جهان امروز به علت پیشزفتهای تکنولوزی و ارتباطاتی چهره دیگری یافته است. سرعت تحولات این چنینی بر روی نسلهای انسانی تاثیر شگرفی داشته چنان که نمیتوان حتی دو دهه اخیر را در جهان با هم مقایسه نمود. فاصله نسلی نیازمند زبان جدیدی برای مفاهمه است، بنابر این با شیوهها و ابزار گذشته نمیتوان به اهداف آموزشی و پرورشی گذشته دست یافت.
از میان عملکردهای اصلی موزهها از گذشته تا یه امروز موضوع «آموزش» ودر پی آن نیز «پژوهش»، از جمله موضوعاتی هستند به علت در خواستهای زیاد همواره مورد توجه و رو به گسترش میباشند.
امروزه دیگر موزهها محلی ثابت و خشک با کارکردی صرف برای نگهداری و نمایش اشیاء نمیباشند بلکه میباید نقش خود را در ارتباط با مردم و جوامع در انتقال مفاهیم و اهداف ذاتی آنها تقویت و تسریع نمایند. به عبارت دیگر موزه باید به منظور کارآمدی بیشتر و تقویت جایگاهش در جوامع از نقش پیشین «ایستا» خود به سمت ایفای نقشی «سیال» حرکت نماید.
تنوع موزهها از نظر محتوایی در جهان در چند دهه اخیر به شدت افزایش یافته است و این نشان از طرح موضوعات مختلف در جامعه و نیز تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم است. امروزه موضوعات تاریخی، باستان شناسی، مردمشناسی به تنهایی خواستههای مردم را تامین نمیکنند بلکه جامعه خواستار آگاهی از نحوه شکل گیری و تحولات ابزار و آلات فنی و تکنیکی نیز هم هست. بطور مثال سیر تحول وسایل الکترونیکی مانند کامپیوتر، موبایل و سایر وسایل هوشمند در سه دهه اخیر برای مردم ونسل جدید بسیار جذاب گردیده بطوری که موزههای علمی و فن اوری در زمره پر مراجعهترین مکانها قرار گرفتهاند.
هدف اصلی موزههای جدید علاوه بر جمع آوری، حفظ و نمایش اشیای فرهنگی، تاریخی یا علمی، «تفسیر/ interpretation» آنها، به معنی توضیح درباره معنی و مفهوم آن پدیده و تحلیل کارکردی آنها نیز میباشد. دستیابی به این هدف که آموزش و تریبت عمومی را در پی دارد، مستلزم ایجاد زمینههای وسیع پژوهشی در موضوعات مرتبط است. این موضوع نه تنها از نظر اشیای فرهنگی مهم است بلکه با توجه به سمت و سوی جهان امروز، باید با هدف انتقال دانش صورت پذیرد.
در گذشته باور عمومی موزه را محلی برای سرگرمی، تفریح و گذران اوقات فراغت تصور میکرد و از این رو جمع آوری و نیز نمایش بهتر اثار و اشیاء در راس اولویتهای مسئولین موزه، جهت جذب مخاطب بیشتر قرار میگرفت. هرچند که این کارکردها نیز خود ارزشمند هستند ولی باید به مفاهیم وتعاریف جدید نیز توجه کرد.
بر اساس تعریف جدید موزه توسط شورای بین المللی موزهها (ایکوم) در سال ۲۰۲۲، موزه نهادی دائمی و غیر انتفاعی در خدمت جامعه است که پژوهشها، گرد آوری، حفاظت و تفسیر نمایش میراث ملموس و ناملموس در آن انجام میگیرد. بنابر این گذشته از باورهای و اهداف پیشین، باید تغییر رویکرد جدی در این زمینه را آغاز کرد. اگر بوجود هر گونه دانش و بینشی در اشیا و اثار تاریخی و فرهنگی باور داریم باید در جهت کسب (پژوهش) و انتقال (آموزش) آن، نه تنها به بازدیدکنندگان بلکه به سایر افراد جامعه گام بر داشت. این جهت گیری در گام اول نیازمند آگاهی و شناخت اهمیت و ارزشهای آثار است و در مرحله دوم محتاج تفسیر علمی و معرفی مناسب آنها به مردم میباشد.
در کشور ما بر اساس روال گذشته در جهان موضوعات تاریخی، باستانشناسی و سپس باستانشناسی نقش تعیین کننده در تاسسیس و شکل دهی موزهها داشته اند. هرچند که در دو دهه اخیر تنوع موضوعی در موزهها به همت بخش غیر دولتی افزایش یافته ولی محدودیتهای مالی و نیروی انسانی متخصص مانع شکل گیری موزههای جدید علم و فن آوری گردیده است.
پژوهش در موزه میتواند هم از سوی موزه داران و کارکنان مجموعه صورت پذیرد و هم میتواند بوسیله جذب پژوهشگران از خارج موزه تحقق یابد. پر واضح است که تحقق دومی که فواید بسیاری را ازجمله مشارکت فراگیرتر علمی و تخصصی، تنوع موضوعی و از همه مهمتر سرعت انتقال دست آوردهای پژوهشی را در سطح جامعه به همراه دارد، منطقی و عملیتر به نظر میرسد. لذا ایجاد زمینه این مهم در هر موزه باید بدون تنگ نظری و با ایجاد امکانات مناسب مورد توجه باشد.
در شرایط فعلی مشکلات موجود برای تاسیس و اداره موزههای دولتی چنان میباشد که عملا متولیان مربوطه را تنها محدود به حفظ وضع موجود نموده و عملا ارتقا و گسترش فعالیتهای موزه را با مشکلات متعددی روبه رو نموده است، چنانکه توقع در زمینه تدوین برنامه «آموزش و پژوهش»، خواستهای دور از دسترس به نظر میرسد. اما علیرغم این مشکلات و محدودیتها باید به فکر راهبردهای نوینی بود که اولا ارتباط مرد م با موزه را تحکیم ببخشد و ثانیا به نیازهای روز افزون آنها از موزهها پاسخ دهد. وجود ابزار الکترونیکی هوشمند در جامعه، مخاطبین موزه را تنها با دادن اطلاعات سطحی مجاب نمیکند بلکه باید تدابیری برای اقناع انتظارت بر حق آنها ا ندیشید. جامعه امروزی تنها خواهان بازدید از یک شی و یا اثر تاریخی در موزه نیست بلکه امروزه به دنبال شناخت روح، معنی و مفهوم حاکم بر اثر است تا بتواند برای سوالات ذهنی خود از قبیل هویت دینی، ملی و تاریخی در این جهان متلاطم جوابی قانع کننده بیابد. این پاسخگویی مستلزم توجه بیشتر مسئولین یه نقش پزوهش و آموزش است، امری که تداوم مداقه و بر نامه ریزی لازم و مناسب را طلب مینماید.