عربستان در صدد است در مسالهی جنگ اوکراین ابتکار عمل را به دست بگیرد. به گزارش نیویورکتایمز عربستان چهل کشوری که عمدتا در حاشیهی جنگ بودهاند برای گفتوگو در راستای پیدا کردن راه حل صلح به جده دعوت کرده است. اگرچه به گفتهی برخی از کارشناسان این اجلاس که بدون حضور روسیه با میزبانی عربستان برگزار میشود؛ میتواند مقدمهای جدی برای رسیدن به صلح بین روسیه و اوکراین باشد. به نظر میرسد عربستان با توجه به رابطهی متوازنی که با روسیه و اوکراین دارد، شانس بیشتری از ترکیه، چین،اسرائیل یا کشورهای آفریقایی برای به دست گرفتن ابتکار عمل داشته باشد. اما آیا بنسلمان ظرفیت دیپلماتیک لازم برای رسیدن به راهکار صلح را دارد؟ آیا غربیها امیدی به عربستان برای چنین نقشآفرینی بینالمللی را دارند؟ در مورد این پرسشها با نصرتالله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن و کارشناس مسائل بینالملل گفت و گو کردیم:
آیا عربستان قدرت دیپلماتیک لازم برای میانجیگری بین روسیه و اوکراین را دارد یا این اجلاس صرفا جاهطلبی بنسلمان است؟
ابتدا باید به این نکته توجه کرد که خاورمیانه وارد یک دوران نوسازی سیاسی-اجتماعی شده است و کسانی موفق هستند که بتوانند با تشخیص صحیح ویژگیها و ظرفیتهای ساختار قدرت جهانی و روندهائی که تولید قدرت نرم بین المللی با هزینه کمتری مینماید را سرلوحه کار خود قرار دهند. با گذشت بیش از یک دهه آشوب و التهاب از سال ۲۰۱۱ با خیزشهای سیاسی اجتماعی بهارعربی و تبعات آن که متاسفانه بخاطر مداخلات خارجی و مدیریت غربیها نتیجهی مطلوبی هم دستگیر اعراب نشد؛ دولتهای عربی دارند سلسله اصلاحاتی را انجام میدهند که از تکرار چنین حوادثی جلوگیری بکنند. تحولات و اتفاقاتی که به تازگی رخ میدهند مثل برگزاری همین اجلاس در جده توسط عربستان را نباید با نگاه خاورمیانهی پیشین بررسی کرد. بلکه باید میبایست در فضا و جو جدید خاورمیانه که دوران نوسازی خود را آغاز کرده است اقدام به تفسیر آنها کرد. در چنین فضایی کشورها در تلاشند تا با تمسک به سلسله اصلاحاتی در زمینههای حقوق بشری، زیستمحیطی، صلح دوستی و ژست خشونت پرهیزی، قدرت نرم و جایگاه بینالمللی خود را افزایش دهند. ممکن است اعراب با استانداردهای غربی بسیار فاصله داشته باشند اما همین که در ظاهر خود را مشتاق رسیدن به استانداردهای غربی نشان میدهند؛ باعث بهبود جایگاه و موقعیت بینالمللی آنها میشود.
تلاش عربستان برای تبدیل شدن به محل مراجعهی بینالمللی، نشان دهندهی علاقه و اشتیاق مسئولین جوان این کشور به نقش آفرینی بینالمللی است. از ابتدای جنگ روسیه و اوکراین عربستان سعی کرد که نقش آفرینی متوازنی را ایفا بکند. از طرفی با روسها ارتباط نزدیکی برقرار کرد از آن سو رابطهی خود با اوکراین را نیز حفظ کرد. این سیاست عربستان به این کشور این فرصت را میدهد که چهرهی زشتی که از عربستان بخاطر کشتارها و جنایتش در یمن در فضای بینالمللی ایجاد شد را پاک و بازسازی کند تا بتواند نتایج مطلوبی را از چهرهی پاکسازی شدهی خود به دست بیاورد. اصولا میانجیگری یک ژست سیاسی است که فرصت نقش آفرینیهای زیادی را در صحنهی بینالمللی برای یک کشور ایجاد میکند. کشورهای زیادی خواستند میانجی بین روسیه و اوکراین بشوند اما هیچکدام راه به جایی نبردند چرا که هنوز انرژی نهفته در این جنگ به پایان نرسیده است. عربستان هم خیلی بعید است که به نتیجهی خاصی برسد اما همین ژست سیاسی امتیاز خوبی برای سعودیها دارد. این اجلاس برای عربستان یک فرصت است؛ فرصتی که متاسفانه ما نتوانستیم برای کشور خود خلق کنیم. و برعکس با امضای تفاهم جدید با عربستان و باز شدن نسبی وزنه یمن از پای عربستان این شرایط را برای نقش آفرینی سعودیها فراهم کرده ایم!
داشته باشیم نه اینکه متهم به شرکت در جنگ شویم. ظرفیت منطقهای و بین المللی ایران به شدت بیش از عربستان است اما ما از فقدان طراحی سیاسی برای بازیگری و افزایش کارتها و اهرمهای بازی بین المللی خود رنج میبریم! سیاستمداران ما ضرورت دارد بیشتر به ظرفیتهای ایران و استفاده از این ظرفیتها در نقش آفرینی های بین المللی توجه کنند. به بحث اصلی بازگردم. مساله اعتماد به اعراب نیست؛ مساله این است که پوتین میخواهد از همهِ ظرفیتها و امکانات اعراب استفاده بکند.من بعید میدانم که چنین اجلاسی کمکی به روسیه بکند و پوتین را از این وضعیت خارج کند و شاید اوکراین بیش از روسیه از این اجلاس بهره ببرد و عدم شرکت روسیه در این اجلاس که نقطه ضعف مهمی برای اجلاس است نیز به همین دلیل است ولی روسیه با تشکیل اجلاس مخالفت نمیکند تا اینگونه تلقی نشود که با صلح مخالف است. در یک جمعبندی اجلاس جده کمکی به برقرار صلح نمیکند و به دلیل پیچیدگیهای روابط روسیه و اوکراین و اهدافی که پوتین دارد و نقش غیر شفاف امریکا در این زمینه بعید است اتفاق خاصی جز ایجاد یک جریان خبری به نفع عربستان که آن هم خیلی قوی نخواهد بود حاصلی ندارد!