روزی که بیانیۀ کورش بزرگ در بابل به اطلاع عامه رسید بیشک دورۀ تازهای در تاریخ جهان آغاز شد. با این بیانیه دورۀ باستانی شرق که در آن قدرت و غلبۀ پادشاهان آشور و بابل تمام آنچه را که تعلق به اقوام مغلوب داشت عرضۀ نابودی میکرد جای خود را به دورۀ تازهای داد که در طی آن شاهنشاهان پارس محبت نسبت به اقوام تابع و تسامح در مورد عقاید آنها را به عنوان اصل کشورداری تلقی کردند و نوعی سیاست همزیستی پیش گرفتند که در سایۀ آن بی آنکه هیچگونه مجاهدۀ خشونتآمیزی برای در هم آمیختن عناصر و اقوام نامتجانس حوزۀ امپراتوری خویش به عمل آورند، از هر قوم و نژاد آنچه را آموختنی و نگهداشتنی بود در مجموعۀ فرهنگ ترکیبی خویش وارد کردند.
دنیایی که با بیانیۀ کورش بزرگ تولد یافت در عین آنکه البته نمیتوانست با آن همواره هماهنگ بماند و ناچار گهگاه به اقتضای احوال از آن انحراف میجست، بهکلی با دنیای بیرحم، خشن و تنگحوصلۀ امپراتوریهای قدیم شرق تفاوت داشت. برخلاف آشور و بابل که شهرهای دشمن را با تمام مردم و معابدشان عرضۀ هلاک و فنا میکردند، فرمانروایی هخامنشیان حتی در سختترین انقلابها اقوام و ملتها را طعمۀ خشم بیلگام نساخت. در تمام این دوره نه تمدنی بر دست شاهنشاهان ایران از بین رفت، نه قوم و ملتی نابود شد.
تسامح کورشی که در تمام دوران هخامنشی بیش و کم برقرار بود، وحدت امپراتوری هخامنشی را تضمین میکرد و در عین حال قلمرو شاهنشاهان را به منزلۀ پلی میکرد که بین شرق و غرب، بین کهنه و نو، بین دنیای مادی و دنیای معنوی کشیده شده بود، و از اینهمه یک فرهنگ ترکیبی میساخت که تمام قوای نامتجانس حوزۀ شاهنشاهی را تا حدّ ممکن در آن شریک و بدان علاقهمند میساخت. نهفقط در آنچه با عقاید و آداب ارتباط دارد این تسامح کورشی موجب آمیزگاری عقاید دینی و در عین حال مایۀ حفظ احترام متقابل ادیان و عقاید شد، بلکه حتی در آنچه به بازرگانی و صنعت نیز مربوط بود موجب توسعۀ همکاریهای بین اقوام شد.
عبدالحسین زرینکوب
منتخب دهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
[«فرهنگ ایران و مسئلۀ استمرار»، عبدالحسین زرینکوب، یغما، سال ۲۴، شمارۀ ۸، آبان ۱۳۵۰، ص ۴۵۶-۴۴۹].
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی