• امروز : پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 21 November - 2024
::: 3395 ::: 0
0

: آخرین مطالب

دیپلماسی، تخصص دیپلمات‌هاست راه صحیح خنثی نمودن همگرایی اقتدارگرایان جدید | استفن هادلی (ترجمه: رضا جلالی) «پزشکیان» مسوولیت بخشی از اختیاراتش را به نیروهای رقیب واگذار کرده است دولت چهاردهم و ضرورت تغییر حکمرانی فرهنگی | شهرام گیل‌آبادی* مهاجرت، صلح و امنیت پایدار | رسول صادقی* صلح اجتماعی و سیاست انتظامی | بهرام بیات* عصرانه‌ای با طعم شعر فرزندان پوتین | آندره ئی کولز نی کف (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد چرا اسرائیل به ایران حمله نکرد؟! | آیت محمدی (کلهر) احیای داعش و القاعده در منطقه | آیت محمدی (کلهر) رونمایی از بزرگترین شهاب سنگ آهنی در مجموعه برج آزادی رهبران پوپولیست چه میراثی برای کشورشان بر جای می‌گذارند | مانوئل فاتک، کریستوف‌تری بش و مورتیس شولاریک بحران واقعی اقتصاد چین | ژانگ یوآن ژو لی یو (ترجمه: رضا جلالی) آسیا بدون هژمون | سوزانا پاتون و هروه لماهیو (ترجمه: رضا جلالی) شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد نکاتی درباره دیدگاه رئیس جمهور در ضرورت انتقال پایتخت | عبدالمحمد زاهدی حرکت به روی یال جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه | مرتضی‌ رحیم‌نواز داستان آشنایی یک شاعر اجازه خلق آثار عاشقانه را نمی‌دهند تو زنده‌ای هنوز و غزل فکر می‌کنی | سمانه نائینی زیبایی کلام در شعر بهمنی | سحر جناتی شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد گفتمان صلح و نگاهی به چالش‌های حقوقی در ایران معاصر | محمدرضا ضیایی بیگدلی صلح اجتماعی و مرجعیت رسانه در ایران | ماشاءالله شمس‌الواعظین صلح ایرانی از نگاه محمدعلی فروغی | مریم مهدوی اصل چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک گفتمان صلح و سیاست خارجی | محمدکاظم سجادپور گفتمان صلح و نیروهای مسلح ایران | حسین علایی اقتصاد صلح محور | فرشاد مومنی* نقش آموزش‌عالی در شکل‌گیری گفتمان صلح | مصطفی معین* آخرالزمانی‌های ایرانی و اجماع‌سازی پزشکیان | کیومرث اشتریان* ایران، بحران‌های منطقه‌ای و گفتمان صلح | عبدالامیر نبوی* گفتمان صلح و سیاست همسایگی | ماندانا تیشه‌یار* گفتمان صلح و محیط زیست | محمد درویش* گفتمان صلح و مساله حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران | مهدی ذاکریان* از چرایی تا چگونگی معرفی کتاب «اخوان‌المسلمین» | پیرمحمد ملازهی به نظر می‌رسد که باید شاهد روند خوبی باشیم شماره جدید نشریه نیم روز منتشر شد محمد جواد حق‌شناس: کابینه‌ای با حضور زنان جوانان و اهل تسنن سخنی با آقای رئیس جمهور در مورد چگونگی کاهش اثرات تنهایی استراتژیک ایران | نصرت الله تاجیک* انتخاب کابینه در اتاق‌ شیشه‌ای پیام رهبری به مناسبت برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شریعتی، جلال و دیگران | حمید عزیزیان شریف آباد صحافی سنتی | مجید فیضی‌راد* اگر پزشکیان قشر خاکستری را با خود همراه کند، بازی را برهم می‌زند نگاه مسعود پزشکیان به اقوام امنیتی نیست | علی مفتح آیا اندیشه شریعتی پاسخگوی جامعه امروز است؟ | محمدجواد حق‌شناس* فاصله دره احد و تالار رودکی

4
مسیر توافق جدید ایران

موفقیت یک توافق منطقه ای در جائی که امریکا بازنده است. | علی واعظ، ولی نصر | ترجمه: رضا جلالی

