پس از حملات موشک باران ایران علیه اسراییل، دستگاههای تبلیغاتی اسرائیل و حامیان او چنان در شیپور دمیدند که اسرائیل یک ابرقدرت محض بوده و به رغم مسافت دوری از ایران سختترین حمله با خسارات زیاد پاسخ موشک باران ایران را خواهند داد.
اما چرا علیرغم این همه تهدیدات، حمله انتقامی از سوی اسرائیل انجام نشد؟!؟
به نظر میرسد عواملی چند در این موضوع تاثیرگذار بوده است.
- مصمم بودن ایران برای پاسخ دادن به حملات احتمالی اسرائیل با موشکهای فوق مدرن که میتواند تمامی زیر ساختهای اسرائیل را نابوده کند.
- ترس اسرائیل از پاسخ ایران که منجر به مهاجرت مردم از اسرائیل و بخصوص خروج سرمایه مالی از اسرائیل. که در این صورت باز شکست جبران ناپذیری برای آنها خواهد بود.
- برآورد اسرائیل و آمریکا از حمله اسرائیل به ایران این بوده که علاوهبر حملات موشکی ایران حملات گروههای مورد حمایت ایران در عراق، یمن، سوریه و لبنان همزمان غیرقابل دفاع و خنثی کردن این حملات چند جانبه باهم بسیار سخت خواهد بود.
- افشای عمدی زمان و نحوه حملات اسرائیل به ایران که بدون شک با هماهنگی خود اسرائیل انجام گرفته، اینگونه برداشت میشود که چون زمان و مکانهای مورد هدف لو رفتند، اسرائیل حملات خود را به تعویق انداخته. که این گفته برای تمام کارشناسان امنیتی قابل پذیرش نخواهد بود، جز ضعف و عدم توانایی و ترس از پاسخ دادن کوبنده ایران.
- اسرائیل و آمریکا به خوبی به این موضوع پی بردن که حمله به ایران و پاسخ متقابل ایران، منطقه خاورمیانه را به سمت جنگ تمام عیار سوق خواهد داد. به همین دلیل نقش کشورهای عرب منطقه از وحشت درگیر شدن آنها در این جنگ باعث شد تا اقداماتی چند در جلوگیری از این جنگ فراگیر انجام دهند و تا حدودی در همراهی با موضوعی که در بند چهار به اشاره شد. همراهی کنند.
- اسرائیل با تعویق انداختن و یا حتا انصراف از حمله به ایران، عزم خود را به سرکوب و نابودی گروههای مورد حمایت ایران (حماس، حزب الله، حوثیها، گروههای شیعه مورد حمایت ایران، …) جزم کرده و بر آن است تا گام به گام و تک تک این گروهها را از بین برده و یا چنان تضعیف کند که دیگر خطر برای اسرائیل نداشته باشند.
- به احتمال زیاد اسرائیل و آمریکا بر آن هستند تا علاوهبر پاکسازی غزه و جنوب لبنان، داعش و القاعده را در خاورمیانه احیا کنند. این کار باعث میشود تا گروههای مورد حمایت ایران و کشورهای عراق و سوریه سرگرم مقابله با داعش شوند تا به مرور زمان و ایجاد جنگ فرسایشی آنها متوجه خطر داعش نموده و با این کار اسرائیل از دایره هدف اصلی خارج و تمام توجه کشورهای ایران، عراق ، سوریه، ترکیه، متوجه مقابله با داعش شوند. داعشی که از گذشته قویتر به میدان خواهند فرستاد. از طرفی القاعده را هم در افغانستان تقویت و بخشی از آن را به یمن انتقال داده تا حوثیها را وارد جنگ فرسایشی نمایند.
- در صورت به وقوع پیوستن این موارد (بند ۷)، وقتی اسرائیل از طرف حماس و حزب الله لبنان آسوده خاطر شود، شاید بتوان گفت که دیگر نیازی به حمله نظامی به ایران نداشته باشد و صرفا چون گذشته فقط اقدام به ترور در داخل ایران نماید.