هنوز بغداد زیر رهبری برادران انقلابی و امتگرای شیعی حاضر نشده که کار ساخت کوتاهترین ریل بین المللی خاورمیانه بین خرمشهر-بصره به درازای ۳۲ کیلومتر را آغاز کند، در حالی که عراق ۱۵ روز پیش، از پروژه ۱۷ میلیارد دلاری مقیاس بزرگ خود در زمینه ترانزیتی رونمایی کرد. همزمان ارسال بار کالاهای چین از خطوط آهن آسیای مرکزی به أفغانستان رو به افزایش است. هم چنین پروژه امتداد خط آهن سراسری پاکستان به افغانستان از سوی چین در حال پیگیری است.طی همین هفته پاکستان برای شتاب دهی به واردات گاز از افغانستان سندی را با عشق آباد امضا کرد. در حال که خط لوله صلح ایران پشت مرز جمهوری اسلامی پاکستان خاک می خورد و پاکستان حتی یک متر مکعب از این لوله دریافت نکرده است. هم چنین ارمنستان پس از ماهها گفتگو و چانهزنی، بالاخره پذیرفت که باکو از خطوط آهن این کشور برای ترانزیت کالا به ترکیه و ایضا اروپا بهره برداری کند. در واقع گشایش این خط به معنای پیوند هر پنج کشور آسیای مرکزی به اروپا از راه خزر است. هم چنین راه کوتاه دیگری برای انتقال ریلی کالاهای چینی به اروپا است. اتصال دو طرفه ریلی اروپا- چین از این راه، سبب رونق بیشتر آسیای مرکزی، آناتولی- قفقاز خواهد شد. هم چنین طرح و بر،امه کریدور شبه جزیره عربستان- هند به تصویب رسیده است.
این در حالی است که جمهوری اسلامی تازه و پس از بیش از دو دهه چانه زنی و گفتگو، تفاهم نامه ای با روسیه امضا کرده که طی سه سال آینده با احداث خط آهن رشت- آستارا کریدور شمالی- جنوبی، از طریق خط آهن ایران فعال شود. ولی سه مشکل وجود دارد. نخست باوجود گرفتاری روس ها در اوکراین و با شناختی که از تعلل آنان در تجهیز کارگاه وجود دارد، بس بعید می نماید این پروژه طی بازه زمانی مذکور اجرایی شود. دوم این که بعید نیست آذربایجان از پیوستن به چنین کریدوری امتناع ورزد. چنان که پاکستان با وجود بستن قرارداد محکم با ایران از ورود خط لوله صلح به خاطر تحریم های آمریکا خودداری کرد. سوم و از همه مهمتر این که هم جمهوری اسلامی و هم فدراتیو روسیه با بیشترین تحریم های بین المللی مواجه اند.
واقعیت زمخت آن است که جمهوری اسلامی در عرصه بینالملل به دلیل منازعات جدی با آمریکا و در عرصه داخلی به خاطر ساختار و مدیریت ناتوان و فشل با نبود استراتژی روشن و معتبر ملی، بازی را به رقبا باخته و کمتر اقتصاد پر توانی حاضر به تبادلات سنگین و درازمدت با ایران است. بگذریم از این که شرکای بازرگانی ایران در دهه پنجاه آمریکا، اروپا، ژاپن و کره جنوبی بودند و حتی تا دهه ۷۰ خورشیدی، بیشترین تبادلات ایران با آلمان، ایتالیا، ژاپن، کره جنوبی، فرانسه و اتریش بود، امروز تبادلات ما ناگزیر و آن هم با کنترل های سفت و سخت جهانی محدود به چین، ترکیه، امارات و عمان شده است. با چنین وضعیتی چشم اندازی روشن پیش روی اقتصاد ایران به چشم نمی خورد. باید مدیران و تصمیم سازان جمهوری اسلامی بپذیرند که ما با ی را به رقبا باخته ایم.