• امروز : شنبه, ۲۱ تیر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Saturday - 12 July - 2025
::: 3442 ::: 0
0

: آخرین مطالب

تهران؛ گنجینه‌ای از میراث فرهنگی ناملموس ایران | سیما حدادی تهران، شهرخلاق | مرتضی رحیم نواز میراث تهران | رضا دبیری‌نژاد درنگی بر موضوع بازگشت اتباع افغان به کشورشان | ندا مهیار جنگ اسرائیل با ایران در کانون بحران | ندا مهیار مراقب بلندگوهایی باشیم که اجزای جامعه‌ را رو در روی هم قرار می‌دهند در باب کورتکس آسیایی و اروپایی | علی مفتح بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) به وقت گره‌گشایی ازمذاکرات شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد دلیل در اوج ماندن دلار برغم اقدامات مخرب ترامپ | اسوار پراساد (ترجمه: رضا جلالی) لنج‌های چوبی، نماد هویت فرهنگی | محمدجواد حق‌شناس جهنم در فومن؛ یک پروژه و چند نکته | علی مفتح جزیره آزاد هسته ای | حشمت‌الله جعفری* خردادگان، بیداری طبیعت و انسان | ندا مهیار تصمیم برای تغییر نام خلیج فارس خود تاییدی بر اصالت نام آن است | علی مفتح ظهور استعمار «جهش یافته» در هم آغوشی تاج و تاراج | ابوالفضل فاتح سخنان ترامپ‌ در عربستان | سید محمود صدری پکن چگونه تغییر خواهد کرد؟ | رانا میتر (ترجمه: رضا جلالی) گفتگوهای ایران و آمریکا | سید محمود صدری* شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد فرزند خلیج فارس | محمدجواد حق‌شناس در باب پاسداشت زبان فارسی در میان سیاست‌مداران | محمدجواد حق‌شناس در فضای منافع ملی پیامی که باید از ایران مخابره شود | محمدجواد حق شناس عواقب اقتصادی تسخیر دولت | الیزابت دیوید بارت (ترجمه: رضا جلالی) جنگ یا گفتگو | باقر شاملو* نوروز و تجلی آن در فرهنگ پاکستان | ندا مهیار جشن آتش‌افروزان | مرتضی رحیم‌نواز دوگانگی در مواجهه با مصاحبه رفیق‌دوست | احسان هوشمند حرف‌های بی‌پایه درباره مسائل حساس قومی ـ زبانی را متوقف کنید شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد تلاش تندروها و بی‌ثباتی بازارها نگاهی دوباره به مشکلات روابط آمریکا با چین | جود بلانشت و ریان هاس (ترجمه: رضا جلالی) اهمیت راهبردی گردشگری دریایی در توسعه پایدار | محمدجواد حق‌شناس ایران در محاصره کوریدورهای ترکیه | علی مفتح* شخصی‌سازی حکمرانی یا ناحکمرانی | محمدحسین زارعی* پوتین و ترجیح اوکراین بر سوریه | الکساندر با نوف (ترجمه: رضا جلالی) شماره ۷۱ و ۷۲ | ۳۰ دی ۱۴۰۳ زاکانی پس از شرکت در انتخابات رای اکثریت را از دست داد تصمیمی شجاعانه ققنوس در آتش | مرتضی رحیم‌نواز شمایل یک اسطوره | مرتضی رحیم‌نواز بچه خانی آباد | ندا مهیار کالبد مدنی تهران | بهروز مرباغی* فضاهای عمومی و تعاملات اجتماعی رو بستر تاریخ | اسکندر مختاری طالقانی از تهران چه می‌خواهیم؟ | ترانه یلدا * داستان تولد یک برنامه | حمید عزیزیان شریف آباد* تاملی بر نقش سترگ سیدجعفر حمیدی در اعتلای فرهنگ ایران شبی برای «شناسنامه استان بوشهر»

3

میراث تهران | رضا دبیری‌نژاد

  • کد خبر : 18145
  • 19 تیر 1404 - 15:50
میراث تهران | رضا دبیری‌نژاد
میراث‌ها وقتی جاری نشوند از دست می‌روند و نقش فرهنگی خود را از دست می‌دهند و شهر در واقع هویت خود را از دست می‌دهد و دچار یک هرج و مرج می‌شود. هرج مرج هویتی شهروندان را دچار گسست و اغتشاش می‌کند. از این رو تهران باید میراث خود را، ویژگی‌های این میراث را بشناسد و میان این میراث‌ها و زیست جامعه خود پیوند برقرار سازد،

وقتی صحبت از تهران می‌کنیم، صحبت از چه چیزی می‌کنیم؟ تهرانی که هر روز در آمد و شد بسیار است و مدام تغییر می‌کند. هر روز تغییری در ظاهر و قیافه تهران به وجود می‌آید و حتی تغییر در نام‌ها و نشان‌های این کلانشهر چیز جدیدی از آن می‌سازد، شهری که با آدم‌هایش تغییر می‌کند. به میزان تغییر نسل‌ها، تصاویر و خاطره‌های جدیدی از این شهر ساخته می‌شود. و باید گفت این تهران هر روز به ساحت تهرانی دیگر بیدار می‌شود. اما در خیال مردمان، این حجم از تغییر قابل هضم نیست و انگار مردمان مدام در جست و جوی تهرانی هستند که از گذشته در ذهن خود ساخته‌اند.

