موزه عزت الله انتطامی در سال ۱۳۹۳ افتتاح شد زمانی که استاد عزتالله انتظامی در قید حیات بودند و خودشان نسبت به تغییرات صورت گرفته در خانه موزه و چگونگی شکل ساخت آن اعتراضاتی داشتند که بعد هم این اعتراضات منجر به وجود مشکلاتی بین ایشان و مسئول بازسازی خانه موزه شد و کار به دادگاه نیز کشیده شد! حالا چقدر مسائل حاشیهای در این قصه دخالت داشت ورودی نمیکنم.
در مرداد ماه سال ۱۳۹۷به عنوان مسئول به خانه موزه استاد انتظامی آمدم. خوشبختانه قبلاً با استاد ارتباط نزدیکی داشتم چون در خانه تئاتر عضو هیئت مدیره بودم، ایشان نیز رئیس هیئت مدیره بودند در مقطعی، قائم مقام مدیرعامل خانه تئاتر بودم. البته قبل از آن هم عضو انجمن کارگردانان بودم و در جلسات هیئت مدیره اصلی خدمت ایشان حضور داشتم.
سر فیلم سینمایی «جایی برای زندگی» با کارگردانی آقای محمد بزرگنیا نیز این افتخار را داشتم که در مقابل ایشان هم بازی بشوم.
خوب با توجه به این سوابق به خانه استاد رفت و آمد داشتم و خانه را هم میشناختم.
به یاد میآورم که یکبار توری گذاشتند در دورهای بود که مهندس راحتی مدیریت شرکت توسعه فرهنگی بود. در آن تور خانه را نشناختم یعنی چیزی که ساخته شده بود را با خود فکر کردم که چنین چیزی را میتوانستند هر جای دیگری بسازند و این پرسش مطرح میشود که اساساً خانه باسازی شده چه ربطی به آقای انتظامی داشت؟
به هر صورت خانه موزه انتظامی واقع در خیابان شهید اندرزگو با این پیش زمینه شکل گرفته بود، که مسئولیت آن به اینجانب واگذار شد، با مطالعه و تاملی که صورت پذیرفت به این نتیجه رسیدم که تغییراتی را در خانه موزه باید ایجاد کرد، بنابراین با میراث فرهنگی اداره کل امور موزهها، کمیسیون فرهنگی شورای شهر و خانواده استاد ارتباط گرفتیم و کارگروهی راه اندازی کرده که در این کارگروه بر اساس یک طرح، تولید محتوا را شروع کنیم.
طرح تولید محتوا را با کارگروهی که نماینده میراث هم حضور داشت شروع کردیم. در آن زمان آقای دکتر حقشناس رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر بود و با ایشان تماس گرفتم و طرح را ارائه کردم و ایشان از طرح استقبال خوبی کردند و قول دادند که کمک کنند برای اینکه موزه را بازسازی کنیم و خوشحال شدیم. یک روز آقای حقشناس آمدند آنجا و گفتند که ما در این هفته با شهردار منطقه آقای مهندس موسوی خواهیم آمد و تفاهمنامهای را امضاء خواهیم کرد که آمدند و تفاهمنامه هم امضا شد مقرر شد شهرداری منطقه یک در بازسازی خانه موزه انتظامی کمک بکند، تأمین اعتبار شد و بودجهای برای آن در نظر گرفته شد و در طرح محتوا چند نکته همچون زندگی شخصی جناب انتظامی و همچنین بخش هنریزندگی ایشان مورد تاکید قرار گرفته بود و به بخش اجتماعی زندگی ایشان نیز توجهی ویژه شده بود، پس بر اساس آن طرح محتوا چیدمان موزه رنیز تغییر داده شد.
البته در این فاصله که کار را شروع کرده بودیم اتفاقاتی افتاد از جمله آقای انتظامی به رحمت خدا رفتند که با ارتباط گیری با خانواده آقای انتظامی خصوصا آقا مجید مراسم تشییع و مراسم ختم و چهلم، من به عنوان نماینده خانه تئاتر و خانه سینما و رئیس خانه موزه حضور داشتم، جلسات در خانه سینما و تالار وحدت تشکیل شد، این ارتباط با آقا مجید انتظامی اعتماد خانواده را جلب کرد و باعث شد که توانستیم وسایل شخصی آقای انتظامی را برای موزه تحویل بگیریم. بخشی از آن طرح تولید محتوا مربوط به همین وسایل بود. بر همان اساس بود که وسایل استاد در انبار موزه نگهداری و سپس در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفت.
موزه پس از بازسازی کامل برای بازدید آماده شد و استانداردهای لازم را هم داشت تقریباً یکی از اولین خانه موزههایی بود که که مجوز میراث فرهنگی را گرفت، مجوزها در ابتدا یکساله داده میشدند و الان مجوزها سهساله میدهند. به هر حال سعی شد که خانه موزه استاد انتظامی تا حدود زیادی بتواند چهرهی این مرد بزرگ را برای بازدید کنندهها به نمایش بگذارد.
به نظر میرسد خانه موزهها جایگاه بزرگی در فرهنگ شهری دارند و میتوانند آن چهرههایی که قرار است به عنوان الگوهای فرهنگی و الگوهای هنری و الگوهای اجتماعی را که دارای جایگاه خاصی هستند را به آیندهسازان و جوانان شهر و میهن معرفی کند زیرا بازدیدکنندگان موزه نگاه به آینده دارند و موزهای نیست که نگاه به گذشته داشته باشد بیشتر باید ببینیم چه میشود که این نگاه به آینده موزه تقویت بشود و در این راستا مدیریت شهری تلاش خود را کرد که شخصیتی مثل آقای انتظامی که از سنگلج بلند میشود و یونسکو برایش گرامیداشت میگیرد و به عنوان آقای بازیگر شناخته میشود سیر تتوع و تحول این شخصیت را که چگونه زندگی کرده و به بالندگی و اوج رسیده است را با تولید محتوا در موزه و همچنین نامگذاری خیابان محل زندگی استاد عزت الله انتظامی و ساخت و نصب سردیس ایشان در این گذرگاه و موزه به نمایش بگذارد. یا کتابی با عنوان «یک عمر باعزت» را که به زندگی هنری استاد پرداخته است به سعی محمد ولیزاده را منتشر سازد.