  • کد خبر : 13172
  • 13 تیر 1402 - 5:30
موفقیت یک توافق منطقه ای در جائی که امریکا بازنده است. | علی واعظ، ولی نصر | ترجمه: رضا جلالی
شرط اساسی برای نیل به این هدف، ارائه تضمین از سوی ایران است مبنی بر اینکه از بازیگران غیر دولتی شبه جزیره عربستان حمایت مالی یا نظامی نخواهد کرد. در عوض، کشورهای شبه جزیره‌ی عربستان نیز متعهد می‌شوند از گروههایی که به دنبال بی‌ثبات‌سازی ایران هستند، حمایت نکنند. این مستلزم آن است که کلیه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز ایران با کنترل‌های سخت گیرانه بر توسعه برنامه هسته‌ای موافقت نمایند.

دقیقاً پنج سال از خروج ترامپ از برجام و دو سال از تلاش بایدن برای احیای آن می‌گذرد. اما برغم امیدهای زیاد، بایدن موفق نشده است و تا حدودی این شکست دولت اوست. بایدن مردد بود ایا کنگره را که برای حمایت از برنامه‌های داخلی خود به حمایتش نیاز دارد، برای پشتیبانی از یک سیاست خارجی چالش برانگیز تحت فشار قرار دهد. عدم موفقیت بایدن همچنین نتیجه لجاجت ایران است. هر چه مذاکرات طولانی‌تر می‌شد، تهران خواسته‌های جدیدی مطرح می‌کرد (مثل تضمین امریکا به‌عدم خروج مجدد از برجام) که انجامش برای واشنگتن ساده نیست. نتیجتاً از سپتامبر ۲۰۲۲ پیشرفتی در مذاکرات بدست نیامده و دو طرف از توافق دور شده‌اند.

در حال حاضر برنامه هسته‌ای تهران پیشرفته‌تر از همیشه است. طبق اعلام آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران اورانیوم را تا ۸۴ درصد (یک درصد کمتر از خلوص لازم برای تولید سلاح) غنی‌سازی نموده است و مواد کافی شکافت‌پذیر برای تولید چندین بمب را جمع آوری کرده است. طبق گفته پنتاگون، ایران می‌تواند طی چند ماه یک سلاح اتمی عملیاتی تولید کند. لذا به لطف اشتباه راهبردی ترامپ، در حال حاضر ایران بطور بالقوه کشوری هسته‌ای است. نظامی نمودن قابلیت‌های اتمی ایران مستلزم به دست گرفتن ابزاری ساده چون پیچ گوشتی و اتخاذ یک تصمیم سیاسی است.

حتی اگر مذاکرات احیاء شود، بعید است که به نجات برجام منتهی گردد زیرا برنامه هسته‌ای ایران به آن درجه از پیشرفت رسیده است که با احیای برجام متوقف نمی‌شود و جو سیاسی غرب نیز برای مذاکرات نتیجه بخش مناسب نمی‌باشد. بعلاوه با اتفاقات اخیر ایران، واشنگتن و اروپائیان تمایلی به رفع تحریم‌ها (که اقدامی لازم برای احیای برجام است) ندارند. حمایت ایران از روسیه نیز مقبول افکار عمومی غرب نبوده است. حتی اگر واشنگتن نیز برای احیای برجام، تحریم‌ها را بردارد، معلوم نیست که ایران علاقه‌ای به توافق با دولتی داشته باشد که کمتر از دو سال در امریکا قدرت را در اختیار خواهد داشت.

در حالی که سیاستمداران برای احیای برجام مرثیه سرایی می‌کنند، در همانحال می‌کوشند طرح دیگری را هم ارائه نمایند، اما نسخه‌هایشان عموما همان سیاست‌های سابق (تحریم و انزوای بین المللی ایران، اقدامات پنهانی، اقدامات نظامی و تهدیدات نظامی) است که در دو دهه گذشته در مهار برنامه اتمی ایران نا موفق بوده اند. بنظر می‌رسد واشنگتن به دنبال توافق «کمتر برای کمتر» است. در این نوع توافق امریکا با حفظ بیشتر تحریم‌های خود به تهران اجازه می‌دهد با توقف جنبه‌های مشکل ساز برنامه‌ی هسته‌ای خود به امتیازی مثل غنی‌سازی در سطحی بالاتر دست یابد. اما در حال حاضر، تهران بی‌علاقگی خود به این نوع از توافقات را به نمایش گذاشته است.

