور بودهاند قرآن را مخفیانه از مسیحیان و یهودیان دریافت کنند. از این رو بسیاری از آنها مجبور به کوچ به کوهها و جنگلها شدند. گویا همین حوادث باعث دور افتادن علویان از فقه جعفری شد و به افزایش نفوذ تفکرات بعضا غیر اسلامی در آنها انجامید. آنها حتی از رفتن به مساجد منع شدند. به نظر میرسد یکی از نتایج سرکوب علویان/ شیعیان به دست عثمانیها ساخت «جمع خانه = جمع اِوی» باشد که عبادتگاه آنها به شمار میآید.
البته بسیاری از علویها عدم رفتن به مسجد را ناشی از حوادث دیگری میدانند. به گفته توران گونر، رئیس جمع خانه و فرهنگسرای شاه ختایی (ختایی تخلص شاه اسماعیل بوده)، علویها «از زمانهای قدیم و بخاطر اینکه به مدت ۸۳ سال امویها به حضرت علی (ع) در مساجد و منبرها توهین کردند، به مسجد نمیروند» و بدین ترتیب در خانههای خود و در جمع خانهها عبادت میکنند.
علویها به ولایت امام علی (ع) و دوازده امام شیعه معتقد هستند. آقای گونر توضیح میدهد که «علویگری یکی از شاخههای مذهب جعفری است». به گفته رئیس جمع خانه و فرهنگسرای شاه ختایی، علویها بخاطر اینکه حضرت علی (ع) در جنگ احد بر سر مبارک خود دستار قرمز رنگ بسته بود، خود را قزلباش مینامند. لازم به یادآوری است که کلاه قزلباشها به یاد دوازده امام (ع) دوازده تَرَک داشت.
در رابطه با وضعیت اسلام در ترکیه و نگاه علویان به آن، توران گونر اظهار میدارد که «اسلام امروزی در ترکیه، اسلام اموی است». وی یکی از نتایج این شیوه مسلمانی را سرکوب زنان و یا حبس آنها در خانهها میداند.
آمار رسمی از تعداد علویان در ترکیه در دست نیست اما تخمینها حاکی از جمعیتی میان ۲۰ تا ۳۰ میلیون یعنی پیرامون یک چهارم جمعیت ترکیه دارد. با این وجود، علویان همواره مورد ستم واقع شده و حتی در تاریخ معاصر ترکیه هم بارها مورد قتل عام قرار گرفتهاند. از جمله این قتل عامها میتوان به کشتار سال ۱۹۷۸ در شهر ماراش اشاره کرد که حداقل ۱۰۵ علوی در آن از طرف گروه گرگهای خاکستری (پان ترکیستها – ناسیونالیست ها) به قتل رسیدند.
همن سرکوبها باعث شده تا علویگری از تشیع جدا بیفتد، تا جایی که علویها در طول تاریخ و حتی امروز همواره برای حفظ جان و هویت خود که به اهل بیت (ع) گره خورده است به تقیه روی آوردهاند.
از نظر سیاسی، علویان به دلیل سرکوب توسط عثمانیها همواره طرفدار جدایی دین از حکومت بودهاند. بعضی از تاریخدانان معتقدند که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد آتاتورک علوی بوده است. گفته میشود که مادر رهبر ترکیه معاصر پیرو طریقت بکتاشیه و پدر وی پیرو مولویه بوده است. جالب است بدانید که نام پدر آتاتورک هم «علیرضا افندی» بوده که نشان از دلبستگی و ارادت خاندان آنها به اهل بیت (ع) دارد.
کمال قلیچدار اوغلو، رئیس حزب جمهوری خلق ترکیه که در سال ۱۹۱۹ میلادی از طرف آتاتورک تاسیس شد هم علوی است و به گفته خود طایفه وی از خراسان ایران به ترکیه کنونی مهاجرت کرده و در شهر قونیه ساکن شدهاند. مزار پدر وی، سید محمود حیرانی هنوز در قونیه است. بعد از جنگ میان یاووز سلطان سلیم و شاه اسماعیل، خانواده آقای قلیچدار اوغلو به منطقه درسیم ترکیه هجرت کرده است.
امروزه، بسیاری از علویان از مخالفان دولت رجب طیب اردوغان به شمار میروند و همواره خواهان به رسمیت شناخته شدن حقوق خود در ترکیه هستند. بر اساس آمار موسسه تحقیقاتی و مشاورهای کوندا ترکیه در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۶۹ درصد از پاسخ دهندگان علوی به نظرسنجی این مرکز خود را «بیگانه در وطن» میدانند در حالی که این رقم برای سنی مذهبان تنها ۳۷ درصد بوده است.
