تنی چند از معممین اهل علم و اهل فهم را می شناختم که قبلاً لسان سرخی داشتند و اکنون اجباراً خموش شده اند.
ساختار خوب بلد است چگونه کار خویش را در حفظ وضع موجود پیش ببرد.
این دوستان خوب ما را یا رایزن فرهنگی در بلاد خارج کرده اند و یا در صف رایزن شدن قرار داده اند.
دوست مکلای اهل علمی از درون دولت هم داریم او نیز در صف رایزن فرهنگی شدن در بلاد خارج است
یکی از رفقای اهل علم و تسهیلگر اجتماعی رسما از دوره زوال سخن می گوید و از شروع پایان تسهیلگری، اسم این دوران را گذاشته است:
«غیبت صغری»!
یکی از رفقای عدالتخواه سخن از نداشتن حرف جدید می زند و آن را کنایه ای از پایان پند و اندرز بی کارکرد و بی خاصیت به حاکمیت می داند!
یکی از رفقای دانشگاهی و جزء نوابغ علوم انسانی دیروز تلفنی سخن از مهاجرت صغری می زد! آن رفیق تسهیلگر اجتماعی ما «غیبت صغری» و این رفیق دانشگاهی ما«مهاجرت صغری»
پرسیدم کجا برادر؟
گفت:
کانادا!
جایی برای حرف و توصیه و نصیحت به ماندن نبود.والله نبود.چون می دانم اگر تمایل به کنش اصلاحی داشته باشی از سرسفره بلندت خواهند کرد و اگر برسفره نباشی شرمنده زن و بچه و مورد تمسخر فامیل قرارخواهی گرفت!
حالا اینجا باز دمگرم بازار و بازاریهای دهه۴۰ و۵۰ که عقبه اولیه و ابتدایی پیشرانهای انقلاب ۵۷ را تامین می کردند!
کنشگران و تسهیلگران و مطالبه گران اجتماعی در این روزهای ایران برخلاف شبه اندیشمندان پروژه بگیر و لشکر سایبری و منتقدین هتاک هیچگونه عقبه حاکمیتی و پشتیبانی مالی ندارند!
اما واقعا حال که انواع و اقسام وقوف غیرکاربردی و بی نسبت با ساحت دین و دنیای ملت وجود دارد، ای کاش ما شاهد تقلای خودجوش بخشی از جامعه به جهت ایجاد وقف علم،وقف روشنگری ،وقف نجات ایران،وقف قلم،وقف اجتماعی یا اصلا شما اسمش را بزار اعانه یا هرچیز دیگر بودیم!
پرسش سختیست!
و پاسخش برعهده شما خوانندگان گرامیست.
پاسخ هایتان را حتما می خوانم.
آنچه من نیک می دانم این است که:
در دوگانه همزمان انگیزه های معنوی و مادی، بن بست دائمی موجود از سوی حاکمیت یک نوع سرخوردگی و آزار ایجاد می کند و همزمان گرفتار شدن اهل مطالبه و اهل علم در امورات یومیه اجباراً آنها را به سمت ذی نفع شدن در وضع موجود که همانا استمرار رنج عمومی ملت است سوق خواهد داد.
و اگر این نشود،سکوت، سرخوردگی،و شاید مهاجرت و رهاکردن مدرک دکتری ارزشمند فلان رشته علوم انسانی و فکر کردن به کار در مک دونالد برای شروع مهاجرت!
پرسشی که باید پاسخ بدهید این است که آیا شما ملت حاضرید همچون بدنه بازاریان در دهه ۴۰ و ۵۰ جامعه اقلیت روشنفکری غیرمتصل بی بهره را بجهت نشر و بسط آگاهی اجتماعی و عبور ایران از این شرایط سخت یاری نمایید؟