اگر اروپا و امریکا نمی‌خواهند ایران اتمی شود و اگر نمی‌خواهند برای به تعویق انداختن برنامه‌ی اتمی آن کشور دست به حمله نظامی بزنند، پس لازم است رویکرد دیپلماتیک جدیدی را پیش گیرند. خوشبختانه، رویدادهای اخیر خاورمیانه این فرصت را ایجاد کرده اند. شاید توافق بین ایران و امریکا عملی نباشد، اما پادشاهان عرب حوزه خلیج فارس می‌توانند روابط بهتری را با تهران پی ریزی نمایند. امری که زمانی غیر ممکن بود (یک توافق منطقه‌ای که بطور همزمان با مداخله ایران در شبه جزیره عربستان و برنامه هسته‌ای ایران مقابله می‌کند) و امروز کاملاً قابل تصور است. این نوع توافق بر خلاف برجام، موجب پذیرش ایران از سوی کشورهای همسایه ایران شده و در نتیجه توافق، روابط بیشتر تقویت خواهد شد. این توافق به ایران نیز آرامش اقتصادی پایدارتری را می‌دهد و بطور دائم و نه موقت برنامه اتمی ایران را مهار می‌کند و احتمالا موجب کاهش پشتیبانی ایران از شبه نظامیان مشکل ساز منطقه خواهد شد. با این توافق ثبات بیشتری به این منطقه از جهان داده می‌شود. ثباتی که به شدت نیازمند آن است.

یا خطر کن یا در خانه بنشین

غرب در دیپلماسی هسته‌ای خود با ایران به توافقات اقتصادی محدود راغب بوده است. بسیاری از شروط مندرج در برجام به مرور زمان بی‌اثر شده و برجام تعمداً مسائل منطقه‌ای مثل حمایت مالی ایران از گروه‌های نظامی را نادیده گرفته است زیرا سیاست گذاران غربی بر این باورند که نمی‌توانند همزمان به موضوع توافق اتمی و سایر تنش‌ها رسیدگی نمایند. لذا تصمیم گرفتند ابتدا تمرکز خود را بر توقف برنامه هسته‌ای ایران قرار دهند تا مذاکره کنندگان بعدی بتوانند به مسائل دیگر بپردازند.

اما این رویکرد محدود دیگر دوامی ندارد.

برنامه هسته‌ای ایران را به دلیل پیشرفت زیادش، نمی‌توان با محدودیت‌های موقت و اقدامات شفاف سازانه کنترل و به این طریق از نگرانی‌های غرب و اسرائیل کاست. ایالات متحده نشان داده است که به قول خود پایبند نیست وعدم پایبندی امریکا سبب می‌شود که غرب نتواند آن دسته از منافع اقتصادی موثر و پایدار را که ایران در صدد دستیابی به آن‌هاست در اختیار ایران قرار دهد. اروپایی‌ها نیز ثابت کرده‌اند که بدون توافق امریکا قادر به انجام وعده‌های اقتصادی خود به ایران نیستند. لذا شکست برجام نشان داد که توافق هسته‌ای موفق احتمالاً مستلزم تنش‌زدایی ایران با همسایگانش باشد. وقتی در سال ۲۰۱۵ برجام نهایی شد، عربستان سعودی و امارات متحده عربی آن را به منزله چک سفید امضایی تصور کردند که به ایران اجازه دخالت بیشتر در امور اعراب و گسترش برنامه موشکهای بالستیک را می‌دهد. در نتیجه ترامپ را برای ترک توافق برجام مجاب نمودند. ترامپ نیز از سر اشتباه این پیشنهاد را پذیرفت.

