حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم افتتاح ” رادیو تبیین” بیان کرده است؛” دشمن این قدر دروغ گفت که دستاوردهای نظام دیده نشد. بعضی جوانان می پرسند از نظر علمی و صنعتی زمان شاه بهتر بوده یا الان؟ این سئوال به خاطر ضعف رسانه های ماست. ما عقده لسان داشتیم و درست عمل نکردیم. ما موفقیت های بزرگی داشتیم ولی در تبیین مواضع اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و شرعی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در یک عرصه هایی شکست خوردیم و باید این شکست را بپذیریم. الان وقت ضد حمله است”
انقلاب اسلامی با پیروزی خود انرژی زیادی را آزاد کرد ولی خیلی زود درگیر نزاع داخلی و جنگ خارجی شد. عصر سازندگی و دوران اصلاحات نیز توانست زمینه های جدیدی را برای شکوفایی امید به آینده در میان شهروندان پدیدار سازد، ولی اکنون بیش از یک دهه است که پرسش از کارنامه جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف و مقایسه آن با دوران پیش از انقلاب به چالش جدی نسل های پیشین با نسل جدید تبدیل شده است. اما به راستی چرا جمهوری اسلامی با بحران دستاورد و افزایش نارضایتی ها روبرو شده است؟
تحدید جمهوریت و کاهش مشارکت: انقلاب اسلامی منادی مشارکت مردم در عرصه تعیین سرنوشت بود و حداقل به مدت ۱۴ سال این سیاست را با برگزاری همه پرسی و انتخابات های نسبتا قابل قبول به نمایش گذاشت. با تصویب نظارت استصوابی در مجلس چهارم اما رویه ای آغاز شد که اگر چه با فراز و فرودهایی همراه بوده است ولی در عمل در راستای تحدید مشارکت شهروندان به کار رفته و مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی را در افکار عمومی بی اعتبار ساخته است.
تنگناهای ناشی از حکومت ایدئولوژیک: ایدئولوژی ها از آن جا که می کوشند تا ذهنیت را بر عینیت تحمیل کرده و واقعیت ها را پیرو آرزوها نمایند برای سیاست گذاران به شدت محدود کننده هستند. جمهوری اسلامی در چهاردهه گذشته با اسیر شدن در کمند ایدئولوژی برخاسته از اسلام سیاسی نه تنها از برقراری ارتباط سازنده با جهان و مواهب آن محروم مانده بلکه حتی نتوانسته درکی واقع بینانه از تحولات جامعه و بهره گیری از آن در جهت توسعه یافتگی به دست آورد.
آزادی مثبت در غیاب آزادی منفی: آیزایا برلین فیلسوف شهیر سیاسی میان دو نوع؛ ” آزادی از ” به معنای سلبی و ” آزادی در ” به معنای ایجابی تفاوت نهاده است. به نظر می رسد که در این دوگانه، ” آزادی از ” به معنای برداشتن محدودیت ها بر دیگری اولویت داشته باشد. اما تجربه جمهوری اسلامی به ویژه در مقوله آزادی های اجتماعی رویه ای وارونه از خود به نمایش گذاشته است به نحوی که از همان ابتدا فرصت اشتباه کردن از شهروندان اش دریغ شده، و در عوض به هدایت آن ها به نحوی آمرانه و ایدئولوژیک پرداخته شده است.
توجه به روایت ها و بی اعتنایی به واقعیت ها: جمهوری اسلامی از همان ابتدا با اعتقاد به ” جنگ روایت ها” کوشیده تا بی اعتنا به واقعیت های موجود، روایت خود را به وسیله بسیج رسانه های رسمی به افکار عمومی پمپاژ کند. این در حالی است که با فرونشستن امواج انقلاب و ظهور نسل جدیدی که با آن رویداد ناآشنا بودند ضرورت معرفی دستاوردهای مادی و عینی جمهوری اسلامی بیش از گذشته احساس می شد. به عبارت روشن تر امروزه نسل جوان بی اعتنا به آرمان های ایدئولوژیک نظام سیاسی، میزان پیشرفت کشور را با سایر ممالک منطقه مقایسه و در مورد توفیقات جمهوری اسلامی پرسش گری می کند.