محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق کشورمان روز ۱۳ خرداد [۱۴۰۲ خورشیدی] پست اینستاگرامی منتشر کرد که جنجال بسیاری بهپا کرد و مخالفان بسیار به آن تاختند و موافقان نیز در فضای مجازی درباره آن بسیار سخن گفتند، اما این نوشته ظریف اشارات عمیقتری داشت که کمتر به آنها پرداخته شد. ظریف در این پست در آسیبشناسی سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران از مرحوم پروفسور روحالله رمضانی، متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا جملهای نقل کرده است. رمضانی بر این باور است: «ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمرویی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمیتوانست فاصلهی میان این اهداف و امکانات در دسترس برای تحقق آنها را درک کند». در واقع نوشته محمدجواد ظریف خلاصهای متناسب با فضای مجازی از ایده اصلی کتاب «تاریخ سیاست خارجی ایران» پروفسور روحالله رمضانی است.
پروفسور روحالله رمضانی در سال ۱۳۰۸ در ایران متولد شد و در پنجم دی ۱۳۹۵ در ویرجینیای آمریکا درگذشت. رمضانی در جوانی و دوران پس از جنگ جهانی دوم، از ایران به آمریکا مهاجرت کرد و دفعات اندکی از ایران بازدید کرد، اما در تمام این سالها ایران موضوع اصلی مطالعات و پژوهشهای او بوده است. تمرکز بر مطالعات سیاست خارجی ایرانی موضوع اصلی پژوهشهای رمضانی بوده است. گری سیک، مشاور امنیت ملی آمریکا درباره رمضانی گفته است: «رمضانی آموزگار چندین نسل از ایرانپژوهان و تحلیلگران بوده و مقالاتی که در کتاب او آمده به تمام مسائل مهم مربوط به ایران میپردازد: ایدئولوژی، مذهب، آرمانگرایی، عملگرایی، فقه. رمضانی یکی از اولین کسانی بود که به پدیدههایی چون نقش تشیع در خلیجفارس و رشد تروریسم بهعنوان یک ایدئولوژی با دقت نگاه کرد. این پیشرفت یک محقق است؛ اودیسهای از یک زندگی علمی و مشارکت سیاسی.» رمضانی کتابهای متعددی درباره ایران نوشته است؛ «خلیج فارس؛ نقش ایران»، «استقلال بدون آزادی: سیاست خارجی ایران»، «ایران انقلابی: چالشها و پاسخ در خاورمیانه»، «شورای همکاری خلیجفارس: سابقه و تحلیل»، «آمریکا و ایران؛ الگوهای نفوذ» عنوان برخی از کتابهای اوست، اما تنها دو اثر رمضانی به فارسی ترجمه شده که البته مهمترین آثار اوست: «تاریخ سیاست خارجی ایران از صفویه تا پایان پهلوی اول» و «چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» دو اثر نظری و تحلیلی رمضانی هستند که مهمترین دیدگاههای وی در این آثار بیان شده است.
رمضانی بر این باور است که حاکمان ایران طی چند قرن گذشته همواره بهدنبال احیای قدرت دوران ساسانی بودهاند و در مسیر این تلاش هرگز نتوانستهاند بین داشتهها و توان و خواستههایشان تناسبی برقرار کنند و بهجای راه تعامل و سازش با قدرتهای دیگر، راه منازعه و ستیزه را برگزیدهاند و این تلاش تا زمانی که شکست خوردهاند، ادامه داشته است. رمضانی جنگها و شکست ایران صفوی از عثمانی و ازبکان و سپس جنگهای ایران و روسیه تزاری را مثال میآورد و به عدم تناسب توان و آرزوهای حاکمان ایرانی میپردازد؛ نکاتی که دقیقاً در نوشته ظریف نیز منعکس شده است. اشاره ظریف به قرارداد ترکمانچای بخش دیگری از نوشته او بود که ارجاع روشنی به نظریات رمضانی دارد.