مستقل: دولتها در ایران معمولا از شاخصهای ثابتی برخوردارند و ارزیابی شاخصها مهمترین سنگ محک عملکرد دولتها است. یکی از شباهتها میان دولتهای قبلی به این موضوع باز میگردد که روسای جمهور پیشین، توانستهاند حداقل در چهارسال اول خود کارنامه مناسبی از خود برجای بگذارند آنچه تاکنون و در یک سال و اندی که از دولت سیزدهم میگذرد نتوانستیم هیچکدام از بهبود شاخصها را در عملکرد دولت مشاهده کنیم.
نهتنها دولت کنونی نتوانسته بر چالشهای اقتصادی فارغ آید بلکه مشکلات این حوزه باعث اعتراضات گسترده در ایران هم شده است. در سیاستخارجه هم هیچ عملکرد قابل دفاعی از خود برجای نگذاشته است. این در حالیست که حتی دولت یازدهم به عنوان اولین دولت «حسن روحانی» پیش از اینکه روی کار بیاید با قطعنامههایی روبهرو بود که از دولت دهم به او ارث رسیده بود.
در همین راستا، ناصر ایمانی معتقد است که نهتنها در زمینه چالشهای اقتصادی نمودارها رو به پایین است بلکه دولت سیزدهم در مقایسه با دولت یازدهم در همین بازه زمانی نتوانسته در فضای بینالملل گشایشی به همراه داشته باشد. البته او معتقد است در این دولت سطح اعتماد شهروندان به دولت و حاکمیت هم بهدلیل آنچه ناکارآمدی توصیف میکند در پایینترین سطح خود قرار دارد.»
بسیاری از منتقدان دولت معتقدند که رییسی هنوز نتوانسته در هیچ حوزهای نتیجهگرا باشد. باتوجه به شعارهایی که در کارزار انتخاباتی از تیم رئیسی به گوش میرسید بهنظر میآمد با یکدست شدن حاکمیت اگر نتوانند با غرب بر سر احیای برجام به موفقیت برسد، نگاه به شرق حاکمیت میتوانست راهگشای چالشهای اقتصادی باشد. ولی حالا نهتنها امیدی به احیای برجام نیست بلکه باید بگوییم نگاه به شرق هم نتوانسته بهنتیجه برسد و گرهای را باز کند. حالا در ادامه باید منتظر باشیم ببینیم دولت سیزدهم که میتوان گفت کاهش سرمایه اجتماعی پاشنه آشیل آن محسوب میشود چه خواهند کرد.
ناصر ایمانی، در پاسخ به این سوال که مجموعه فعالیتهای دولت رئیسی در یک سال و اندی که از شروع فعالیتش میگذرد، چه تفاوتی با همین مدت فعالیت در دولت اول حسن روحانی دارد، میگوید:
«برای اینکه بخواهیم این موضوع تشریح شود، باید فعالیت این دو دولت را به چند بخش عمده تقسیم کنیم. توجه داشته باشید که موضوعات را باید با این دید تحلیل کنیم که موضوعات اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی که به حوزه سیاستخارجه هم مربوط میشوند در این تحلیل نقش مهمی دارد. به این موضوع هم باید توجه داشته باشید که دولت تنها یکی از قوهها و نهادهای اجرایی در کشور است.
- این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت:
با این پیشدرآمد باید بگوییم که با توجه به «تورم»، «رشد نقدینگی»، «تولید داخلی» و … در انتهای دولت روحانی وضعیت ناگواری داشت که بر اثر تحریمها، اقتصاد فلج شدهای را به دولت سیزدهم تحویل داد. پس در این موضوع باید بگوییم که مشکلات اقتصادی از دولت قبل به دولت جدید آمد.
- البته این سرنوشت همه دولتها است که در چهار سال دوم کارنامه ضعیفتری را از خود برجای گذاشتند.
البته دولت روحانی هم در برخی موضوعات شرایط سختتری داشت. قطعنامههای زیادی از دولت قبل به روحانی رسید ولی توجه داشته باشید که درصد «امید»، در بین مردم بهدلیل بالا بودن مشارکت شهروندان و فعالیتهایی که در حوزه بینالملل برای رسیدن به توافقی که بعدا نام «برجام» را بر آن گذاشتند بسیار بالا بود. در نهایت با امضای این توافقنامه توانستند «اعتماد عمومی» مردم را به دولت اول روحانی، در این بازه زمانی بسیار بالا ببرد.
- او با اشاره به شاخصهای اقتصادی که در دولت سیزدهم وضعیت ناگواری دارد ادامه میدهد:
«باتوجه به اینکه شرایط اقتصادی در دولت سیزدهم، بسیار نگران کننده شده است و از هر نظر با چالشهای اساسی روبهرو هستیم، ولی میبینیم که در خصوص توافقات بینالمللی، دولت کنونی هیچ دستاوردی نداشته است و حالا به دلایلی که در این مصاحبه نمیگنجد باید بگوییم که هیچ امیدی هم به احیای برجام در بین مسئولان و مردم وجود ندارد. بر عکس آنچه در ابتدای دولت یازدهم همه برای بازگشایی درب اقتصادی ایران به روی غرب روزشماری میکردند. در مورد اعتراضاتی که در ماههای اخیر فضای کشور را به خود اختصاص داده است باید بگوییم که سرمایه اجتماعی اعتماد مردم به دولت و حتی حاکمیت در پایینترین سطح خود قرار دارد. دولت رئیسی هنوز نتوانسته وضعیت را به حالت عادی باز گرداند و اگر بخواهیم این مورد را با دولت روحانی مقایسه کنیم صفحه ترازوی دولت روحانی در این خصوص بسیار سنگینتر از دولت کنونی است. البته به این موضوع هم اشاره کنیم که این شاخص امید و سرمایهاجتماعی به دلایل مختلف در سالهای انتهای دولت دوازدهم تا حد قابل توجهی کاهش یافت.»
- ناصر ایمانی در پایان میگوید:
«دولتی میتواند عملکرد قابل توجهی داشته باشد که در گام اول بتواند مشکلات و چالشهای به وجود آمده را با اولویتی که مردم از آنها میخواهند در دستور کار قرار دهند. در کارآمدی حاکمیت دولت نقش زیادی دارد و میتوانیم بگوییم که این قوه ۹۰ درصد مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده دارد. در این مورد باید بگوییم که دولت سیزدهم در مدتی که بر سر کار آمده نمیتواند نمره قبولی در مسئولتی که بر عهده دارد را بهدست بیاورد. کارآمدی دولت ارتباط مستقیمی با سرمایه اجتماعی او دارد و این دو مورد در یک مسیر حضور دارند در کنار هم حرکت میکنند. اعتماد اجتماعی به دولت سیزدهم بسیار پایین است آن هم به این دلیل که نتوانسته عملکرد مناسبی در این خصوص داشته باشد. دولت رئیسی از این نظر با دولتهای دیگر تفاوت دارد که بنا به دلیلی که پیشتر بر شمردیم در وضعیتی روی کار آمد که به دلیل خروج ترامپ از برجام درآمد دولت به پایینترین حد خود رسیده بود و مشکلات دیگری که در این مورد به وجود آمده بود گریبانگیر این دولت شد.»