آنچه در ذهن مردم از تهران جای گرفته است را باید میراث تهران دانست. میراث تهران تنها بناهای تاریخی و بافت‌های شهری نیست. بلکه آن چیزی است که در ساحت فرهنگی یا تجربه زیسته این شهر به وجود آمده و یا به وجود می‌آید. در ساحت اولیه همین ظاهر کالبدی شهر است. ظاهری که از خانه‌های کوچک قدیمی شروع می‌شود و به برج‌های بلند آسمانخراش می‌رسد. اما وقتی می‌خواهیم از آن‌ها صحبت کنیم و یا به آن‌ها اشاره کنیم به قصه‌هایی می‌پردازیم که در آن خانه‌ها شکل گرفتند و متولد شدند. به نام‌هایی اشاره می‌کنیم که منتسب به آن‌ها است. نام‌هایی که در آن‌ها زیسته‌اند. همچنین ممکن است که نام‌هایی اشره کنیم که در ایجاد آن خانه‌ها موثر بودند. معمارانی که پدیدآور آن‌ها بوده‌اند. ممکن است مثل شهرک اکباتان یا برج آزادی پدیده‌ای متأخر باشند. اما قصه‌ای دارند که آن‌ها را برجسته می‌کند و آن‌ها را از یک سازه معماری یا سکونتگاه صرف، خارج می‌سازد و در واقع تهران را به شهر مدرن‌ها تبدیل می‌سازد و می‌توانیم با رجوع به آن‌ها، روایت‌هایی از میراث‌ مدرن را در این شهر جستجو بکنیم و بنگریم.

اما این همه میراث تهران نیست. بلکه همانقدر که شهر وابسته به آدم‌هایش است و با آدم‌هایش زنده و جاری می‌شود. بخش عمده‌ای از میراث تهران نیز میراث آدم‌های آن است. آدم‌هایی که هویت این شهر شده‌اند و با نام آن‌ها تهران به یاد می‌آید و حتی کلانشهر تهران در خود نشانی‌هایی از آن‌ها دارد. در هر گوشه شهر می‌توان به نشانه‌ای یا قصه‌ای از آدمی همچون یک ورزشکار، هنرمند، ادیب، دانشمند، اهل فرهنگ یا سیاست برخورد کرد. از این رو تهران، شهر بزرگان نیز هست و آنقدر بزرگان بسیار در خود داشته که کمتر به تنوع و کثرت این گنجینه فکر می‌کنیم و گاه به راحتی از کنار آن‌ها گذر می‌کنیم. یادمان باشد که اگر می‌خواهیم هویت انسانی یک شهر را ببینیم و پیدا کنیم باید همین آدم‌های شاخص و برجسته را به یاد بیاوریم. این آدم‌ها که با تجربه زیسته خودشان روایت‌ها و تجربه‌هایی را بر این شهر بار کرده‌اند و اگر آن‌ها نبودند این شهر این تصویر و این مجموعه خاطره را نداشت.

ساحت دیگر میراث تهران رویدادهای آن است. تهران در همین عمر دو قرنی خود رویدادهای بسیاری دیده است که حتی دیگر متعلق به تنها این شهر نیستند، بلکه سطحی ملی و فرا ملی پیدا کرده‌اند. از این رو هر نسل و هر دهه این شهر را با رویدادهایی تجربه کرده است که برای آن نسل یک نشانی و یک نقطه عطف شده است و حتی زندگی آنان را تحت تأثیر قرار داده است. برای همین هم این میراث‌ها تنها یک گنجینه افتخارات نیست. بلکه مجموعه‌ای از ساخت‌های فرهنگی شهروندان و شهر است. تجربه‌هایی که در اذهان مانده‌اند و هنوز صاحبان این تحربه‌ها با آن‌ها زندگی می‌کنند. برای همین هم هست که میراث تهران میراث تمام شده مانند یک شهر فراموش شده و خاموش نیست، بلکه همچون یک درخت تناور است که مدام در حال رشد است و شاخه‌ها و ریشه‌های تازه‌ای می‌سازد.

اما مسأله اینجاست که میراث متنوع و متکثر که ابعاد گوناگونی دارد، هیچ متولی‌ای ندارد و حتی هیچکس این مجموعه را به عنوان یک شبکه و یک ساحت منسجم در نظر نمی‌گیرد. در نتیجه این مجموعه هیچ گاه نمود پیدا نمی‌کند و حتی به طور کامل دیده نمی‌شود. این‌عدم دیدن سبب می‌شود بخش‌هایی از آن نادیده گرفته شود و در نتیجه آن گونه که باید میراث‌ها در زندگی و در شهر جاری باشند، نتواند زنده باشد و حضور داشته باشد.

میراث‌ها وقتی جاری نشوند از دست می‌روند و نقش فرهنگی خود را از دست می‌دهند و شهر در واقع هویت خود را از دست می‌دهد و دچار یک هرج و مرج می‌شود. هرج مرج هویتی شهروندان را دچار گسست و اغتشاش می‌کند. از این رو تهران باید میراث خود را، ویژگی‌های این میراث را بشناسد و میان این میراث‌ها و زیست جامعه خود پیوند برقرار سازد، تا شهروندان مدام هویت خود را بازیابند و با شهر نسبت و تعلق داشته باشند. این تعلق و این شناخت می‌تواند بسیاری از چالش‌های اجتماعی شهر را برطرف سازد و شهر را به تعالی برساند و شیوه زیست در آن را بهتر سازد.

اما سوال اصلی اینجاست که جدای از فهم درست میراث تهران، این میراث را چگونه باید عرضه کرد و شیوه عرضه آن چیست و چه چیزی می‌تواند واسطه ارتباطی میاث شهر و شهروندان آن شود؟ این سوالی است که پاسخی ویژه و مفصل می‌طلبد. اما نیاز اولیه آن فهم ویژگی‌ها و جامعیت میراث تهران است تا تهران همانی باشد که هست.

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=18145
  • نویسنده : رضا دبیری‌ نژاد
  • 14 بازدید

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.