پامروز، ایران به مدد فضای مجازی، وارد دنیای دیگری شده است. سالها پیش آن را “پایان تاریخ سکوت” نامیدم.
مهدی محسنیانراد در پژوهش خواندنیاش “ریشههای فرهنگی ارتباط در ایران” (۱۳۸۷)، با تحلیل هزار سال شعر فارسی نشان میدهد الگوی ارتباط ایرانی “سکوت” بوده است، سکوت در برابر نابرابریها، تبعیضها، سرکوبها و ویرانیها و نخبهکشیها.
اما اکنون دو دهه است این سکوت شکسته است و “صدا” جای آن نشسته. بخشی از این صداها، هزاران کاروان فکری هستند که مردم ایران در فضای مجازی شکل دادهاند.
یکی از این کاروانها را من و همسفران فکریام طی دو دهه ساختهایم، کاروانی که کانال تلگرامیام یکی از آنهاست. در ایران که به ندرت فعالیتها و نهادها دوام و قوام مییابند، چنین فرخنده کاروانی جای شکرانه و شادی و نشانه گامی به پیش است. میخواهم از همراهان و همسفرانم تقدیر کنم و اندکی از راه طی شده را تقریر نمایم.
نخست بگویم که مرهون مخاطبان، خوانندگان و شنوندگان فعالیتهای فکریم هستم. از سال ۱۳۸۰ تا امروز هزاران ایرانی درون و بیرون مرزهای کشور میلیونها ساعت عمرشان را صرف خواندن، شنیدن و درگیری و تعامل با فعالیتهای فکریام کردهاند. این مخاطبان و تعامل با آنها منبع انرژیبخش موثر و فراگیری برای تقویت و تداوم فعالیتهای فکریام بودهاند. آنها محیطی گرم و خلاق و اثرگذار برای یادگیریام شکل دادهاند و به رشد تواناییهای یکدیگر و من کمک کردهاند.
بیست و دو سال در این کاروان و سفر فکری و یادگیری همسفر بودیم. ابتدا از طریق وبلاگ. بعد وبسایت و سالهای اخیر از طریق تلگرام با هزاران مخاطب ارتباط دارم.
وقتی سال ۱۳۸۰ وبلاگ “یادداشتهای یک مردمنگار” را در پرشین بلاگ ساختم تصور نمیکردم برای همیشه در حوزه عمومی ماندگار شوم. بیست و دو سال است که بیوقفه در حوزه عمومی مینویسم و میگویم. این سالها و انبوه تجربهها، تقلاها و تاثیرات آن، کتابی است بزرگ، و البته نانوشته. در این سفر بسیارها آموختم و همسفرانم ارزشهایی بنیادی را آموزش دادند و خلق کردند. همسفرانم، این طبقه فهیم نشان دادند:
در جامعه ایران هنوز شوق یادگیری و عطش خواندن وجود دارد؛ اگرچه این شوق هنوز جامعهای یادگیرنده نیافریده است. در جامعه ایران طبقه فهیم، خوانا و نویسایی هست که دغدغه و عشق به ایران در عمق وجودش است؛ اگرچه این طبقه در نظام حکمرانی طرد و حاشیهای شده است. در جامعه ایران میل به گفتگو و ارتباط نیرومند و زنده و سرزنده است؛ اگرچه با فیلترینگ، سانسور و خفقان روبروست.
در این سفر و کاروان دو دههای، همه با هم درباره ایران و مسالههای آن اندیشیدیم و گفتیم و نوشتیم. بسیارها در این سالها برایم گفتند که این بحثها را به کلاسها، کنفرانسها و محفلهای دوستانه و خانوادگی گسترش دادهاند.
تجربه بیش از دو دهه سفر فکری، تصویرم از جامعه ایران را شکل داده است. بسیاری در توسعه و تداوم فعالیتهایم داوطلبانه مشارکت کردهاند.
دکتر محدثه ضیاچی، سازنده و ادمین کانالم سالهاست میکوشد با بهترین کیفیت مطالب را تدوین و تلخیص و در کانال ارائه دهد. دیگران نیز مشارکت فعال داشته و دارند. برخی سخنرانیها را پیاده و مکتوب کردهاند، پرشمار افرادی هم در برگزاری سخنرانیها نقش داشتهاند، و دیگرانی که مطالب کانال را به طور گسترده بازنشر کرده و میکنند.
بسیاری هم همواره در این راه مشوقم بودهاند. اینها گوشهای از فعالیتهای این کاروان است که از آنها مطلعم، اما اطمینان دارم در جریان همهی رخدادها و تجربهها نیستم.
امیدوارم تقدیر و سپاس قلبیام را پذیرا باشید. این کاروان به لطف خدا و همراهی شما راهش را میسازد و میپیماید. این کاروان بخش کوچکی از تاریخ صداست، تاریخی که ملت ایران هنوز در آغاز ساختن و پرداختن آن است. تاریخ فردای ما تاریخ دموکراسی، تکثر و آزادی است. این تاریخ، محتاج هزاران هزار کاروان فکری است. دموکراسی، تکثر و آزادی، مقصد نیست که به آن برسیم، راهی است که میسازیم و ساخته میشود.
همین کاروانهای فکری، اگر زنده و خلاق و پوینده و فزاینده بمانند، این راه ناهموار، ساختهتر و هموارتر میشود.
نعمتالله فاضلی : یک سفر و صد سپاس
- نویسنده : نعمتالله فاضلی
- 18 بازدید