در پی سخنان آقای دکتر پزشکیان رئیس محترم جمهور در ارتباط با ضرورت انتقال پایتخت اقتصادی و سیاسی به جنوب کشور و فارغ از این که منظور ایشان انتقال بوده؟ یا جلوگیری از گسترش شهر تهران ونیز با توجه به اظهارات سرکار خانم صادق مالواجرد وزیر محترم راه و شهرسازی، موارد زیر را به آگاهی میرسانم.
- در شرایط فعلی کشور، حتی در صورت حل مشکلات اساسی نظیر برجام و fatf و بطور کلی مشکلات ساختاری و سیاستی که منجر به نابسامانی کنونی شده، حداقل تا بیست یا سی سال دیگر دولت و کشور قادر به تأمین منابع مالی و اجرای این ابر پروژه نیستند و این ایده به هیچ وجه جزء اولویتهای کشور نیست.
- انتقال پایتخت نیازمند قوانین و مقررات محکم و بازدارندهای است که مانع مهاجرتهای جدید شود. تجربهی قانونگزاری در کشور ما نشان میدهد که در هر مصوبهای ولو مبتنی بر مطالعات دقیق کارشناسی، آنقدر تبصره و بند اضافه میکنند که در نهایت اصل قانون تبدیل میشود به «شیر بییال و دم و اشکم» و این علاوه بر تغییراتی است که با تغییر دولتها با اهداف مختلف در متن قوانین ایجاد میشود.
- مطرح شدن لایحه دولت در مجلس، رقابتهای شدید غیر منطقی در میان مناطق و استانها و شهرستانهای کشور را موجب شده وخودِ این مسئله با توجه به بافت قومی و طایفهای اکثر مناطق کشور، بحران و یا شبه بحران جدیدی را به جامعه تحمیل و وفاق ملی مورد نظر رئیس جمهور محترم را که نیاز اساسی کشور است، با مشکل مواجه میسازد.
- انتقال پایتخت به هر منطقه از کشور، به محض تصویب در کمیسیونهای مربوطه مجلس، سامانه اقتصادی منطقه را برای سالها دستخوش تحولات خسارت بار و بحران زا مینماید و در کنار بهره مندیِ بادآورده عدهای در این رهگذر، موجب شکاف طبقاتی شدید و نارضایتیهای ناشی از زیان دیدگی در میان اقشار فرودست میگردد.
- علاوه بر موارد فوق الاشاره، در شرایطی که حاکمیت و مدیریت کشور با معضلات اساسی و مزمن متعدد داخلی و خارجی رو در رو است، تامین منابع مالی، ماشین آلات، تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری و مصالح ساختمانی، تقریبا همه دستگاههای اجرایی دولتی و اغلب واحدهای بخش خصوصی را درگیر این انتقال نموده و اولویتهای اساسی کشور را که ارتباط مستقیم با رضایت و نارضایتی عموم مردم دارد تحت الشعاع قرار میدهد وموجب بروز تبعات سوء سنگینی برای کشور و نظام خواهد شد.
لذا به نظر من ملاحظات و پیشنهاد سرکار خانم صادق مالواجرد وزیر محترم راه و شهرسازی مبنی بر «تمرکز زدائی از تهران»، بسیار متین، قابل تأمل و در صورت انجام یک مطالعه کارشناسی و علمی و جامع و مانع، قابل اجرا خواهد بود.