- عقاید علویان
علویگری بر اصل «حق (به عنوان مقصد)، محمد (به عنوان راه-سنت)، علی (به عنوان نور)» استوار است. قرآن، نهج البلاغه، بویروک (که شامل آیات قرآن، سخنان امامان شیعه (ع) و همچنین بزرگانی چون شاه اسماعیل و یونس امره است) و مقالات حاجی بکتاش، مهمترین منابع در علویگری به حساب میآیند. همچنین آنها خود را شاخهای از مذهب جعفری و از مریدان مکتب اهل بیت (ع) میدانند.
آنها که علویان را میشناسند با سه آموزه معروف این شاخه از تشیع آشنا هستند: «مواظب دست، زبان و کمر خود باش»! فلسفه زندگی علویان «عشق و احترام به تمام جانهاست». علویان مخصوصا از واژه «جان» استفاده میکنند چرا که میان مرد، زن، من و تو تفاوت زبانی قائل نمیشود. همچنین آنها از این واژه که بار محبتآمیز دارد برای رساندن عشقشان به دیگران و عزیز داشتن آنها مثل خودشان استفاده میکنند. علویان که به وحدت وجود معتقد و برای منصور حلاج (رضوان الله) احترام بسیاری قائل هستند، انسانها را مقدس و حامل روح خداوندی میدانند. علویان در جمع خانهها به سماع میپردازند و عبادت خود را همراه با موسیقی انجام میدهند. اینان، ضمن استفاده از اشعار گوناگون، از ساز «باغلاما» در جمع خانهها استفاده میکنند که گفته میشود از خانواده تنبور ایرانی و شبیه به ساز دیوان است. این ساز آن قدر برای عبادات علویان مهم است که از آن با عنوان «قرآن سیمدار» یاد میکنند.
- مراسم علویان در محرم
ایام محرم از اهمیت زیادی برای علویان برخوردار است. به گفته جلال فیرات، رئیس آستان غریپ دَدَه (پیر غریب) در کوچوک چَکمَجه ترکیه، علویان دوازده روز اول ماه محرم را به نیت دوازده امام (ع) روزه میگیرند. به طور سنتی، علویان روزه را بخاطر ماتم کربلا بدون سحری آغاز و در غروب آفتاب افطار میکنند. البته به طور عمومی روزه از نیمه شب آغاز و تا غروب آفتاب روز بعد ادامه پیدا میکند. در ایام روزه داری ماه محرم، نوشیدن هرگونه آب ممنوع است. البته نوشیدن مایعات دیگر برای آنها در این زمان جایز است. همچنین، علویان از مصرف مواد غذایی حیوانی و به خصوص گوشت پرهیز میکنند. به نظر میرسد دلیل این کار هم بزرگداشت عزیزانی است که در کربلا به شهادت رسیدند. به طور کلی، علویان در این زمان از کشتن هر حیوانی پرهیز میکنند و حتی در این ایام از بریدن درخت هم اجتناب میشود. علویان همچنین از سیر، پیاز و هر ماده بودار اجتناب میکنند که احتمالا به دلیل آن است که از پیچیدن عطر غذا که نشان از خوشی و سرور است در خانه جلوگیری کنند. بعضی از آنها حتی از مصرف گوجه فرنگی هم که به رنگ قرمز است پرهیز میکنند.
آقای فیرات توضیح میدهد که در زمان روزهداری، علویان از چاقو استفاده نمیکنند. چرا که به گفته ایشان «ماهیت بسیار شیطانی چاقو [در واقعه کربلا] استفاده شده و انسانها قتل عام شدهاند». استفاده از تیغ سلمانی و تراشیدن ریش هم ممنوع است. برای حفظ حالت ماتم، در این ایام همچنین از شست و شوی لباس، آرایش، نگاه کردن به آیینه و برگزاری هرگونه مراسم جشن و شادی پرهیز میشود.
علویان در طول ایام روزهداری ماه محرم از انجام آمیزش جنسی هم خودداری میکنند. در ضمن، برخلاف روزهداری ماه رمضان که سفرههای افطار مسلمانان در آن معمولا میتواند شاد و متنوع باشد، افطار ماه محرم علویان تا حد امکان به سادگی انجام میشود.
در پایان دوازده روز، علویان به مناسبت نجات جان حضرت زین العابدین (ع) و ادامه امامت معمولا گوسفند قربانی میکنند تا بدینگونه شادی خود را جشن بگیرند. آنها با برگزاری مراسمی به نیت دوازده امام، غذای احسانی که با دوازده نوع ماده غذایی مانند کشمش، نخود و برنج تهیه میشود میپزند و در بین مردم توزیع میکنند.