سالهای بعد، کشورهای عربی به اشتباه خود برای نابودی برجام پی بردند. پایان برجام ایران را تهاجمی‌تر نمود و سبب گردید که فعالیتهای هسته‌ای نیز به لیست نگرانی کشورهای عربی افزوده شود. اگر چه کشورهای عربی قادر به احیای برجام نیستند اما نگرانی آن‌ها از ایران، به شکلی متناقص، احتمال تنظیم توافقی منطقه‌ای را به واقعیت نزدیک می‌سازد. زیرا کشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش برای محدود ساختن حملات ایران به مرزهایشان، روشهایی را پیش گرفته‌اند که در دهه اول قرن بیست و یکم خبری از این روش‌ها نبود. در آگوست ۲۰۲۲ کویت و امارات متحده‌ی عربی روابط کامل دیپلماتیک با ایران را از سر گرفتند و در ماه مارس سالجاری نیز پس از هفت سال عربستان سعودی با میانجی‌گری چین، روابطش با ایران را عادی نمود. این توافقات بدان معناست که قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه (منهای اسرائیل) گفتگوی منطقه‌ای با ایران را آغاز کرده اند. گفتگویی که تمام شرکت کنندگان ادعا می‌کنند که هدفش، تقویت امنیت، گسترش تجارت و ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح هسته‌ای در خلیج فارس است.

شرط اساسی برای نیل به این هدف، ارائه تضمین از سوی ایران است مبنی بر اینکه از بازیگران غیر دولتی شبه جزیره عربستان حمایت مالی یا نظامی نخواهد کرد. در عوض، کشورهای شبه جزیره‌ی عربستان نیز متعهد می‌شوند از گروههایی که به دنبال بی‌ثبات‌سازی ایران هستند، حمایت نکنند. این مستلزم آن است که کلیه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز ایران با کنترل‌های سخت گیرانه بر توسعه برنامه هسته‌ای موافقت نمایند. مثلاً این کشورها می‌توانند بطور دائم غنی‌سازی اورانیوم بالاتر از پنج درصد را کنار بگذارند، برای همیشه باز فرآوری پلوتونیوم را رها سازند، پروتکل‌های الحاقی به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را تصویب نمایند (که به بازرسان سازمان ملل متحد دسترسی کامل و تغییر ناپذیر به کلیه سایتهای هسته‌ای اعلام شده و مشکوک را می‌دهد). برای تحقق این خواسته ها، ایران می‌تواند ذخایر ۲۰ و ۶۰ درصدی مواد شکافت‌پذیر خود را تا زیر پنج درصد ترکیب نموده یا آن‌ها را به خارج انتقال دهد. همچنین کلیه کشورهای امضاء کننده می‌توانند در زمینه بازرسی مشترک و نیز سرمایه‌گذاری مشترک در حوزه هسته‌ای و نیز ایمنی و امنیت هسته‌ای همانگونه که برزیل و آرژانتین در سال ۱۹۸۱ این کار را انجام دادند توافق نمایند.

شروط هسته‌ای فوق با هزینه‌های کم برای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس عملی است، زیرا هیچیک از آن کشورها (بجز جاه طلبی‌های اتمی عربستان سعودی) در حال حاضر دارای برنامه چرخه‌ی سوخت هسته‌ای بومی نمی‌باشند که لازم باشد کنار گذاشته شود. اما بر عکس برای ایران هزینه‌های نسبتاً زیادی خواهد داشت. برخلاف برجام مفاد این توافقات به ایران امکان می‌دهد که بدون از بین بردن زیر ساخت‌ها ی خود و بدون بهرمندی از امتیازی مشابه سایر کشورهای عضو معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای که از پذیرش محدودیت موقت بر برنامه‌های هسته‌ای خود مستثنی هستند، با محدودیت بلند مدت برنامه هسته‌ای خود موافقت نماید. با این توافق‌ها، خطر حمله امریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران خنثی می‌شود و این امر مطلوب کشورهای عرب خلیج فارس هم هست، زیرا نگرانند که مبادا این اقدام دامن آن‌ها را هم بگیرد.

در واقع، امریکا و متحدان اروپایی‌اش می‌توانند و باید از چنین توافقی پشتیبانی نمایند. امریکا و متحدان اروپایی‌اش باید توافق تجارت آزاد ایران و کشورهای خلیج فارس را از تحریم‌ها مستثنی کنند و شیوه‌ای مطلوب به منظور دستیابی به رشد اقتصادی در بین این کشورها اتخاذ نمایند. شورای امنیت سازمان ملل می‌تواند این توافق را به عنوان جایگزین بر جام معرفی و برای ناقضان آن تنبیهاتی در نظر بگیرد.

