• امروز : شنبه, ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 7 June - 2025
::: 3433 ::: 0
0

: آخرین مطالب

شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دلیل در اوج ماندن دلار برغم اقدامات مخرب ترامپ | اسوار پراساد (ترجمه: رضا جلالی) لنج‌های چوبی، نماد هویت فرهنگی | محمدجواد حق‌شناس جهنم در فومن؛ یک پروژه و چند نکته | علی مفتح جزیره آزاد هسته ای | حشمت‌الله جعفری* خردادگان، بیداری طبیعت و انسان | ندا مهیار تصمیم برای تغییر نام خلیج فارس خود تاییدی بر اصالت نام آن است | علی مفتح ظهور استعمار «جهش یافته» در هم آغوشی تاج و تاراج | ابوالفضل فاتح سخنان ترامپ‌ در عربستان | سید محمود صدری پکن چگونه تغییر خواهد کرد؟ | رانا میتر (ترجمه: رضا جلالی) گفتگوهای ایران و آمریکا | سید محمود صدری* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد فرزند خلیج فارس | محمدجواد حق‌شناس در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران | محمدجواد حق‌شناس در فضای منافع ملی پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس عواقب اقتصادی تسخیر دولت | الیزابت دیوید بارت (ترجمه: رضا جلالی) جنگ یا گفتگو | باقر شاملو* نوروز و تجلی آن در فرهنگ پاکستان | ندا مهیار جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز دوگانگی در مواجهه با مصاحبه رفیق‌دوست | احسان هوشمند حرف‌های بی‌پایه درباره مسائل حساس قومی ـ زبانی را متوقف کنید شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد تلاش تندروها و بی‌ثباتی بازارها نگاهی دوباره به مشکلات روابط آمریکا با چین | جود بلانشت و ریان هاس (ترجمه: رضا جلالی) اهمیت راهبردی گردشگری دریایی در توسعه پایدار | محمدجواد حق‌شناس ایران در محاصره کوریدورهای ترکیه | علی مفتح* شخصی‌سازی حکمرانی یا ناحکمرانی | محمدحسین زارعی* پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره ۷۱ و ۷۲ | ۳۰ دی ۱۴۰۳ زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیم‌نواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیم‌نواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه می‌خواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر» انجمن‌های مردمی خطرناک نیستند به آنها برچسب نزنیم فشار حداکثری فقط موجب تقویت مادورو خواهد شد | فرانسیسکو رودریگرز ناکارآمد‌ترین شورا | فتح الله اُمی نجات ایران | فتح‌ الله امّی چرا یادمان ۱۶ آذر، هویت بخش جنبشِ دانشجویی است؟ در ۱۶ آذر، هدف ضربه به استقلال و کنش‎گری دانشگاه بود یادی از۱۶ آذر | فتح‌ الله امّی وقایع ‎نگاری یک اعتراض | مرتضی رحیم ‎نواز روز دانشجو فرصتی برای تیمار زخم‌ها | محمدجواد حق‌شناس

10

عبور از زمان و مکان در موزه | علی مفتح

  • کد خبر : 13198
  • 13 تیر 1402 - 10:13
عبور از زمان و مکان در موزه | علی مفتح
در مورد موزه‌ها آن چه شگفت‌انگیز است این است که اشیا در آن نه تنها از کارایی خود خارج می‌شوند بلکه از زمان و مکان هم بیرون آورده می‌شوند. موزه‌ای چون موزه جنگ را در نظر بگیرید. کارایی یک ابزار جنگی در آن نه تیراندازی بلکه برانگیختن شگفتی بازدید کننده است.

فیلسوف بزرگ فیثاغورث جهان را به یک همآورد ورزشی یا مسابقه موسیقی بزرگی تشبیه می‌کند که عده‌ای در آن مشغول هنرنمایی هستند. برخی هم به محل مسابقات می‌آیند تا به خرید و فروش بپردازند. در این میان افرادی هم هستند که تنها برای تماشا به محل مسابقه می‌آیند. به گفته فیثاغورث، این تماشاگران، فیلسوفانی هستند که نه به دنبال سود و ثروت نه به دنبال شهرت هستند بلکه تنها چیزی که می‌خواهند حکمت است.

در یونان باستان واژه، «تئوری» همچون واژه «نظریه» به معنای دیدن و یا تفکر کردن از راه نگریستن است. واژه تئوری از دو واژه «تِئا» به معنای نظر یا نگاه و «ِئوروس» به معنای تماشاگر می‌آید.

به عقیده افلاطون، تئوری که همان زندگی متفکرانه است بالاترین فعالیت بشری است و به نظر ارسطو این کار شادمانی و بهزیستی نهایی بشر است. از نگاه ارسطو تفکر یا تئوری نه کاری عملی یا تولیدی و نه فعالیتی سیاسی (برای اداره امور عمومی) است و به همین دلیل هم «بی‌فایده‌ترین» فعالیت محسوب می‌شود! اما همین بی‌فایدگی است که باعث می‌شود تا تفکر به بهترین فعالیت تبدیل شود چرا که ارزش تفکر به انجام آن عمل سنجیده می‌شود. در واقع، فلسفه همان طور که ارسطو می‌گوید با «شگفت» آغاز می‌شود و شگفت هم چرایی یک چیز را مورد پرسش قرار می‌دهد و هدف دیگری ندارد. در فهم چرایی یک چیز است که بشر به حقیقت پی می‌برد و آرامشی مرواریدوار در عمق دریای بی‌قرار و جستجوگر خود می‌یابد.

