در پایان خرداد ماه امسال در روز ملی بسیج، آقای سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، در یک سخنرانی گفت، ” هیچ ملتی بدون داشتن دشمن بزرگ قوی نمیشود. ما بدون داشتن دشمن بزرگ غافل میشدیم. امروز قدرت داریم به این دلیل که از هیچ قدرت دیگری نمیهراسیم.” او همچنین در این سخنرانی از شهید دکتر مصطفی چمران یاد میکند و میگوید، ” شهید دکتر مصطفی چمران جزو برجستهترین دانشمندان علم فیزیک در عصر طلایی عمر خود بود اما به لبنان رفت و در آنجا قواعد جهاد را برای آزادی مسلمانان تبیین کرد، به بچههای لبنان و فلسطین یاد داد تا زمانیکه مستکبران بر مسلمانان سیطره دارند راه عزت و عظمت مسلمانان و اسلام از مسیر جهاد عبور میکند. این درس بزرگ چمران به تاریخ بود. برای همین است که شهید چمران فشرده یک تاریخ و تندیس یک تفکر انقلابی و الهی بود.”
در مورد ادعای اول ایشان که کشورها با دشمنی بزرگ توانمند میشوند باید گفت که این قضاوت با تمام داده های آماری و تجربه دنیای فعلی خوانایی ندارد و ابطال میشود. ایشان میگوید “امروز قدرت داریم” اما اصولا وارد تعریف قدرت نمیشود بخاطر اینکه قدرت تعریف خاصی دارد و ایشان از ارائه این تعریف طفره میرود تا شنوندگان صحبتهای خودرا از فهم صحیح این واژه محروم کند. قدرت امروز حد اقل با پنج عامل شناسایی میگردد. اول؛ وفاداری داخلی شهروندان کشور به نظام، پایگاه اول قدرت است.
دوم؛ قدرت اقتصادی یک کشور خصوصا چگونگی شرکت یک کشور در بازار جهانی و بازتاب آن در تولید ناخالص آن تعریف دوم از این مفهوم است. البته مفهوم دقیقتری توسط سازمان ملل متحد برای توانمندی یک کشور در سالهای گذشته عرضه شده بنام شاخص توسعه انسانی (Human Development Index-HDI) که در برگیرنده سن مرگ و میر و تعداد سالهاییست که انسانها با سلامت زندگی میکنند، دسترسی به تعلیم و تربیت و کسب دانش در کودکان و سن بالای ۲۵ سال و نهایتا تولید سرانه برپایه سرانه افراد شهروند. سوم؛ شرکت و تاثیر در نهادهای بین المللی.
چهارم؛ استفاده بهینه سیاسی از موقعیت استراتژیک یک کشور و نهایتا و پنجم، توان نیروی نظامی برای دفاع از مرزهای یک کشور. اگر این پنج عامل حد اقلی را در حیطه ارزیابی قدرت یک کشور مورد مطالعه قرار دهیم میتوانیم دریابیم که کشورما در چهار عامل اول کاملا بی قدرت و ظعیف و در مورد عامل پنجم یک قدرت نسبی را فراهم آوری کرده که بخشی از این قدرت توهمی و حقیقی نیست.
در بخش وفاداری امار داخلی و ارقام خود نهادهای دولتی میگوید که بیش از ۸۰% مردم کشور از نظام راضی نیستند. قدرت اقتصادی کشور کاملا در ایجاد یک کشور رانتی با فسادی نهادینه شد، تورم و بیکاری بالا و اصولا تولید خارج از استانداردهای بین المللی خود را عیان کرده است. در بخش سوم و تاثیر در نهادهای بین المللی جائیکه کشور ها میتواند تولید منبع نماید، وضع کشورما کاملا مشخص است. نظام در ایران اصولا با پدیده ای بنام شهروند جهانی مخالف است، به بسیاری از کانونسیونهای بین المللی نپیوسته و در مورد نهادهای بین المللی گزینشی عمل میکند.
عامل چهارم در مورد استفاده بهینه از موقعیت استراتژیک یک کشور است که ایران در این حیطه موفق نبوده است. نظام در ایران با ایجاد گروههای نیابتی، دخالت سیاسی و نظامی در بقیه کشورهای منطقه و خصوصا حمایت از خشونت خارج از مرزهای خود، نتوانسته برای ثبات منطقه ای که بیشترین مرز آبی را در همسایگی خلیج فارس دارد، در بین همسایگان اعتماد سازی کند. هنوز کشورهای عربی منطقه میخواهند که آمریکا امنیت این منطقه را تامین کرده و یا در حال حاضر با اسرائیل همکاریهای امنیتی را شکل داده اند.
اما در مورد قدرت نظامی و دقیقا آن چیزی که اقای سلامی ادعا میکند، باید گفت که ایران موشک و پهباد دارد و این موشکها و پهباد ها میتوانند در دفاع از کشور موثر باشند اما نیروی نظامی را فقط موشک و پهباد شکل نمیدهند. نیروی هوائی و دریایی و خصوصا هوایی بیشترین نقش موثر را در چینش و استحکام یک نیرو ی نظامی در هر کشوری شکل میدهد….