این تنبیهات می‌تواند شامل اجازه به شرکت‌ها برای شکایت از کشورهایی باشد که توافقات منعقده طبق کنوانسیون «شناسایی و اجرای آرای داوری بین المللی» را نقض نموده اند. در صورتیکه واشنگتن پس از موافقت با توافق تجاری ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، آن را نقص نماید، یکی از کشورهایی که باید تحت تعقیب قرار گیرد، امریکا خواهد بود. چنانچه توافق هسته‌ای در چارچوب منطقه‌ای تثبیت شود، تحمیل مجدد تحریم‌ها از سوی امریکا مشکل‌تر خواهد شد. زیرا بر خلاف سال ۲۰۱۸ واشنگتن در صورت بد عهدی با مقاومت دوستانش در خلیج فارس مواجهه خواهد شد. لذا این توافق ممکن است برای ایران از نوعی تضمین برخوردار باشد که برجام حاوی آن نبود و با این تضمین کاستی‌های اساسی موجود در برجام رفع می‌گردد.

 منطقه‌ای یا جهانی

این توافق منطقه‌ای با مخالفت اپوزیسیون ایران در کشورهای امریکا و اروپا مواجه خواهد شد، زیرا توافق را راه نجاتی برای ایران می‌دانند که با اعتراضات اخیر در تنگنا قرار گرفته است. با این همه باید یادآوری کرد که روابط نزدیک ایران با همسایگان خود و (غرب) مانع فروپاشی رژیم شاه در سال ۱۹۷۹ نشد. ناجی حکومت‌ها مشروعیت مردمی آن‌هاست. پس این توافق راه حلی جادویی برای رفع کلیه تنش‌های مهم در منطقه نخواهد بود. گذشته از اینها، بسیاری از دولتهای اروپایی اقتصادهایشان را با اقتصاد روسیه ادغام کردند، اما این ادغام مانع از تجاوز روسیه به اکراین نشد.

هر چند روابط اقتصادی مستحکم، تضمین کننده ثبات نیست، اما هزینه‌های آسیب‌رسانی تهران به همسایگانش را افزایش خواهد داد. هر چه وابستگی اقتصادی متقابل با ایران افزایش یابد، کشورهای عرب خلیج فارس اهرم‌های بیشتری برای فشار بر تهران دارند و در نتیجه انگیزه اتخاذ سیاست‌های تهاجمی کاهش خواهد یافت. بازخوردهای مثبتی که از طرح این پیشنهادات با کشورهای عمان، قطر، عربستان سعودی و حتی ایران گرفته ایم، مطلوبیت انعقاد این توافق را توضیح می‌دهند. مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس استقبال از این توافق را بویژه اگر حمایت ایالات متحده امریکا را هم داشته باشد، تایید کرده اند. برای امریکا و متحدانش، انعقاد یک توافق منطقه‌ای همه جانبه، امتیازات دیگری را هم خواهد داشت زیرا موجب مدیریت بحران، ممانعت از توسعه بیشتر برنامه هسته‌ای ایران، محدودیت‌های دائمی و شفاف‌سازی برنامه هسته‌ای تهران را موجب می‌شود. (از رقابت همسایگان ایران برای هماوردی با فناوری چرخه‌ی سوخت هسته‌ای تهران جلوگیری می‌کند.)

به عبارت دیگر، این توافق پایدارتر و با دوام‌تر از برجام خواهد بود و چنانچه تنش‌ها بین ایران و همسایگانش را کاهش دهد، ایالات متحده فرصت خواهد یافت که بر نگرانی‌های سیاسی مهم خود چون تغییرات آب و هوایی و رقابت قدرت‌های بزرگ متمرکز شود.

علاوه بر موارد فوق و برخلاف برجام احیاء شده، انعقاد چنین توافقی عملی است. هرچند پروژه‌ای بلند پروازانه است اما جهان اگر خواهان ثبات دائمی در خاورمیانه است به توافقی نیاز دارد که مسائل هسته‌ای و منطقه‌ای را در هم امیزد. بلند پروازی لازم است. بعضی اوقات، بهترین روش برای حل یک موضوع پر دردسر بزرگتر نمودن آن است.

——————————————

علی واعظ (استادیار دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جرج تاون)

ولی نصر (استاد مطالعات خاور میانه در دانشکده مطالعات بین المللی دانشگاه جان هابکینز)

لینک کوتاه : https://nimroozmag.com/?p=13172
  • منبع : هفته‌نامه نیم‌روز
  • 35 بازدید

نوشته ‎های مشابه

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.