حشمتیه یا خواجهنظام امروزی از گذشته ساکنان ارمنی بسیاری داشته است. شورای خلیفهگری ارامنه عدد ارمنینشینان ساکن این محله را در دهههای سی تا پنجاه شمسی دهها هزار نفر میداند. در خیابان « دهمتری ارامنه» یکی از کلیساهای مهم مسیحیان ارمنی وجود دارد. کلیسایی کم تشریفات که عرض کم خیابان و درازای فراوان آن باعث میشود کمتر به چشم بیاید. البته سادگی بنا که شباهتی به معماری کلیسایی ندارد؛ بیش از موقعیت آن در این خیابان موجب شده کلیسا آرام و بیادعا برجای خود استوار باشد.
از سال ۱۳۳۷ مدرسهای به نام «اسرائیل ساهاکیان» در خیابان دهمتری ارامنه راهاندازی شد. مسیحیان حشمتیهنشین از سال ۱۳۳۵شمسی عبادتگاهی داشتند که در اردیبهشت ۱۳۴۸ به دلیل نامعلوم آتش گرفت و سوخت. اما سال ۱۳۵۸ بود که بنا به نیاز همکیشان هیاتامنای مدرسه ساهاکیان دستبهکار شدند و از خلیفهگری ارامنه اجازه گرفتند تا سالن اجتماعات آموزشگاه را تبدیل به نمازخانه مسیحی کنند. «هراچ ساروخانیان» نجار ماهری بود که به عضویت هیاتامنای مدرسه درآمده بود. یک محراب چوبی و برای تزئینش چند صلیب ساخت و در انتهای سالن گذاشت. شاید تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی آن روزها و شاید دلایل دیگر کار را به تعویق انداخت اما به هر حال چهارسال بعد «آرداک مانوکیان» خلیفه وقت ارامنه نمازخانه و صلیبها را متبرک کرد. این اسقف اعظم مسیحی در نهایت با تبرک مجدد این سالن در ۲۳ خردادماه ۱۳۶۵ رسما کلیسای «وارطانانتس مقدس» تهران را به یاد و نام شهدای ارامنه افتتاح کرد. البته شورای بینالمللی کلیساها و دیگر خیرین ارمنی نقش مهمی در ایجاد این کلیسا داشتند. اگرچه معمولا کلیساها در خدمات اجتماعی مختلف به خصوص همکاری با نهاد آموزش برای پیروانشان پیشقدم بودند؛ اما در مورد کلیسای شهدای ارامنه این اتفاق برعکس بود. اینبار نهاد متولی ترویج علم به دین کمک کرده بود. اما در سالهای اخیر اوضاع متفاوت شد. مدرسه تنها شده بود. با کاهش دانشآموزان و نیز برپایی مدارس جدید، دبستان ملی ساهاکیان تعطیل شد. اما کلیسای وارطان مدرسهای که در آن متولد شده بود را به خانه سالمندان تغییر کاربری داد. امروز تعدادی از سالمندان مسیحی و ارمنی کلاسهایی را اتاق خود میدانند که شاید پنجاه سال پیش شاگرد نیمکتنشینش بودند.
همهی مسیحیان مراسم عشای ربانی را از ارکان دین میدانند. در کلیسای وارطان مقدس هم هر زمستان این مراسم برگزار میشود. تا نانی که جسم عیسی پیامبر و شرابی که خون اوست در جسمشان وارد شود و جانشان را به او پیوند بزند. کلیسایی که محراب چوبی قدیمی را حفظ کرده و همچنان میعادگاه ارتباط مومنان با خدا و پسر اوست.
«وارطان» نزد مسیحیان ارمنی مترادف با شهید است و فرهنگ شهادت را تداعی میکند. به همین دلیل این کلیسا را به نام «شهدای ارامنه» میخوانند. وارطانانتس قدیس اما به دست شاه ساسانی ایران به شهادت رسید. ارامنه از اولین ملتی بودند که در سال ۳۰۱ میلادی مسیحیت را دین رسمی خود خواندند. بیش از یک دهه بعد امپراطور روم هم مسیحیت را دین رسمی ممالک تحت فرمان خود خواند. شاپور دوم ساسانی که نگران اتحاد مسیحیان سرزمینهای خود و همسایگانش با رومیها بود بر آنها سختگیری کرد. شاه ایرانی از ارمنیها هم خواست که از کیش خود دست بکشند که موجب شورش و جنگ شد. در نبرد فرماندهی سپاه ارمنی که وارطان نام داشت کشته شد. کلیسای ارمنی او را به خاطر شهادت در راه ملتش قدیس خواند. خاطره وارطان قدیس تاثیر فراوانی در فرهنگ ارمنی داشت و از آن پس سرداران سپاهی که در راه دفاع از دین یا کشور خود کشته شوند؛ وارطان خوانده میشوند.