یادداشت اخیر محمدجواد ظریف در ستایش ” سازش کاری” کام رادیکال های انقلابی را تلخ و آن ها را به واکنش واداشته است. ظریف در این یادداشت با نقب زدن به گذشته کوشیده است تا حدیث آرزومندی حاکمان و بی اعتنایی آن ها به ظرفیت ها و توانمندی های ایران را در طول تاریخ مورد نقادی قرار دهد.
به باور ظریف؛ ” ما ایرانیان در طول تاریخ اهداف مان را بر اساس آرزوهای مان چیده ایم و به توانایی های مان توجهی نکرده ایم” و این که ” در ۷۵ سال برنامه ریزی توسعه چون بیشتر برنامه ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب ماندگی ها متناسب با امکانات و فرصت ها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بوده اند، به توسعه هم نرسیده ایم”
ظریف در ادامه این نکته مهم را مطرح می کند که با وجود بدنامی قراردادهای گلستان و ترکمانچای در بادی امر، آن ها تنها چاره برای جلوگیری از دریافت خسارت های بیشتر بوده اند، و این پرسش را طرح می کند که؛ چرا در فرهنگ ما سازش کار، خائن، و سازش ناپذیر، قهرمان تلقی می شود؟ این یادداشت هم می کوشد تا به همین پرسش ظریف پاسخ دهد:
✅ توقف در تاریخ شکوه مند گذشته: ایران به مثابه یک امپراتوری تاریخ سترگی را پشت سر نهاده است. گذشته ای که مشحون از جهان گستری نظامی بوده و آثار تمدنی خود را در فرهنگ و ادب این سرزمین به جا گذاشته است. نگاهی به این تاریخ بلند هم نشان می دهد که به جز القای حس برتری جویی، شماره منازعه ها بیش از مصالحه ها، و تعداد تضارب ها بیش از توافق ها بوده است. این تاریخ اما تاکنون نه چراغ توسعه کشور بلکه ترمز آن بوده و سازگاری و مصالحه با جهان در پرتو چالش تاریخی با کشورهای دنیا به محاق رفته است.
✅ اقتضائات ناشی از سیاست دینی: سیاست در ایران از دوران باستان تاکنون متاثر از دوگانه های ؛ خیر و شر، و حق و باطل بوده است و تاریخ ما کمتر نشانی از تلفیق میان این دو را در خاطر دارد. دو گانه هایی که تا ایران معاصر نیز امتداد یافته، و خود را در شرع و عرف، تدین و تجدد، و دین و دنیا نیز متجلی ساخته اند. ناگفته پیداست که در سیاستی چنین آمیخته با دوگانه های دینی، سخن از سازش کاری چه هزینه های سنگینی می تواند به دنبال داشته باشد. طرد ظریف از عرصه انتخابات ۱۴۰۰ به دنبال طرح دوگانه؛ میدان و دیپلماسی هم از آخرین نمونه ها در این عرصه محسوب می شود.
✅ فرهنگ سیاسی مروج سازش ناپذیری: دوگانه مصدق- قوام از تجربیات عبرت آموز تاریخ ماست از آن جا که اولی ایستاد و خوشنام ماند ولی دومی چون با سازش کاری بیگانه نبود به بدنامی رضایت داد. در این فرهنگ سیاسی هنوز هم یکی از اتهامات نابخشودنی خاتمی و روحانی، پیروی نکردن از سنت استعفای مهدی بازرگان و ماندگاری آن ها در قدرت محسوب می شود. اگر چه در سال های اخیر به دلیل عوارض زیان بار تحریم ها منزلت قوام و ظریف ارتقاء یافته است ولی فرهنگ سیاسی موجود به ویژه در عرصه سیاست داخلی همچنان از مدارا ستیزی، اتهام زنی، و معادل انگاشتن سازش کاری با خیانت رنج می برد.
✅ چرخه معیوب؛ استبداد/ آزادی/ هرج و مرج: تاریخ ایران به ویژه در دوران معاصر شمایلی از وجود یک جامعه کوتاه مدت (کاتوزیان) به همراه یک سیکل معیوب میان استبداد و آزادی را به نمایش گذاشته است. در یک سو دیکتاتورهایی که صدای مردم را نشنیدند و در سوی دیگر مردمی که جز به تحقق انقلاب رضایت ندادند. آن چه در این میانه مفقود بود مصالحه و سازش میان حکومت و جامعه بود. آزادی بعد از انقلاب هم به دلیل فقدان سازگاری و مداراجویی خیلی زود به هرج و مرج گرایید و طفل استبداد بار دیگر از بطن بحران و ناامنی زاده شد، و این چنین شد که نه تنها به توسعه نرسیدیم بلکه دوباره به سر خط برگشتیم…