 موزه، مکانی برای اندیشه

یکی از مکان‌هایی که انسان را به تفکر وا می‌دارد موزه است. واژه «موزه» برگرفته از واژه یونانی «موز» است که به یکی از نه الهه الهام بخش اساطیر یونانی اطلاق می‌شده چرا که آن‌ها وظیفه الهام به شاعران و هنرمندان را بر عهده داشته‌اند. بعدها مرکزی در اسکندریه مصر به نام «موزیون» توسط بتلمیوس یکم سوتر تاسیس شد که کتابخانه معروف اسکندریه تنها بخشی از آن بود. این مرکز که می‌توان آن را به نوعی با موسسات مطالعات پیشرفته در دانشگاه‌های امروزی مقایسه کرد وظیفه گردآوری بهترین دانشمندان و کتابهای آن دوران را بر عهده داشته که اتفاقا بعد از فتوحات اسکندر مقدونی متونی هم از ایران به آن جا برده شده و ترجمه گردیده است. آن چه امروزه از آن به عنوان موزه یاد می‌شود در واقع ریشه در این موزیون دارد که ه صوص بعد از رنسانس در اروپا و به شکل کنونی شروع به کار کرد.

موزه‌ها به راستی محل تماشا، تفکر و فلسفه هستند. بازدید از موزه همچون زندگی متفکرانه افلاطونی و ارسطویی هیچ «فایده‌» ای ندارد چرا که تفکر باعث تولید شی خاصی نمی‌شود و در جهان امروزی که «قیمت» و «ارزش» به یک معنی انگاشته می‌شوند، تفکر قطعا هم «بی‌فایده» است. اما چه متفکرانه است سخنی که می‌گوید «همه نابغه هستند. اما اگر بخواهید توانایی یک ماهی را با بالا رفتن آن از درخت اندازه گیری کنید، آن ماهی در تمام عمر فکر خواهد کرد که احمق است». و اگر که ارزش موزه و بازدید از آن و تفکر در مشاهدات را بخواهیم قیمت‌گذاری کنیم باید بگوییم که قطعا «بی‌فایده» است. اما آیا چنین است؟

کم نیستند در تاریخ لحظات متفکرانه‌ای که انسان را از جنگ بازداشته و از نابودی زندگی وی جلوگیری کرده است! شاید به همین خاطر است که پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «یک ساعت تفکر، از هفتاد سال عبادت (بدون تفکر) بالاتر است».

تماشاگرِ متفکر باید لحظاتی از هرج و مرج جهان فاصله بگیرد تا بتواند وقایع را آن طور که هستند و نه آن طور که تصور می‌کند ببیند. همین فاصله است که امکان می‌دهد تا وی بدون تاثر و تعصب اتفاقات را تجزیه و تحلیل کرده و جایگاه خود را در میان هیاهوی روزمره جهان پیدا کند.

 نابجایی اشیاء در موزه‌ها

در مورد موزه‌ها آن چه شگفت‌انگیز است این است که اشیا در آن نه تنها از کارایی خود خارج می‌شوند بلکه از زمان و مکان هم بیرون آورده می‌شوند. موزه‌ای چون موزه جنگ را در نظر بگیرید. کارایی یک ابزار جنگی در آن نه تیراندازی بلکه برانگیختن شگفتی بازدید کننده است. بازدیدکننده هم سراغ آن ابزار جنگی نه برای تیراندازی بلکه برای تفکر درباره آن می‌رود. آن چه قبل‌تر «بی‌فایده» گفته شد در اینجا خود را به خوبی نشان می‌دهد چرا که نه بازدید کننده از ابزار جنگی استفاده می‌کند و نه ابزار جنگی برای استفاده در جنگ گذاشته شده است. همین «نابجایی‌» هست که باعث می‌شود تا بازدیدکننده شروع به تعجب و سوال در مورد چیستی ابزار، آهن، انسان، جنگ و غیره کند، چرا که بسیار کم پیش می‌آید که سربازی در حین استفاده از آن ابزار در میدان جنگ به سراغ این سوالات برود، چون وی تماشاگر نیست و غرق در استفاده از آن است.

اما «نابجایی» دیگر مربوط به زمان و مکان شئ داخل موزه است.

اشیا (به خصوص در موزه اشیای باستانی) در موزه‌ها از زمان و مکان خود هم جابجا می‌شوند. یعنی نه تنها کارآیی آن‌ها بلکه زمان و مکان آن‌ها هم دگرگون می‌شود و همین نابجایی باعث می‌گردد تا تماشاگرِ متفکر همراه با آن شئ از زمان و مکان خود خارج شود. همین اخلال در روزمرگی است که باعث دگرگونی ذهنی در بشر می‌شود. برای چند لحظه هم که شده تماشاگرِ متفکر از ابعاد زمانی و مکانی عبور کرده و برای درک حقیقت و چیستی آن چیز در عالم معنوی سیر می‌کند. شاید بخاطر همین بود که نیکلای فیودورف فیلسوف روس می‌گوید که میل بشر به ساخت موزه ریشه در میل وی به جاودانگی دارد. به راستی هم همین طور است.

برای درک زندگی چند لحظه هم که شده باید به مانند تماشاگری از آن فاصله گرفت، به موزه‌ای رفت و حقیقت زندگی را در جاودانگی جستجو کرد.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=13198
  • منبع : هفته‌نامه نیم‌روز
  • 110 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.